جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ایلات و عشایر ایران


جامعهٔ عشايرى جامعهٔ مستقلى است که علت وجودى آن اقتصاد غالب دامدارى سنتى است. در جامعهٔ عشايرى بخش اعظمى از آداب و رسوم، باورها و فرهنگ حولِ محور دام دور مى‌زند. از اين نظر فرهنگ عشايرى با فرهنگ روستائى تفاوتى ساختى و ريشه‌اى دارد و در گذرگاه تاريخ هر يک راه جداگانه‌اى پيموده‌اند.
ايل واژه‌اى ترکى - مغولى با بيش از هزار سال پيشينهٔ تاريخى است که در متون کهن ترکى و فارسى به‌معناى مختلف ولايت، صلح و دوستي، خيل و گروه، رام و مطيع و مردم و جماعت به‌کار رفته است.
عشيره واژه‌اى عربى است به معنى قبيله، تبار، نزديکان، خويشاوندان و اهل خانه. عشيره را مترادف و هم معنا با قبيله و گاهى زيربخش آن گرفته‌اند. تاريخ‌نگاران و نويسندگان قديم ايرانى ميان ايل و عشيره تمايزى قايل نبودند و ايلات و عشاير را مترادف يکديگر به‌کار مى‌بردند؛ اما مردم‌شناسان امروزه اين دو اصطلاح را در دو مفهوم خاص به‌کار مى‌برند.
مردم شناسان جامعهٔ ايلى را داراى ملاک‌ها و ضابطه‌هائى معرفى مى‌کنند؛ از جمله: وجود ساختار رده‌بندى به تيره و طايفه و ... ؛ نظام خويشاوندى منسجم و نيرومند و حل مسائل و معضلات ايل براساس قوانين داخلى نظام درون ايل؛ شيوهٔ معيشتى مبتى بر پرورش و نگهدارم دام؛ شيوهٔ زيستى به شکل کوچ‌نشينى و نيم‌کوچ‌نشيني. مردم‌شناسان ايل را يک واحد مستقل اجتماعى - فرهنگى مى‌دانند و هر عشيره را مرکب از جماعتى از افراد آن براساس پيوند خونى متحد شده و يک واحد هم‌بستهٔ مستقل به‌وجود آورده‌اند.
طايفه مشخص‌ترين و مهم‌ترين واحد اجتماعى عشاير است که اعضاى آن با يکديگر خويشاوند دور و نزديک هستند. به‌هرحال ساختار اجتماعى و سياسى مهم‌ترين عامل هويت‌دهنده به جامعهٔ ايلى است.
نقش عشاير و ايلات ايران در گذشته به‌دليل وسعت و اهميت آن در ساختار اجتماعى - سياسى ايران تأثير زيادى داشته است و زمان زيادى سران عشاير، قدرت‌هاى سياسى جامعهٔ ايران را در دست داشته‌اند.


همچنین مشاهده کنید