پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

شناخت فرآیند مورد ارزیابی


براى انجام موفقيت‌آميز يک طرح ارزشيابى لازم است مراحل زير مورد توجه قرار گيرند:
   شناخت فرآيند مورد ارزيابى
يکى از اساسى‌ترين عناصر ارزشيابى شناخت است و اين امر دلالت بر مطالعه‌اى همه‌جانبه و نتيجتاً درکى ژرف نسبت به امر يا پديدهٔ مورد نظر دارد. شناخت حاکى از نوعى بصيرت بر تمامى روندهاى محسوس و غيرمحسوس مربوط به پديدهٔ مورد ارزشيابى است و همين امر ايجاب مى‌کند که فرد ارزشياب در امر تحقيق و مطالعه نيز مهارت کافى داشته باشد و روش‌هاى مختلف تحقيق را بداند تا بتواند فراتر از محدوده‌هاى تعيين شده و قالب‌هاى ترسيم شده فعاليت مطالعاتى خود را به انجام رساند. مثلاً اگر کسى در پى ارزشيابى برنامه‌هاى ترويج کشاورزى است بايد اطلاعات فين لازم از موضوع (زراعت، گياه‌شناسي، آبيارى و .... ) داشته باشد. يا اگر برنامه‌هاى ترويج منابع طبيعي، شيلات و آبزيان و يا ترويج دامپرورى و دامپزشکى را بررسى مى‌کند نسبت به موضوع آگاهى کافى داشته باشد حال اگر ارزشياب احياناً داراى تخصص موضوعى نباشد بايد در برنامه ارزشيابى از متخصص موضوعى مورد نظر استفاده کند و معيارهاى ارزشى لازم را با نظر وى تهيه و تدوين نمايد.
شناخت عامل يا فرآيند مورد ارزيابى از جهات عديده از جمله درک و دريافت ساختار و مبانى محورى آن ضرورت کامل دارد تا بتوان معيارهاى هم‌جنس با اهداف آن را تدوين کرد و متعاقباً معيارها را براى مرحلهٔ ارزشيابى ستانده‌ها مورد استفاده قرار داد. اطلاعاتى که از اين طريق فراهم مى‌شود روند ارزيابى را جهت‌دار و با فعاليت‌ەاى مورد ارزيابى هم‌سو مى‌کند.
مرحلهٔ دوم نتيجه‌گيرى از اطلاعات فراهم شده و ميزان تطبيق موارد ذکر شده بر مبناى ساختن همان فرآيند است. زيرا ممکن است فرد مورد بررسى به هر دليل، از مسير اصلى خود منحرف شود و بينش‌هاى ساختى خود را بدون توجه به مبانى اصلي، بر مبناى مقدورات و يا آثار عوامل محدود‌کننده تنظيم کند. مثلاً پاسخ پرسش‌هاى مطرح شده را بر حسب شرايط و موقعيت پاسخ دهد نه بر مبناى واقعيت. کشف چنين موردى مى‌تواند کمک بسيار خوبى به ارزياب بنمايد و محور توجيه فعاليت‌ەا را به‌خوبى مشخص کند.
   انتخاب راهبرد ارزشيابى
سياست ارزشيابى معمولاً دو وجهه دارد. يکى وجههٔ عام و ديگرى وجههٔ خاص، وجههٔ عام ارزشيابى على‌الاصول بررسى فرآيند سودآورى و نحوهٔ صرف نهاده‌ها براى دستيابى به ستاده‌هاى مطلوب و برترى دائمى ستاده‌ها به نهاده‌ها است که در مديريت آن را ثمربخشى گويند. وجههٔ خاص ارزشيابى نيز ناظر بر استاندارهائى است که براى مطلوبيت ثمربخشى فعاليت يک سازمان پيش‌بينى مى‌شوند. ثمربخشى و استاندارد، که دو وجههٔ ارزشيابى هستند، در هر نوع فعاليتى متفاوت هستند. ممکن است حتى بين دو فعاليت آموزشى رسمى و غيررسمي، به همان دليل که ماهيت آنها يکى نيستند، متفاوت باشند. به اين ترتيب سياست و راهبرد ارزشيابى فعاليت‌هاى آموزشى و از آن جمله آموزش‌هاى غيررسمى ترويجي، در هر زمينه وضعيتى خاص دارد. براى مطالعهٔ سياست و راهبرد ارزشيابى برنامه‌هاى ترويج کشاورزى لازم است دلايل توجيهى حضور عملکرد ترويج کشاورزي، عوامل مؤثر در تعديل و تنظيم عملکرد و عوامل درونى و بيرونى مرتبط به آن را مورد مطالعه قرار دهيم. در اين خصوص بايد پاسخى روشن به چند پرسش را فراهم کرد تا مشخص شود در حول چه محورى ارزشيابى انجام مى‌شود.
سياست ارزشيابى در اين محدوده شامل معرفى فرآيند يا حرکت مورد ارزيابي، دليل و انگيزهٔ ارزشيابي، طريقهٔ ارزشيابى و معرفى ارزياب است. به اين معنا که چه چيزى به چه دليل، با چه روشى و به‌وسيلهٔ چه کسى بايد ارزشيابى شود و اين ارزشيابى در چه جهتى باشد.
پاسخ به مجموعهٔ اين پرسش‌ها مى‌تواند روشن‌کنندهٔ سياست و خط مشى ارزشيابى باشد. در واقع ارزشيابى که 'فعاليتى مطالعاتى براى کشف حقايق در ارتباط با عملکرد عوامل متعدد و مؤثر يک فرآيند است' ، خود در ابتدا بايد راه و روشى پيش رو داشته باشد. تا بر اثر عملکردهاى انفعالى عوامل بازدارنده تغييرى در مسير آن پيش نيايد. سياست ارزشيابي، تاکتيک‌ها و استراتژى‌هاى برنامه‌هاى ترويجى مجموعاً براى آن هستند که نحوهٔ ترکيب زير مجموعه‌هاى ارزشيابى گويا بوده به طريقى که پيش‌بينى شده بتوان آنها را در محاسبات منظور کرد استراتژى‌ها (چه بايد انجام داد) و تاکتيک‌ها (چگونه بايد انجام داد)، در ارزشيابى ترويج کشاورزى مستلزم فرآيندى از تصميم‌گيرى در مدل 'سيستم-باز' مديريت سازمانى است که در فر‌آيند تغيير برنامه‌اى هم به محيط درونى و هم به محيط بيرونى سيستم ترويج توجه دارد.
   نحوهٔ ارزشيابى
منظور از نحوهٔ ارزشيابى تدوين نظام‌نامه و متعاقب آن روشى است که با توجه به طبيعت فعاليت‌هاى ترويجى بتواند اولاً، معيارهاى خاصى براى سنجش عملکردها فراهم کند و در ثانى الگوى ويژه‌اى براى مطالعهٔ واحدهاى آزمودنى و جمع‌آورى اطلاعات لازم پديد آورد.
نحوهٔ ارزشيابى دقيقاً با سياست‌ها و اهداف ارزشيابي، که الگوى ارزشيابى و ضوابط اجراء آن را فراهم مى‌آورند. مرتبط است. به اين معنا که اگر فرضاً هدف ارزشيابى مطالعهٔ ميزان ثمربخشى نظام اجرائى ترويج، موضوعات واصله براى تبليغ، عوامل اجرائي، برنامه‌هاى تنظيمى و از اين قبيل باشد، يک نوع الگوى ارزشيابى در نظر گرفته مى‌شود و اگر منظور کارآئى نظام ترويجى باشد، الگوى ديگرى به‌کار مى‌رود. اگر هدف فقط مطالعهٔ دست‌آوردهاى اقتصاد با آن بدون نظر داشتن به امکانات مصرفى باشد، الگوى ويژه ديگرى ممکن است مورد استفاده قرار گيرد. به‌ همين ترتيب، چنانچه در نحوهٔ ارزشيابى مجموعهٔ اهداف فوق‌الذکر مدنظر باشد، الگوى ارزشيابى با آنچه دربارهٔ تک‌تک موارد بالا گفته شد متفاوت خواهد بود.
اساساً بايد در نحوهٔ ارزشيابى مشخص شود که چه چيزى با چه ملاکى ارزشيابى مى‌شود و براى اين کار چه روشى بايد به‌کار برده شود. در واقع نحوه ارزشيابى مشخص مى‌کند که آيا ارزشيابى يک مطالعهٔ عملياتى است او وضعيتى محدود به زمان و مکانى خاص که فقط بر مبناى مشاهدات عينى انجام مى‌شود يا تحقيقى است، که علاوه بر بررسى دست‌آوردها، از طريق فرضيات آماري، به‌ توضيح آثار عملکرد متغيرهاى مختلف بر مبناى روش‌هاى آمار تحليلى و روابط بين آنها نيز مى‌پردازد تا جائى که حتى بتوان نتايج حاصله را به موقعيت زمانى و مکانى وسيعترى تعميم داد؟


همچنین مشاهده کنید