جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

از خودبیگانگی


از خودبيگانگى (Alienation) يعنى بيگانه شدن افراد با خود و يا با ديگران. به بيان ديگر از خودبيگانگى به وضعيتى گفته مى‌شود که در آن مردم اختيار خود را دربارهٔ دنياى اجتماعى که خود به‌دست آورده‌اند از دست مى‌دهند و در نتيجهٔ آن، خود را در يک محيط اجتماعى خصمانه، بيگانه مى‌يابند.
از خودبيگانگى نوعى بيمارى روانى است که موجب مى‌شود انسان از خود دور شود و کيفيات و حالات ديگرى را به‌جاى واقعيت و حقيقت خود بنشاند. به‌عبارت ديگر، بيانگر حالتى است که 'در آن شخصيت بيگانه‌اى (انسان يا شيء) در آن حلول مى‌کند و انسان 'غير' را 'خود' احساس مى‌کند.
از خود بيگانگى (اليناسيون) داراى معانى زير است:
۱. از ديدگاه حقوقي، به معنى انتقال يا فروش کالا يا حقى به ديگرى
۲. از نظر روان‌شناختي؛ به معنى جنون، ديوانگى
۳ از ديدگاه جامعه‌شناختي؛ به معنى از هم گسيختن پيوند بين فرد يا ديگران (Kuper. 1985.52) و نيز مترادف با 'بيزارى در احساس و دروافتادگى يا جدائى فرد از ديگران، از کشور، از کار و از خدا است.
- فرق از خودبيگانگى و دوروئى
از خودبيگانگى با آنچه عرفاً دوروئى و ريا ناميده مى‌شود، در ماهيت يکسان است؛ با اين فرق که دوروئى هميشه آگاهانه صورت مى‌گيرد، ولى از خودبيگانگى ناآگاهانه روى مى‌دهد و به‌علاوه، در ريا و دوروئى ارادهٔ فردى دخالت بيشترى دارد و حال آنکه انسان از خود بيگانه بيشتر به قهر و اجبار مقتضيات اجتماعي، از خود مى‌گسلد.


همچنین مشاهده کنید