شايعترين علت خونريزى سابآراکنوئيد غير تروماتيک (SAH) پارگى يک آنوريسم داخل مغزى است. اتيولوژىهاى ديگر شامل آنوريسم مايکوتيک در آندوکارديت باکتريال تحت حاد، ديسکرازىهاى خونريزىدهنده، و بهندرت عفونت يا تومور مىباشد. تقريباً ۴-۳% جمعيت داراى آنوريسم هستند. خطر پارگى براى آنوريسمهاى بيشتر از ۱۰ ميلىمتر ۵/۰% در سال است.
پرزانتاسيون بالينى
پرزانتاسيون بالينى سردرد ناگهانى و شديد به اغلب با از دست رفتن موقتى هشيارى در آغاز، استفراع شايع است. خونريزى مىتواند به بافت مغزى مجاور صدمه بزند و نقصهاى نورولوژيک فوکال ايجاد نمايد. فلج پيشرونده عصب سوم همراه با سردرد شديد حاکى از آنوريسم شريان ارتباطى خلفى مىباشد. علاوه بر پرزانتاسيونهاى برجسته، آنوريسمها ممکن است دچار پارگىهاى کوچک و نشت خون به داخل فضاى سابآرکنوئيد (خونريزىهاى نگهبان) شوند.
ارزيابى آزمايشگاهى CT
CT بدون کنتراست اولين بررسى انتخابى بوده و معمولاً خونريزى را نشان مىدهد. گاهي، براى تشخيص SAH مشکوک اگر با CT تشخيص داده نشود، LP لازم خواهد بود.
آنژيوگرافى سربرال براى تعيين آناتومي، موقعيت و نوع مالفورماسيون عروقى مانند آنوريسم يا مالفورماسيون شريانى - وريدى لازم است و همچنين وازواسپاسم را برآورد مىکند. معمولاً بهزودى پس از تشخيص SAH انجام مىشود.
ECG تغييرات قطعه ST، کمپلکس QRS طولاني، افزايش فاصله QT، و امواج T بلند يا معکوس اغلب وجود دارد. بعضى از تغييرات انعکاسى از SAH بوده و تغييرات ديگر حاکى از وجود صدمه ايسکميک ميوکارد مىباشد.
بررسىهاى خونى الکتروليتها و اسمولاليته سرم را بهطور دقيق بررسى کنيد. هيپوناترمى اغلب چند روز پس از SAH ايجاد مىشود. از دست رفتن نمک مغزى شايع است و از سديم کمکى جهت فايق آمدن بر از دست رفتن آن توسط کليهها استفاده مىشود.
درمان
درمان استاندارد شامل استراحت در بستر در يک اتاق تاريک و آرام، استفاده از داروهاى مسکن، و مواد مسهل مىباشد. داروهاى ضدٌ تشنج در هنگام تشخيص شروع شده و حداقل تا درمان آنوريسم ادامه مىيابد. خطر خونريزى مجدد زودرس بالا است (۳۰-۲۰% در مدت ۲ هفته). بنابراين درمان زوردس (در مدت ۳-۱ روز) براى اجتناب از پارگى مجدد ترجيح داده مىشود و درمان تهاجمى وازواسپاسم را مجاز مىشمارد. بريدن نوروسرجيکال آنوريسم گردن متداولترين درمان است، اگرچه تکنيکهاى اندوواسکولار جديدتر نيز وجود دارند. هيدروسفالوس شديد ممکن است به قرار دادن فروى کاتتر بطنى براى درناژ خارجى CSF نياز داشته باشد. فشار خون به دقت مانيتور و تنظيم مىشود تا پرفوزيون کافى مغزى همراه با اجتناب از افزايش بيش از حد فشار تضمين شود. وازواسپاسم سمپتوماتيک مىتواند در روز چهارم ايجاد شود و تا روز چهاردهم ادامه يابد و به ايسکمى فوکال و استروک احتمال منجر شود. درمان مديکال شامل نيموديپين مىتواند سکلهاى نورولوژيک و ازواسپاسم را به حداقل برساند. پرفوزيون مغزى در وازواسپاسم با افزايش ميانگين فشار شريانى بهوسيلهٔ داروهاى وازوپرسور مانند نئوسينفرين يا دوپامين بهبود مىيابد. حجم داخل عروقى را مىتوان با مصرف کريستالوئيدها افزايش داده آنژيوپلاستى عروق سربرال در موارد وازواسپاسم شديد وقتى عليرغم حداکثر درمان طبى سمپتومهاى ايسکميک ظاهر مىشود مؤثر خواهد بود.