با رنگآميرى نقره وارتين - استارى مىتوان بارتونلا هنسلا و بارتونلاکين تانا را در بافت تشخيص داد. در مواردىکه ميزبان دچار ضعف سيستم ايمنى است، ممکن است باکترى از کشت خون يا کشت نمونههاى ديگر جدا شده ولى به دورهٔ کمون طولانى نياز دارد. براى تشخيص قطعى گونههاى بارتونلا مىتوان از PCR نمونههاى بالينى کمک گرفت. در بيمارى خراش گربه سرولوژى در ۹۰-۷۰ درصد از موارد مثبت مىشود.
درمان
درمان بيمارى خراش گربه عموماً خود محدودشونده است و خودبهخود بهبود مىيابد. البته موارد انتشار بيمارى را بايستى با آزيترومايسين (روز اول ۵۰۰ ميلىگرم خوراکى و روز ۵-۲، ۲۵۰ ميلىگرم خوراکي) درمان نمود؛ از سيپروفلوکساسين و داکسىسيکلين هم مىتوان استفاده نمود. آنژيوماتوز باسيلر پوستى معمولاً به درمان با اريترومايسين (۵۰۰ ميلىگرم خوراکى هر ۶ ساعت) يا داکسىسيکلين (۱۰۰ ميلىگرم خوراکى هر ۱۲ ساعت) بهمدت ۳ هفته پاسخ مىدهد؛ عود ممکن است به درمان طولانىتر نياز داشته باشد. درمان بيمارى مننتشر با اريترومايسين (روزانه ۲ گرم وريدي) براى يک دوره طولانى (۳ هفته تا ۲ ماه) صورت مىگيرد، پس از بهبود وضعيت بالينى مىتوان درمان را به خوراکى تبديل نمود.
تظاهرات بالینی
بيمارى خراش گربه (Cat-Scratch Disease)
بيمارى خراش گربه متعاقب تلقيح پوستى اوليه در اثر ليسيدن، خراش، يا گازگرفتگى گربه پديد مىآيد. امروزه گمان مىرود که بارتونلا هنسلا (باسيل گرم منفى کوچک) تنها عامل مسبب
بيمارى خراش گربه باشد. اغلب پس از ۵-۳ روز، در محل اوليه تلقيح نوعى ضايعه پوستى (پاپول يا پوستول) شکل مىگيرد. لنفادنوپاتى حساس پس از ۲-۱ هفته (اغلب پس از ناپديد شدن ضايعه پوستي)
ايجاد مىشود و بهمدت ۶-۳ هفته يا بيشتر باقى مىماند. انتشار عفونت در افرادى که از نظر ايمنى سالمند، نادر است و باعث مننگوانسفاليت، استئوميليت، يا هپاتيت مىشود. عفونت
ملتحمه بههمراه لنفادنوپاتى جلوى گوش به سندرم چشمى - غددى پاريناد (Parinaud) موسوم است.
تب سنگر (Trench-Fever)
تب سنگر بيمارى تبدارى است که اخيراً در ميان افراد بىخانمان (در اثر بارتونلاکينتانا) و افراد گزيده شده بهوسيله کنه (در اثر بارتونلا هنسلا) ظهور مجدد يافته است. تب،
سردرد و مننژيت از علائم شايع آن است. باکتريمى مىتواند هفتهها باقى بماند.
آنژيوماتوز باسيلر
در بيماران مبتلا به ضعف سيستم ايمنى بهويژه آنهائى که به HIV آلوده هستند، بارتونلا هنسلا ممکن است منتشر شود و هر عضوى را درگير نمايد و باعث تکثير لوبرلر عروق خونى جديد در
آنها شود. اين حالت در پوست به آنژيوماستوز باسيلر پوستى (يا آنژيوماتوز اپىتلوئيد) موسوم است. ضايعات، بهطور مشخص، قرمز يا بنفش و مشابه سارکوم کاپوسى هستند و در هر جائى از پوست
يا غشاءهاى مخاطى تشکيل مىگردند. آنژيوماتوز باسيلر منتشر ممکن است کبد، طحال، مغز استخوان، غدد لنفاوي، و / يا CNS را گرفتار سازد. انتشار عفونت باعث تب مداوم، درد شکم، کاهش وزن، و
بىحالى مىشود. بارتونلا هنسلا با پليوز کبد يا طحال همراه است که باعث درد شکم و ضايعات ندولر در CT يا MRI اين اعضاء مىشود. بارتونلا کينتانا با عفونت استخوانى و SC همراه مىباشد.