جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

نقش اجتماع در تأمین بهداشت روانی


  نقش اجتماع در تأمين بهداشت روانى
اگر چه خانه و مدرسه مسئوليت بيشترى در قبال تأمين بهداشت روانى دانش‌آموزان دارد، با اين حال مسئولين اجتماع نيز با انجام اقداماتى نظير تشکيل انجمن‌هاى مختلف دانش‌آموزى و در اختيار گذاردن امکاناتى از قبيل زمين‌هاى بازي، کتابخانه، اردو‌هاى تفريحي، و ... مى‌تواند در اين زمينه مثمرثمر واقع گردد زيرا به تجربه ثابت شده است، کودکانى که در دوران اوليه رشد، روابط خانوادگى سالمى داشته و در محيط مدرسه و اجتماع نيز وسايل و امکانات کافى براى ارضاء احتياجات جسمى و روانى در اختيار دارند، امکان ناسازگارى و منحرف‌شدن آنها در مقايسه با کودکانى که از چنين امکاناتى برخوردار نيستند بسيار کمتر است.
  نقش معلم در تأمين بهداشت روانى
معلم اولين فرد بزرگسالى است که غير از والدين، وارد زندگى دانش‌آموز مى‌گردد و در طول دوران تحصيل، اهميت خود را در رشد شخصيت فردى و اجتماعى آنان حفظ مى‌نمايد. معلم مى‌تواند با رفتار مناسب و صحيح در دانش‌آموزان احساس اعتماد و امنيت به‌وجود آورد. اگر معلم، دانش‌آموزان را به ديده يک شخصيت قابل احترام بنگرد و به‌طريقى عمل کند که دانش‌آموزان او را انسانى شريف و قابل ‌اعتماد تلقى نمايند حتى مى‌تواند خانواده‌ها را نيز تحت‌الشعاع قرار دهد.
احساسات، نگرش‌ها و رفتارهاى معلمان بر دانش‌آموزان تأثير مى‌گذارند. دانش‌آموزان علاقه دارند مورد پذيرش واقع شوند و به سخنان آنها توجه شود. لذا معلم بايد همه جزئيات را مدنظر قرار دهد. دانش‌آموز، معلم خود را به‌عنوان الگو و نمونه اخلاقى و رفتاري، سرمشق قرار مى‌دهد. در واقع معلم به‌عنوان حلقه اتصال دانش‌آموز با محيط اطراف و جامعه است. اگر چنين حلقه‌اى صلاحيت و شايستگى اتصال دادن را داشته باشد، وجود پرتلاش و جستجوگر دانش‌آموز به خطا کشيده نمى‌شود و ميزان ارتکاب جرم به حداقل مى‌رسد. معلم موظف است در خود نشاط و شادابى جسمى و روحى ايجاد کند تا دانش‌آموزان دل‌خسته و ملول، از مشاهده چهره بشاش و شاداب او سر شوق آيند و کسالت و سُستى را از خود دور نمايند. امروزه، مدرسه فقط جايگاهى براى انتقال معلومات و ميراث فرهنگى نيست بلکه کانون رشد و پرورش شخصيت دانش‌آموزان است و در اين ميان، معلم در ايجاد شخصيت متعادل نقش کليدى دارد. در واقع او با شناخت توانائى‌هاى دانش‌آموزان و اتخاذ رفتار صحيح مى‌تواند نقش مؤثر خود را ايفاء کند. بنابراين مهم‌ترين کار معلم ايجاد پُل احساس ميان خود و دانش‌آموزان است. پُلى که نتيجه آن جلب اعتماد و اطمينان دانش‌آموزان باشد. لذا او بايد دقت کافي، حوصله، توجه و دلسوزى صادقانه داشته باشد تا چنين ارتباطى برقرار گردد. بنابراين ضرورى است نهال وجود دانش‌آموزان به‌دست باغبان‌هاى شايسته سپرده شود تا سعادت آنان تأمين گردد. بايد دانش‌آموزان را همان‌طور که هستند، بشناسيم و به تفاوت‌هاى فردى آنان پى ببريم. هر دانش‌آموزى کوله‌بارى از خرمن انديشه‌ها، نگرش‌ها، باورها، ارزش‌ها و وابستگى‌هاى والدين خود را به همراه دارد. لذا مربى بايد سطح انتظارات خود را متناسب با روحيات جسمي، رواني، ظرفيت عاطفى و ساختار شخصيتى دانش‌آموز کند.
رشد شخصيت سالم و شکوفائى استعدادهاى بالقوه در سايه آسايش جسم، امنيت روان و ثبات عاطفى امکان‌پذير است. لذا يکى ديگر از وظايف مهم معلم، توجه به شخصيت دانش‌آموزان است. وظيفه او تنها شخصيت دادن نيست بلکه بايد مراقب باشد که بر شخصيت دانش‌آموزان نيز لطمه‌اى وارد نشود. بسيارى از اختلالات روانى و رفتارى دانش‌آموزان از قبيل لکنت‌زبان، شب‌ادراري، ترس، اضطراب، پرخاشگري، گوشه‌گيرى و بيمارى‌هاى سايکوسوماتيک (روان‌تني) ناشى از عدم‌توانائى مربيان و اولياء در کاربرد روش‌هاى تربيتى متناسب با ويژگى‌ها و نيازهاى دانش‌آموزان است. دانش‌آموز بايد اشتباه کند. اگر شما مايل به رفع اشتباه آنان هستيد، به آرامى در جاى خلوت در حالى‌که خوبى‌هاى آنان را بر مى‌شماريد، اشتباهات آنها را نيز متذکر شويد. اما هرگز در حضور جمع از اشتباهات آنان نگوئيد بلکه از خوبى‌ها و حسن‌هاى آنان صحبت کنيد. به‌طور کلى آنان که مى‌انديشند و کار مى‌کنند لزوماً اشتباه نيز مى‌کنند اما آنان‌ که نمى‌انديشند و کار نمى‌کنند، همچون صفحهٔ کاغذ سفيدي، بى‌غلط هستند. گاهى بلندگوهاى مدارس دانش‌آموزان را با کلمات زشت خطاب مى‌کنند. احمق، بى‌شعور و ...، بدون‌ آنکه بدانند تأثير هر کلمه تا ابد باقى است و نفوذ کلام آنان بر دانش‌آموزان انکارناپذير است. گاهى اوقات نگاهى بى‌جا باعث مى‌شود تا دانش‌آموز از خوردن غذا خوددارى کند و يا يک ايراد غيرمنطقى باعث برهم خوردن آرامش خيال وى مى‌گردد.
يکى ديگر از وظايف معلمين، عمل به نصايحى است که به دانش‌آموزان مى‌کنند. معلمى که دير سر کلاس مى‌آيد، انتظار دارد دانش‌آموزان وى به موقع به کلاس برسند، اين دوگانگى در حرف و عمل، باعث ايجاد تعارض در دانش‌آموزان مى‌شود. اگر شما از دانش‌آموزان خود انتظار اخلاق نيکو و نظم را داريد بايد خودتان اخلاق پسنديده داشته باشيد. نصيحت به تنهائى اثر ندارد بلکه آنچه اثر بسيار زيادى بر روان دانش‌آموزان مى‌گذارد طرز رفتار شما است. لذا معلمين ما بايد بدانند اعمال زور و فشار با پذيرش صحيح نسبت عکس دارد. دانش‌آموز بايد ابتدا آگاه شود و سپس اعتقاد پيدا کند. در اين‌صورت از او مى‌توان انتظار عمل را داشت. اما هرگز اعمال زور و فشار فايده نخواهد داشت و قانونى که با سرنيزه اجراء شود، ارزش ندارد. به‌طور کلى اگر آموزش و پرورش به‌عنوان زيرساخت هر نوع سازندگى مطرح شود، نقش الگوئى معلمين بسيار حائز اهميت است. معلم دل و جان دانش‌آموزان را شخم‌زده و بذرهاى معارف را در اين مزارع انسانى مى‌پاشد. سپس جان‌ها را مى‌پروراند و نهال وجود انسان را به‌جائى مى‌رساند که هر يک، شجره طوبائى باشد.
کارشناسان معتقد هستند يک معلم خوب بايد از نظر تأثيرگذارى در بهداشت روانى کودک، صفات و ويژگى‌هاى زير را داشته باشد:
۱. معلم بايد از لحاظ روانى سالم باشد.
۲. معلم بايد کودکان را دوست بدارد و به آنان احترام بگذارد.
۳. معلم بايد رابطه ميان تعليم و تربيت و بهداشت روانى را بداند.
۴. معلم بايد سعى کند تا کودک را در بحران‌ها و مسائل عاطفي، خانوادگى و اجتماعى کمک نمايد.
۵. معلم بايد در مورد رشد جسمى و روانى کودک اطلاعات لازم را داشته باشد.
۶. معلم بايد علائم و نشانه‌هاى اختلالات رفتارى و روانى کودک تحت تعليم خود را بداند.
۷. برنامه تعليماتى و آموزشى معلم بايد طورى باشد که رنجش خاطر و ناراحتى روحى و عصبى براى کودک ايجاد نکند.
در سايه چنين شرايطي، مدرسه قادر است با فراهم نمودن محيطى سالم و بهداشتى به جسم و روان کودکان امکان شکوفائى بدهد و آنان را نسبت به يکديگر، خانواده و اجتماع مسئول نموده و از آنان افرادى مفيد، سالم و کارآمد آمد و پدران و مادرانى لايق و شايسته براى نسل آينده ايران بار آورد.


همچنین مشاهده کنید