اثرات کافئين را مىتوان به دو دستهٔ مرکزى و محيطى طبقهبندى نمود:
اثرات مرکزى
کافئين بهعنوان يک محرک خفيف شناخته مىشود، هرچند که آزمونهاى بالينى اغلب تفاوتهاى وسيعى را در اثر آن نشان مىدهند. کافئين هوشيارى و توجه را افزايش مىدهد و از کاهش کارآئى و پردازش اطلاعات که در طى خستگى رخ مىدهند، ممانعت مىنمايد (Weiss و Laties). در قياس با گروه شاهد، افرادى که کافئين مصرف مىکنند، بهبود هوشياري، زمان عکسالعمل و ميزان توجه را نشان مىدهند. شايعترين يافته در اغلب مطالعاتى که با کنترل دارونما و در طى ۳۰ سال اخير انجام شدهاند، اين است که کافئين بيشترين بهبود را در آزمونهائى نشان مىدهد که خستگى يا يکبار کارى پراسترس بخشى از پروتکل تحقيق است.
نشان داده شده کافئين در تعدادى از مطالعات اثر اضطرابآور دارد و اين امر باعث شده که Greden در سال ۱۹۷۴ يک سندرم بالينى موسوم به Caffeinism را شرح دهد.