شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

باروری


   وراثت در پرورش اسب
اسب داراى ۶۴ عدد کروموزم (۳۲ جفت) بوده ماديان را با فرمول ژنتيکى XX و سيلمى را با Xy نشان مى‌دهند.
بارورى و توان از صفات بسيار مهم اقتصادى اسب به‌شمار مى‌روند.
   بارورى
ماديان‌هاى تخمى قابليت بارورى پائينى دارند. مطالعه برروى ۴۵ سر ماديان بارکش و ۳۵ سر ماديان سبک طى دو دورهٔ جفتگيرى نشان داده است که تنها ۶۶۹ درصد آنها آبستنى شده‌اند و کرّه به دنيا آورده‌اند. به احتمال قوى يکى از دلايل کاهش بازده پرورش در ماديان‌ها طول زياد دورهٔ فحلى باشد که ميانگين بين ۵ و يا ۶ روز دارد.
براساس يک قاعده کلى در طى يک تا دو روز آخر دوره فحلى اوولاسيون صورت مى‌گيرد. زمان آميزش در رابطه با زمان اوولاسيون در ماديان اهميت زيادى دارد. چون طول مدت زندگى اسپرماتوزوئيد و اوول در دستگاه تناسلى ماده محدود مى‌باشد. اگر اسپرم ديرتر يا زودتر از زمان آزاد شدن اوول از تخمدان به دستگاه تناسلى ماده وارد شود ممکن است چند تخم را بارور نسازد. وراثت‌پذيرى صفت بارورى در اسب پائين است و گزارشى در اين رابطه در مقالات، برآورد پنج درصدى را نشان مى‌دهد. اين مقدار بسيار پائين برآورد به‌نظر معقول باشد. زيرا بارورى در ديگر گونه‌هاى حيوانات مزرعه‌اى نيز پائين است. اصلاح صفت بارورى از طريق توجه به عوامل محيطى نظير تغذيه يا مديريت و کنترل بيمارى خواهد بود.
   توان
اسب‌ها براى اهداف مختلفى پرورش مى‌يابند و توانائى هرکدام از آنها در انجام وظيفه‌اى که براى آن پرورش مى‌يابند عامل مهمى در انتخاب آنها مى‌باشد.
   بيمارى‌هاى وراثت
۱. Abracia: به فقدان اندام‌هاى قدامى اشاره مى‌کند و در يک لاين همخون مشاهده شده است. احتمالاً يک صفت مغلوب کشنده مى‌باشد.
۲. Aniridia: با فقدان عنبيه و صفات ثانويه جنسى مشخص مى‌شود و در نژاد 'بلژين' مشاهده شده است. اين صفت غالب مى‌باشد.
۳. Atresia Coli: حالتى است که از بسته شدن کامل يا جزئى قولون ساعد در ناحيه استخوان لگن مشاهده مى‌شود. در اسب‌هاى پرچردن همخون اين مسئله ديده شده است. اين صفت مغلوب کشنده است.
۴. Bleeding: (خونريزي) مويرگ‌هاى خونى خشک و شکننده در مخاط بينى يافت مى‌‌شود که خون به سهولت از آنها فوارن مى‌کند. اين حالت در اسب‌هاى اصيل انگليسى مشاهده شده است. يک صفت نيمه‌کشنده بوده و به‌نظر مى‌رسد که مغلوب باشد.
۵. Epitelio: کرّه اسب‌ها مرده با دنيا مى‌آيند و در بعضى نقاط بدن پوشش موئى وجود ندارد. گاهى اوقات يکى از سم‌ها هم ديده نمى‌شود و يا در صورت زنده بودن پس از چند روز تلف مى‌شوند. اين يک صفت مغلوب مى‌باشد.
۶. تفق مغابي: به‌نظر مى‌رسد که اين بيمارى به يک ژن غالب غيرکامل با نفوذ کم مربوط باشد.
۷. فتق نافي: به‌عنوان يک صفت مغلوب ساده مى‌باشد.
۸. Woyneek: گردن پيچ خورده است و سرحالت غيرطبيعى به خود مى‌گيرد. گاهى ممکن است ارثى نباشد ولى حالت مادرنژادى در کرّه به‌صورت صفت مغلوب کشنده به ارث مى‌رسد.


همچنین مشاهده کنید