جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

تظاهرات بالینی


به‌دنبال عدم ارسال اکسيژن به مغز به‌علت هيپوتانسيون و نارسائى تنفسى به‌وجود مى‌آيد. شايع‌ترين علل شامل MI، ايست قلبي، شوک، آسفيکسي، فلج تنفسي، و مسموميت با منواکسيدکربن يا سيانيد است. در بعضى موارد هيپوکسى ارجحيت دارد. مسموميت با منواکسيدکربن و سيانيد، هيپوکسى هيستوتوکسيک ناميده مى‌شوند زيرا موجب تخريب مستقيم زنجيره تنفسى مى‌شوند.
  تظاهرات بالينى
درجات خفيف هيپوکسى خالص (مانند ارتفاع بالا) موجب خراب شدن قضاوت، بى‌اعتنائي، ناموزوم بودن حرکتي، و گاهي، يوفوريا مى‌شود. البته در صورت هيپوکسى - ايسکمي، مانند آنچه در ايست گردش خون ايجاد مى‌شود، هشيارى در عرض چند ثانيه از دست مى‌رود. اگر سيرکولاسيون در فاصله ۵-۳ دقيقه مجدداً برقارر شود. بهبودى کامل به‌وقوع مى‌پيوندد. ولى در صورت فواصل طولانى‌ترى هيپوکسى - ايسکمي، ايجاد درجاتى از تخريب دائمى مغزى يک قانون است. غير از موارد شديد، قضاوت درباره درجه دقيق هيپوکسى - ايسکمى مشکل است و بعضى از بيماران حتى پس از ۱۰-۸ دقيقه ايسکمى گلوبال بهبودى نسبتاً کاملى پيدا مى‌کنند. افتراق بين هيپوکسى خالص و هيپوکسى - ايسکمى مهم است زيرا Pao2 به کمى ۷/۲ ۲۰mmHg) kpa) نيز اگر به‌تدريج ايجاد شود و فشار خون در حد طبيعى باشد، به‌خوبى تحمل مى‌شد. ولى دوره‌هاى کوتاه سيرکولاسيون بسيار کم مغزى يا عدم آن مى‌تواند به تخريب دائمى منتهى شود.
معاينه بالينى در نقطه‌هاى زمانى مختلف پس از يک حادثه (به‌خصوص بعد از يک ايست قلبي) به برآورد پروگنوز کمک مى‌کند (شکل معاينه بالينى در روز ۱ اطلاعات پروگنوستيک مفيدى در آنسفالوپاتى هيپوکسيک - ايسکميک به دست مى‌دهد). براى بيماران داراى فونکسيون طبيعى ساقه مغز، که به‌صورت پاسخ‌هاى نورى طبيعى مردمک، رفلکس‌هاى طبيعى اوکولوسفاليک (چشمان عروسک)، و رفلکس‌هاى اوکولووستيبولار (کالريک) و قرنيه بيان مى‌شود، پروگنوز بهتر خواهد بود. فقدان اين رفلکس‌ها و وجود مردمک‌هاى همواره متسع که به نور واکنش نشان نمى‌دهند، علايم پروگنوستيک وخيمى است. در صورت فقدان رفلکس نورى مردمک يا فقدان پاسخ حرکتى به درد در روز ۳ پس از صدمه پروگنوز ملالت‌بار خواهد بود. فقدان دوطرفه پاسخ برانگيخته (evoked) سوماتوسنسورى کورتيکال هميشه از پروگنوز بد حکايت دارد. توالى‌هاى بلندمدت آن شامل کوماى دائمى يا حالت وژتاتيو، دمانس، آگنوزى بينائي، پارکينسونيسم، کرئوآتتوز، آتاکسى ميوکلونوس، تشنج، و حالت‌هاى فراموشى است.
معاينه بالينى در روز ۱ اطلاعات پروگنوستيک مفيدى در آنسفالوپاتى هيپوکسيک - ايسکميک به دست مى‌دهد. اعداد داخل پرانتزها نماينده فاصله اطمينال ۹۵% است. Recov = بهبودى Veg = وژتاتيو Sev = شديد، mod = متوسط، spont eyemovt = حرکات خودبه‌خودى چشم، rovconj = ترکيب حرکات چشم بدون هدف
  درمان
درمان اوليه به حفظ فونکسيون قلبى - تنفسى طبيعى معطوف مى‌شود. اين امر شامل تأمين يک مجراى هوائى باز، اطمينان از اکسيژناسيون و ونيتلاسيون کافي، و حفظ پرفوزيون مغزى که به‌وسيله احياء قلبى ريوي، مايعات، داروهاى پرسور، يا پيس‌هاى قلبى تأمين مى‌شود، مى‌باشد. هيپوترمى و داروهاى نوروپروتکتيو هنوز ارزش بالينى نشان نداده‌اند. مسموميت شديد با منواکسيدکربن را مى‌توان با اکسيژن هيپرباريک درمان کرد. داروهاى ضدٌ تشنج معمولاً به‌صورت پروفيلاکتيک داده نمى‌شوند ولى براى کنترل تشنج مورد استفاده قرار مى‌گيرند. ميوکلونوس پس از هيپوکسى را مى‌توان با کلونازپام (۱۰mg - ۱/۵ در روز)، يا والپروات سديم (۳۰۰ - ۱۲۰۰mg در روز) در دوزهاى منقسم درمان نمود. استاتوس اپيلپتيکوس ميوکلونيک پس از يک صدمه هيپوکسيک - ايسکميک به‌طور کلى داراى پروگنوز بد مى‌باشد.


همچنین مشاهده کنید