پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

کبیسه‌گیری از آغاز تا امروز


کبيسه‌گيرى در گاه‌شمارى‌ها يک ضرورت اساسى و دغدغهٔ تمام تقويم‌نگاران در طول تاريخ‌ گاه‌شمارى بوده است.
تعداد رزوهاى يک سال حقيقى يک عدد کامل يا صحيح نيست؛ در حالى‌که تعداد روزهاى سال تقويمى يک عدد کامل است. چنانچه تعداد روزهاى سال حقيقى يک عدد کامل بود، همان سال حقيقى به‌منزلهٔ سال تقويمى پذيرفته مى‌شد. اما واقعيت اين است که تعداد روزهاى سال حقيقى عدد کامل و صحيحى نيست لذا در گاه‌شمارى‌ها تلاش شده است تا عدد صحيح و کاملى براى طول سال انتخاب شود به‌گونه‌اى که نزديک‌ترين عدد به‌ طول سال حقيقى باشد و نيز سعى شده است هر چند سال يک‌بار، يک يا چند روز به سال تقويمى افزوده شود تا متوسط طول سال به‌دست آمده در يک دورهٔ خاص نزديک‌ترين طول به طول سال حقيقى باشد.
به عمل افزودن يک يا چند روز در هر چند سال را کبيسه‌گيرى و سال‌هاى تقويمى داراى روز يا روزهاى افزوده شده را سال کبيسه گوئيم.
در گاه‌شمارى مزديسنائى يا اوستائى جديد سال داراى دوازده ماه سى روزى و پنج روز اضافى بود. اين پنج روز از پيش از اسلام تا پس از اسلام نام‌هاى گوناگونى يافت، از جمله: 'اندرگاه' ، 'پنجه‌وه' ، 'خمسهٔ مسروقه' ، 'پنجهٔ دزديده' و ... در اين گاه‌شمارى کبيسهٔ چهار ساله رعايت نشده است و براى جبران کسر سال و تثبيت نسبى آغاز سال، در هر دورهٔ ۱۲۰ ساله، ۱۱۹ سال را داراى ۳۶۵ روز و سال صدوبيستم داراى يک ماه سى روزى اضافى در نظر مى‌گرفته‌اند. در اولين دورهٔ ۱۲۰ ساله ماه اضافى پس از فروردين قرار مى‌گرفت و فروردين‌ماه ناميده مى‌شد و اندرگاه به آخر نام آن افزوده مى‌گشت. در دورهٔ ۱۲۰ ساله دوم، ماه اضافى پس از ارديبهشت‌ماه قرار مى‌گرفت و به‌نام ماه ارديبهشت با افزودن کلهٔ اندرگاه ناميده مى‌شد و به‌همين ترتيب ادامه پيدا مى‌کرد. در اثر ادامه اين دوره‌ها، در يک دورهٔ بزرگ ۱۴۴۰ ساله مجدداً ماه اضافى و اندرگاه تکرار خواهد شد. اين دورهٔ ۱۴۴۰ ساله داراى يک سال اضافى ۳۶۰ روزى مى‌شد هاست.
در گاه‌شمارى يزدگردي، طول تقيومى ۳۶۵ روزه و کبيسهٔ يک ماه در ۱۲۰ سال با طول سال تقويمى متوسط ۲۵/۳۶۵ حفظ شده است. اين گاه‌شمارى در نخستين سال‌هاى پس از اسلام مطرح شد.
در گاه‌شمارى قمري، با احتساب طول سال متوسط ۳۵۴ يازده‌سى‌ام روز طى سى‌ سال يازده روز کبيسه گرفته مى‌شود. بدين معنى که در يک دورهٔ سى ساله در سال‌هاى ۲، ۵، ۷، ۱۰، ۱۳، ۱۵، ۱۸، ۲۱، ۲۴، ۲۶ و ۲۹ طول سال تقويمى ۳۵۵ روز و در نوزده سال ديگر طول سال تقويمى ۳۵۴ روز منظور مى‌شود.
ابوريحان بيرونى طول سال خورشيدى را ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۶ دقيقه و ۲۰ ثانيه و ۵۶ ثالثه به‌دست آورده بود.
در زمان ساسانيان دو نوع گاه‌شمارى وجود داشت: گاه‌شمارى بهيزکى با دورهٔ ۱۲۰ ساله و کبيسه‌گرى به اندازهٔ يک ماه و گاه‌شمارى عرفى با طول سال ۳۶۵ روز در گاه‌شمارى بهيزکى تلاش مى‌شد تا نوروز در حدود اعتدال بهارى حفظ شود. شاپور اول در آغاز سال ايراني، در يکشنبه ۱۲ آوريل ۲۴۰ م، تاج‌گذارى کرده است. در سال ۴۶۱ م کبيسهٔ مضاعف برقرار شد و کبيسه به‌جاى سال ۵۸۱ م، پيشاپيش در سال ۴۶۱ م اعمال شد. اين آخرين اجراى کبيسه بوده است و کبيسه‌گرى بعد که مى‌بايست در سال ۷۰۱ م صورت گيرد به‌علت انقراض ساسانيان اجرا نشده است. سال ۴۶۱ م، يکم فروردين ماه عرفى مقارن با ورود خورشيد به نخستين درجهٔ برج سرطان و فروردين ماه بهيزکى هم زمان با آذر ماه عرفى بود؛ از آنجا که اجراى کبيسه در ۴۶۱م واپسين اجراى کبيسه بود، آغاز سال و ماه‌هاى دو گاه‌شمارى بهيزکى و عرفى همين وضعيت نسبى در ۴۶۱م را براى سال‌هاى بعد نيز حفظ کردند. بنابراين ممکن است در منابع از دو نوع نوروز و فروردين سخن به ميان آمده باشد. پس از انقراض ساسانيان کبيسه اجراءِ نشد و نوروز به‌صورت بسيار درآد. پس از اسلام با رسميت يافتن تقريبى گاه‌شمارى هجرى قمرى در زمان عمر در ايران نيز استفاده از آن به‌تدريج معمول شد، هر چند تودهٔ مردم همچنان به‌ سال و ماه ايرانى توجه داشتند.
در دوران هشام‌بن عبدالملک، هارو‌ن‌الرشيد و متوکل موضوع برقرارى کبيسه و بازگرداندن نوروز مورد توجه قرار گرفت. در زمان معتضد، منجمان دربار به اجراى دو ماه کيسه در سال زرتشتى با مبدأ گاه‌شمارى مجوسى دست زدند و به اين تصور که نوروز در ۱۱ ژوئن است نوروز به ۱۱ ژوئن برابر با ۱۳ ربيع‌الاول سال ۲۸۲ ق که چهارشنبه يکم خرداد ماه ۲۶۴ يزدگردى بود، انتقال يافت و نوروز معتضدى نام گرفت. اين نخستين اصلاحى است که در اين شيوهٔ گاه‌شمارى در دورهٔ اسلامى تا سال ۲۸۲ ق به‌عمل آمده است. پس از آن شيوهٔ کبيسه‌گيرى يوليانى (هر چهار سال يک‌بار به اندازهٔ يک روز) به‌منظور تثبيت نوروز پذيرفته شد.
گاه‌شمارى خراجى بر پايهٔ گاه‌شمارى عرضى دورهٔ ساسانيان، يعنى سال ۳۶۵ روزي، با کبيسه‌گيرى يک روز براى هر چهارسال است و پس از اسلام که خلفا در آغاز سال عرفى گاه‌شمارى زرتشتى خراج دريافت مى‌کردند، گاه‌شمارى خراجى پذيرفته شد. مبدأ گاه‌شمارى خراجى سال ۶۱۱ م، آغاز آن اعتدال بهاري، طول سال تقويمى آن ۳۶۵، کبيسه‌گيرى آن به‌صورت يک روز اضافى در هر چهال سال و ماه‌هاى آن همان ماه‌هاى گاه‌شمارى زرتشتى بوده است.
در گاه‌شمارى جلالى طول سال خورشيدى حقيقى مورد توجه بوده است اما مطابق اسناد و مدارک بسيار زياد در آن کبيسه‌گيرى صورت مى‌گرفته است به‌طورى که سال‌هاى تقويمى عادى داراى ۳۶۵ روز و سال‌هاى تقويمى کبيسه داراى ۳۶۶ روز بوده‌اند.
در دوران جديد ايران توجه به سال خورشيدى و سنت گاه‌شمارى ايرانى فزونى گرفت. با انقلاب مشروطيت ضرورت اصلاح گاه‌شمارى مطرح شد و در يک حوت ۱۲۸۹ تاريخ هجرى خورشيدى برجى در دومين دورهٔ مجلس شوراى ملى تصويب شد و در يازدهم فروردين ۱۳۰۴ ش تقويم هجرى خورشيدى با ماه‌هاى فارسى رسميت يافت.
ويژگى‌هاى گاه‌شمارى رسمى ايران عبارتند از:
اول بهار به‌عنوان اول فروردين و اول سال تقويمي؛ پذيرفته شدن طول سال خورشيدى حقيقى به‌عنوان طول سال؛ نام‌گذارى دوازده ماه سال به‌نام ماه‌هاى ايرانى فروردين تا اسفند؛ طول هر يک از شش ماه اول برابر با ۳۱ روز و طول هر يک از پنج ماه بعد برابر با ۳۰ روز و طول ماه آخر يعنى اسفند برابر با ۲۹ روز؛ طول ماه اسفند در سال‌هاى کبيسه برابر با سى روز؛ بدين ترتيب پنجهٔ دزديده شده به‌گونه‌اى توزيع شد که طول ماه‌هاى گاه‌شمارى خورشيدى مناسب‌ترين نزديکى را به‌ مدت زمان توقف خورشيد در هر يک از برج‌هاى منطقه‌البروج و نيز مناسب‌ترين ترتيب را براى به‌ياد سپردن داشته باشند. مبدأ اين گاه‌شمارى سال يکم هجرت يعنى سالى است که هجرت در آن صورت گرفته است.
پيامبر گرامى اسلام روز دوشنبه يکم ربيع‌الاول سال يکم هجرى قمرى مطابق با دوشنبه ۱۳ سپتامبر سال ۶۲۲ م مکه را ترک کردند و روز دوشنبه هشتم ربيع‌الاول سال يکم هجرى قمرى مطابق با دوشنبه ۲۰ سپتامبر ۶۲۲ ميلادى وارد مدينه شدند. اول فروردين آن سال به‌عنوان روز اول از سال اول گاه‌شمارى هجرى خورشيدى انتخاب شده است به‌گونه‌اى که آغاز و انجام هجرت به‌ترتيب بار روز دوشنبه ۲۴ شهريور سال اول هجرى خورشيدى و روز يکشنبه ۳۰ شهريور سال اول هجرى خورشيدى برابر هستند. بنابراين سال اول هجرى خورشيدى عبارت است از جمعه يکم فروردين‌ماه مطابق با جمعه نوزده مارس ۶۲۲ ميلادى و برابر با ج معه ۳۰ شعبان يک سال پيش از هجرت. اما آنچه که روشن و آشکار است اينک در گاه‌شمارى رسمى ايران از روش کبيسه‌گيرى سخنى به‌ميان نيامده و نسبت به آن بى‌توجهى شده است. با وضعيت کنونى گاه‌شمارى رسمى ايران از روش کبيسه‌گيرى سخنى به‌ميان نيامده و نسبت به آن بى‌توجهى شده است. با وضعيت کنونى گاه‌شمارى ايرانى جز به‌صورت يک گاه‌شمارى نجومى که آغاز و پايان آن آغاز و پايان سال خورشيدى حقيقى است، نيست.


همچنین مشاهده کنید