جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بررسی خاک و زمین جنگل


اين يک واقعيت است که هر جنگل‌دار بايد بداند چگونه محدودهٔ فعاليت خود را سازمان و سامان بدهد و راندمان بالنسبه بالائى را از منطقهٔ جنگلى تحت نظارت خود به‌دست آورد و اين موضوع ارتباط مستقيم با دانستن وضعيت خاک جنگل دارد. در صورتى که موضوع فوق براى جنگل‌دار مشخّص نگردد. نتيجتاً نکات مبهم زيادى به‌وجود مى‌ايند که کار و فعاليّت را مواجه با مشکل خواهد نمود.
قابليّت،استعداد و کارآئى خاک جنگل را مى‌توان بر اساس شاخص‌هاى زير مشخّص نمود:
- رشد و نمو درختان جنگلي
- موقعيّت زمين و ميزان برداشت
- پوشش گياهى موجود بر روى زمين جنگلي
زمين و خاک جنگل درصورت سالم بودن بايد نسبتاً سبک بوده و داراى تهويهٔ مناسب باشد و همچنين داراى بوى مطبوع و مخصوص خاک‌هاى جنگلى نيز باشد. خاک جنگلى خوب بايد کاملاً ريز و خرد شده باشد و به راحتى لوله شده و از دست بريزد. درصورت ايجاد حفره (پروفيل) يا ديواره‌هاى عمودى در جنگل در بالاترين سطح اين پروفيل با طبقه‌اى از لاش‌برگ‌ها که قسمتى از آنها ريز و خرد شده و مقدارى علف نيز بر ورى آنها وجود دارد مواجه خواهيم شد. سپس به قسمت‌هاى معدنى با رنگ قهوه‌اى و يا سياه متمايل به قهوه‌اى که داراى هوموس است برخورد مى‌کنيم که تدريجاً در سطح پائين‌تر با رنگ روشن‌تر مواجه مى‌شويم. آن محدوده تا قسمت‌هاى نسبتاً عميق که مملو از ريشهٔ گياهان و درختان است طبقهٔ مشخصى را نشان نمى‌دهد. زيرا مرتباً توسط موجودات بى‌شمار موجود در اين محدوده در حال تکامل و مخلوط شدن مى‌باشد. در قسمت‌هاى کاملاً تحتانى پروفيل به منطقهٔ مرده‌اى مى‌رسيم که قسمت‌هاى زير آن نسبتاً روشن و به قسمت‌هاى فوقانى متصل مى‌باشد که براى ما از نظر صعود آب به قسمت‌هاى فوقانى داراى ارزش زيادى است. همان‌طور که چاى مى‌تواند از يک حبهٔ قند در اثر قوهٔ کاپيلاريته صعود کند بر طبق همين خاصيت است که آب از قسمت‌هاى زير خاک به بالا نفوذ مى‌کند و حتى در بعضى از موارد اين عمل تا چندين مترى از سطح خاک انجام مى‌پذيرد. در زمين‌هاى جنگلى مريض و بيمار مواجه با زندگى ناسالم، دخالت شده و نامناسبى خواهيم بود که چنين زمين‌هائى در اکثر مواقع فاقد هرگونه آثار حيات هستند و يا به‌ندرت مى‌توان در آنها اثرى از زندگى يافت.
اين موضوع مسلماً به‌طرق مختلف مى‌تواند تأثيرات سوئى بر روى خاک و زمين جنگل باقى گذارد و حداقل اين اثرات آن است که هيچ‌گونه کرم و يا موجود زنده‌اى که بتواند عمليات تهويه و بهبود فيزيک خاک را شامل شود وجود نخواهد داشت و در نتيجه نه تنها خاک در جهت تکامل و آماده شدن پيش نمى‌رود بلکه درجهت عکس عمل خواهد کرد. خاک و زمين مريض و بيمار جنگلى اکثراً داراى طبقات و قسمت‌هاى بسيار فشرده و متراکم است که بر روى يکديگر قرار گرفته و هيچ‌گونه تجزيه‌اى در آن صورت نمى‌گيرد و مهم‌تر از همه آن که تهويهٔ مناسب که لازمهٔ روند تکاملى خاک مى‌باشد مواجه با اشکال است. بنابر دلايل مذکور چنين زمين‌هائى اکثراً داراى يک طبقهٔ غيرقابل نفوذ و بسيار متراکم مى‌باشند که آب نمى‌تواند از اين طبقه عبور کند، جريان آب در اين قسمت قطع مى‌شود و مواجه با زمين خيس و بيش از حد مرطوب خواهيم شد که اين امر دليل واضح‌ترى است بر بدتر شدن تهويه و در نهايت فقيرتر شدن خاک. به‌طور خلاصه خاک و زمين‌هاى جنگلى مريض و بيمار اکثراً به‌شدّت مطبّق بوده و طبقات هوموس به‌صورت فشرده و متراکم و غيرقابل نفوذ بر روى قسمت‌هاى معدنى خاک قرار گرفته‌اند و هيچ‌گونه موجود زنده‌اى که باعث اختلاط قسمت‌هاى مختلف خاک بشود وجود ندارد.
قسمت‌هاى معدنى طبقات مذکور اکثراً توسط اسيد هوميک شسته و به‌صورت بى‌رنگ در مى‌آيند در اثر اسيدى شدن خاک و گذر از مرز 2/4 PH (البته در چنين زمين‌هائى مى‌تواند PH از ۸/۲ نيز پائين‌تر برود) حتّى آهن نيز حل خواهد شد که اين امر باعث به‌وجود آمدن رنگ قهوه‌اى در خاک مى‌گردد که تحت عنوان طبقه سيليکات آلومينيوم و منيزيم ناميده مى‌شود و اين طبقه فاقد مواد غذائى است.


همچنین مشاهده کنید