پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سازمان‌دهی منطقی محتوا


همه در اين نکته که سخنرانى بايد از يک سازمان‌دهى منطقى برخوردار باشد اتفاق‌نظر دارند، اما پيدا کردن تحقيقاتى که از اهميت سازمان‌دهى به‌طور مطلق حمايت کند بسيار مشکل است. تامسون در جمع‌بندى تحقيقاتش در اين زمينه مى‌گويد: عدم سازمان‌دهى بر روى درک ارتباط نوشتارى اثر مى‌گذارد، اما تأثير آن بر روى درک ارتباط شفاهى قابل ترديد است. (.p. 66 ؛Thompson، W.N. 1967) اسکينر معتقد است که وقتى مواد آموزشى خوب سازمان‌دهى شوند، يادگيرى آسان‌تر مى‌شود؛ زيرا سازمان‌دهى قدرت درک مفاهيم را افزايش مى‌دهد. سخنرانى‌هايى که با روش منظم و منطقى سازمان‌دهى شوند، مفهوم کاملى را در ذهن شنونده به‌وجود مى‌آورند. در اين نوع سخنرانى‌ها، شاگرد احساس مى‌کند که سخنراني، در مجموع، به سوى يک هدف مشخص پيش مى‌رود. در سخنرانى‌هاى نامنظم و سازمان‌دهى نشده، معمولاً سخنران از شاخه‌اى به شاخهٔ ديگر مى‌پرد و شنونده نمى‌تواند خط فکرى خاصى را دنبال کند و به نتيجهٔ مطلوب برسد.
معلم مى‌تواند متن اصلى سخنرانى خود را به يکى از روش‌هاى زير سازمان‌دهى کند:
  رابطهٔ جزء با کل
در سازمان‌دهي، اگر سخنران ايده کلى را به مفاهيم جزئى تقسيم کند و ارتباط آنها را با هم مشخص نمايد، دنبال کردن منظم محتوا و درک مفاهيم مورد نظر آسان‌تر خواهد بود؛ مثلاً اگر فراگير رابطهٔ مفاهيم جزء با کل را درک کند، فهم مفاهيم اصلى و مفاهيم زير شاخهٔ آن بهتر صورت خواهد گرفت. اين نوع سازمان‌دهى طبقه‌بندى سلسله مراتبي نيز ناميده مى‌شود. چنانچه در ارائه محتوا، مفاهيم مختلف به گونه‌اى باشد که ارتباط سلسله مراتبى نداشته باشند، سخنران به ناچار بايد از يک عنوان اصلى وارد عنوان اصلى ديگر شود. او بايد کاملاً دقت داشته باشد که قبل از شروع سخنراني، همهٔ عناوين اصلى را براى شاگردان بيان کند و سپس با تأکيد بر اولين عنوان اصلي، آن را شروع کند. وقتى محتواى نخستين عنوان به پايان رسيد، با يک علامت انتقال که نشان‌دهنده آغاز عنوان دوم است، آنان را متوجه مفاهيم بخش دوم سخنرانى کند و به همين نحو ادامه دهد.( .pp. 454 - 455 ؛Gage، N.L. and David Berliner - 1979)
  همبستگى تسلسلى
اين نوع سازمان‌دهي، در واقع، يک نوع سازمان‌دهى بر اساس توالى زماني، علت و معلولى يا توالى موضوع است. در اينجا، سخنران مبنايى را براى تنظيم دسته‌اى از مطالب بکار مى‌گيرد. کسى که مبنا را بفهمد، يادآورى توالى برايش آسان خواهد بود.
در بررسى مشکل، در يک بحث گروهى غيررسمي، بايد بر اساس مراحل منطقى زير پيش برويم:
۱. بايد حقايقى را که مسأله از آن حادث مى‌شود، بررسى کنيم.
۲. بايد مسأله را توضيح دهيم و تشريح کنيم.
۳. بايد معيارى را که راه‌حل‌ها را ارزشيابى مى‌کند بررسى کنيم.
۴. بايد راه‌حل‌ها را ارزيابى و امتحان کنيم.
۵. سرانجام، بايد مراحل اجرايى راه‌حل‌هاى پذيرفته‌شده را بررسى کنيم.
برخى اين نوع سازمان‌دهى را سازمان‌دهى در طول محور مشکلات نيز گفته‌اند؛ زيرا مراحل اين نوع سخنرانى با بحث درباره تعدادى از عوامل مشکل‌زا شروع مى‌شود و آن‌گاه سخنران اطلاعات خود را در مورد آنها ارائه مى‌دهد و سپس هريک از راه‌حل‌هاى ممکن را به بحث مى‌گذارد. سخنرانانى که از اين شيوه استفاده مى‌کنند، مى‌توانند انگيزه و کشش زيادى در شنونده ايجاد کنند و سپس با ارائه توضيحاتي، به طرق مختلف، براى اثبات فرضيه‌هاى خود دلايل و شواهد بياورند.
  ايجاد رابطه بين محتوا و هدف
منظور از ايجاد رابطه بين محتوا و هدف، مشخص و برجسته‌ کردن مفهوم اصلى و دورى جستن از مطالب و مفاهيمى است که با مطلب اصلى سنخيتى ندارند. در اين نوع سازمان‌دهي، سخنران معيارى را براى موضوع اصلى ارائه مى‌دهد که مشخص مى‌کند چه موضوعاتى در مقوله سخنرانى هستند يا نيستند. وى در طول سخنرانى با بکارگيرى اين معيار نشان مى‌دهد که چگونه معيار انتخاب شده موجب اضافه يا حذف شدن بعضى مطالب مى‌شود. اين نوع سازمان‌دهى را سازمان‌دهى زنجيره‌اي نيز گفته‌اند؛ زيرا يک سلسله حوادث با يک نظم خاص تسلسل زمانى و علت و معلولى به يکديگر مربوط مى‌شوند. ارتباط ميان تسلسل حوادث بايد آن‌چنان واضح باشد که پيگيرى و فهم مطالب را آسان‌تر کند. ممکن است در اين نوع سازمان‌دهي، ذهن شاگردان براى لحظاتى به مسأله ديگرى معطوف شود. براى جبران چنين موانعى سخنران مى‌تواند از علايم هشدار دهنده استفاده کند؛ مثلاً مى‌تواند روى تخته‌گچى مراحل و زنجيره‌ها را بنويسد.
  سازمان‌دهى بر اساس همبستگى کلمات يا عبارات
در سازمان‌دهى بر اساس ارتباط کلمات يا عبارات، سخنران کلمات يا عباراتى را بطور آشکار در ساخت سازماندهى‌اش بکار مى‌گيرد و به شاگردان امکان مى‌دهد که کاملاً از آن آگاه شوند و آنگاه با تکرار بعضى عبارت‌ها، شاگردان را در يک مورد خاص آموزش مى‌دهد؛ براى مثال: تدريس بر اساس معيارهاى مختلف قابل بررسى و تحليل است؛ فرايند يادگيرى يکى از معيارها است که در تحليل مورد استفاده قرار مى‌گيرد؛ آموزش، معيار ديگر تحليل تدريس است؛ در طراحى آموزش، زمان، مراحل برنامه است؛ علاوه بر اين مى‌توان تدريس را بر اساس موضوع درس و سرفصل‌ها بررسى و تحليل کرد. بنابراين، تدريس را مى‌توان به طرق مختلف و به منظورهاى مختلف تحليل کرد.
  سازمان‌دهى بر اساس مقايسه
اگر لازم باشد تمام يا بخشى از يک سخنرانى با يک يا دو موضوع ديگر مقايسه شود، معلم بايد معيارهايى را (که واضح و روشن هستند) براى مقايسه مشخص کند و سپس يکايک موضوعات مورد نظر را بر اساس آن معيار، تحليل و پس از تحليل با هم مقايسه کند؛ مثلاً اگر بخواهيم مزاياى تدريس با فيلم را با مزاياى تدريس خصوصى مقايسه کنيم، ابتدا بايد معيار مزايا را مشخص سازيم و تک‌تک آن دو روش را با آن معيار تحليل و در نهايت، آن دو روش را با هم مقايسه کنيم. (.460 - 454 .pp ؛1979 - Gage، N.L. and David Berliner)
علاوه بر روش‌هاى سازمان‌دهى ذکر شده، ممکن است سخنران در طول يک جلسهٔ سخنرانى از چند نوع سازمان‌دهى استفاده کند که در اين صورت آن را سازمان‌دهى ترکيبي گويند. سازمان‌دهى بايد با توجه به محتوا، مدت و وضعيت سخنرانى تنظيم شود. هيچ‌يک از انواع ذکر شده مزايايى بر ديگرى ندارد، مگر اينکه در يک شرايط و با يک موضوع خاص کاربرد بيشترى داشته شود.


همچنین مشاهده کنید