جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

آموزش برنامه‌ای خطی


در سال ۱۹۵۴، در زمينهٔ آموزش، نظريهٔ جديد و نويدبخشى پديد آمد. اسکينر در يک مقاله معروف با عنوان علم يادگيرى و هنر تدريس، بيمارى‌هاى موجود تدريس و يادگيرى را در مدارس تحليل کرد و راه درمان آن را پيشنهاد نمود. اسکينر در آزمايش با موش‌ها و کبوتر‌هايش به يافته‌هاى جديدى دست يافته بود و بر اساس همين يافته‌ها بود که آموزش برنامه‌اى را پيشنهاد کرد.
آموزش برنامه‌اى يک نظام آموزش انفرادى است که کوشش مى‌کند يادگيرى را با نيازهاى شاگردان هماهنگ سازد. اين روش بر اساس مجموعه‌اى از هدف‌هاى رفتارى پى‌ريزى شده است و در واقع، کاربردى است از روانشناسى يادگير در تدريس. در اين روش، مواد آموزشى به واحدهايى کوچک تقسيم مى‌شود که چارچوب يا گام (frame) ناميده مى‌شود. در هر گام، تکليفى مشخص شده است که بايد از طريق انجام دادن آن به هدف رفتارى آن چارچوب دست يافت. اين گام‌ها بر اساس دانش قبلى شاگرد تنظيم شده است، به‌طورى که هر گام معلومات جديدى به معلومات قبلى شاگرد اضافه مى‌کند. گام‌ها و مراحل آن بايد به گونه‌اى برنامه‌ريزى شوند که شاگرد را به هدف‌هاى نهايى نزديک کنند. محاسن آموزش برنامه‌اى را در چند زمينه مى‌توانيم مورد توجه قرار دهيم:
اولاً، در هر نوبت، توجه شاگرد بر مقدار کمى از مطالب مورد يادگيرى متمرکز مى‌شود؛ ثانياً، با فعال شدن شاگرد در پاسخ‌گويى به هر سؤال، يادگيرى تسهيل مى‌شود؛ ثالثاً، شاگرد با دريافت فورى (بازخورد) تقويت مى‌شود يا مى‌تواند اشتباهات خود را اصلاح کند؛ سرانجام، در چنين روشي، شاگرد بر اساس توانايى و آهنگ يادگيرى خود به جلو مى‌رود. به منظور تهيه محتواى آموزش برنامه‌اي، ابتدا بايد هدف‌هاى يادگيرى به طور دقيق و صريح، تعريف و سپس در قالب مجموعه‌اى از تکاليف مرتبط به هم، تقسيم شوند. ارتباط گام‌ها بايد بر پايهٔ ساخت طبقه‌بندى هدف‌هاى يادگيرى انجام گيرد. از نظر تنظيم مطالب، آموزش برنامه‌اى را مى‌توان به دو صورت خطى (linear program) يا شاخه‌اى (branching program) عرضه کرد.
  آموزش برنامه‌اى خطى
در آموزش برنامه‌اى خطي، گام‌هاى مربوط به يک برنامه به صورت خطى به دنبال هم قرار مى‌گيرند و شاگرد بايد تمام گام‌ها را مطالعه کند و قدم به قدم پيش برود و مطالعه و فهم يک گام مستلزم يادگيرى تمام مطالب گنجانيده شده در کليه گام‌هايى است که پيش از آن قرار گرفته‌اند.
  اصول مهم در برنامه‌ريزى خطى
۱. شاگرد فعالانه در برنامه شرکت کند و به مطالعه و پاسخ دادن بپردازد.
۲. پاسخ‌هاى اوليه بايد صحيح باشد و از پاسخ غلط جلوگيرى شود؛ زيرا به قول اسکينر، پاسخ غلط ممکن است يادگيرى را به مخاطره بيندازد.
۳. بازخورد بايد بى‌درنگ بعد از هر فعاليت داده شود.
۴. برنامه بايد سير منطقى داشته باشد و از آسان به مشکل تنظيم شود.
۵. در هر گام نبايد رابطه محرک - پاسخ مستقيماً در اختيار شاگردان قرار گيرد، بلکه بايد آنها را راهنمايى کرد تا خودشان اين رابطه را کشف کنند.
۶. شاگرد بايد تمام مراحل گام‌ها را طى کند و قدم به قدم پيش برود.
۷. گام‌ها بايد بسيار کوتاه باشند.
۸. گام‌ها بايد طورى تنظيم شوند که موجب درک مطلب گردند، نه حفظ کردن آنها.
  آموزش برنامه‌هاى شاخه‌اى
در برنامه شاخه‌اي، پس از اينکه شاگرد يک گام را مطالعه کرد، بايد بتواند با انتخاب يکى از پاسخ‌هاى پيشنهادي، به پرسشى که به مطالب گام قبلى مربوط است، پاسخ دهد. اگر پاسخ شاگرد در مطالعهٔ گام‌ها صحيح باشد، با انجام دادن تکاليف مشکل‌تر و پيشرفته‌تر به صورت خطى بکار خود ادامه مى‌دهد و در صورتى که پاسخ او غلط باشد، از خط مستقيم خارج و به ‌گام‌هاي جانبى انتقال داده مى‌شود. در اين نوع برنامه‌ها، گام‌هاى خط مستقيم را چارچوب اصلى و گام‌هاى جانبى يا انشعابى را چارچوب جبرانى مى‌نامند. هدف از گام‌هاى جبرانى اين است که شاگرد با دريافت مطالب اضافي، اشتباه خود را تصحيح کند و پس از مطالعه و تصحيح اشتباه به گام اصلى برگردد.
  مشخصات برنامه‌هاى شاخه‌اى
۱. مراحل و گام‌هاى برنامه، طولانى‌تر از برنامهٔ خطى است.
۲. گام‌ها به گونه‌اى است که در صورت عدم موفقيت، شاگرد به شاخه‌ها هدايت مى‌شود تا اشتباه خود را تصحيح کند.
۳. همهٔ شاگردان تمام قسمت‌هاى برنامه را نمى‌خوانند.


همچنین مشاهده کنید