جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

چگونگی تعیین قیمت و مقدار تولید در بازار رقابت انحصاری


بازار رقابت انحصارى بازارى است که در آن فروشندگان (توليدکنندگان) زيادى از يک کالاى به‌خصوص وجود دارد، منتهى از نظر مصرف‌کنندگان کالاى هر فروشنده از کالاى ساير فروشندگان به‌نحوى قابل تشخيص مى‌باشد. عيناً مانند بازار رقابت خالص، تعداد فروشندگان در بازار رقابت انحصارى نيز به اندازه کافى زياد بوده و هر يک از آنها نسبت به حجم کل بازار به‌قدرى کوچک است که عمليات او به‌تنهايى تأثيرى در عمليات ساير فروشندگان به‌جا نمى‌گذارد. رابطه بين مؤسسات توليدى در اين بازار کاملاً غيرشخصى مى‌باشد. کالاهايى که توسط مؤسسات توليدى مختلف توليد مى‌گردند ممکن است از طريق اسامى مختلفى که براى آنها در نظر گرفته شده، مارک‌هاى مختلف، اختلاف در نوع جنس، و يا سرويس‌ها و مزايايى که هر فروشنده براى مشتريان خود در نظر گرفته است از يکديگر قابل تشخيص باشند. ضمناً کالاهاى توليد شده در بازار رقابت انحصارى جانشين خوبى براى يکديگر هستند (کشش ارتباطى آنها زياد است). از صنايعى که تقريباً خصوصياتى شبيه به خصوصيات بازار رقابت انحصارى دارند مى‌توان صنايع جوراب زنانه و صنايع پارچه‌بافى را در آمريکا نام برد. ضمناً مؤسساتى که در شهرهاى بزرگ به امور خدماتى و سرويس اشتغال دارند نيز داراى چنين موقعيتى هستند.
در بازار رقابت انحصارى تعداد فروشندگان (توليدکنندگان) کالاهاى متمايز از هم به اندازهٔ کافى زياد بوده و فعاليت هر يک از آنان تأثيرى در عمليات ساير توليدکنندگان به‌جاى نگذارده و فعاليت ديگران نيز اثر محسوسى روى هر يک از مؤسسات توليدى به‌تنهايى باقى نمى‌گذارد. منحنى تقاضايى که هر يک از مؤسسات توليدى با آن مواجه مى‌باشند داراى شيبى جزئى به‌طرف پائين بوده و اين بدان جهت است که کالاها در عين مشابه بودن متنوع بوده و مصرف‌کنندگان معمولاً مارک‌هاى به‌خصوصى از يک کالا را بر ساير مارک‌ها ترجيح مى‌دهند. معذالک منحنى تقاضا در حدود قيمت‌ها و مقادير قابل قبول داراى کشش زياد مى‌باشد.
هر موسسه توليدى در صنعت رقابت انحصارى سود خود را در کوتاه مدت در آن ميزان از توليد و در آن سطحى از قيمت که درآمد نهايى با هزينه نهايى برابر است به حداکثر مى‌رساند. در بازار رقابت انحصارى قيمت واحدى به‌نام قيمت در صنعت وجود نداشته و به‌جاى آن مجموعه‌اى از قيمت‌هاى مختلف که منعکس‌کننده نظريات مصرف‌کنندگان نسبت به نوع و مرغوبيت کالاهاى متنوع مى‌باشد وجود دارد.
در بلند مدت ماهيت تطبيق و تعديل مؤسسات توليدى و صنعت به حالت تعادل و باز بودن و يا بسته بودن راه ورود به صنعت بستگى دارد. اگر راه ورود بسته باشد، هر يک از مؤسسات توليدى ميزان متناسبى از محصول را توليد نموده و آن را به قيمتى که در آن هزينه نهايى بلند مدت برابر با درآمد نهايى مى‌باشد به فروش مى‌رسانند. مؤسسات توليدى تشکيلات توليدى خود را متناسب با ميزان محصول مورد نظر ساخته و اين خود باعث مى‌گردد که هزينه نهايى کوتاه مدت نيز برابر با درآمد نهايى گردد.
اگر ورود به صنعت آسان باشد، وجود سود در صنعت مؤسسات توليدى جديد را تشويق به ورود به صنعت مى‌نمايد. اين امر باعث کاهش منحنى تقاضايى که هر يک از مؤسسات توليدى با آن مواجه هستند گرديده و در صورتى‌که صنعت مورد بحث جزو صنايعى باشد که در آن هزينه‌ها افزايش مى‌يابد، منحنى‌هاى هزينه به‌طرف بالا انتقال مى‌يابند. ورود به صنعت آن‌قدر ادامه مى‌يابد که امکان تحصيل سود در صنعت به‌تدريج از بين برود. در ميزان تناسب محصول منحنى‌هاى هزينه متوسط بلندمدت و هزينه متوسط کوتاه مدت براى هر يک از مؤسسات توليدى بر منحنى‌هاى تقاضاى آنان مماس بوده و هزينه‌هاى نهايى بلندمدت و هزينه‌هاى نهايى کوتاه مدت هر دو با درآمد نهايى برابر خواهند بود.
منظور از ميزان متناسبى از محصول - Appropriate Output - ميزان محصولى است که هر يک از مؤسسات توليدى در بلند مدت و پس از برقرارى حالت تعادل توليد مى‌نمايند.


همچنین مشاهده کنید