سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

نیاز جامعه


  نياز فراگيران
بر اساس تعاريف يادگيرى و تدريس، تمام تلاش نظام‌هاى آموزشى بايد بر تبديل رفتارهاى نامطلوب يا نسبتاً مطلوب شاگردان به رفتارها و عملکرد‌هاى مطلوب اجتماعي، فرهنگى و علمى متمرکز شود. اگر تغيير رفتار شاگردان بر اساس پرورش تفکر، گرايش‌ها، ارزش‌ها و مهارت‌هاى عملى تعبير و تفسير شود، بايد به ويژگى‌هاى شاگردان، نظير احتياجات، علايق و توانايى‌هاى آنان، اولويت خاصى داده شود. اغلب شاگردان در مقاطع و سنين خاص، نيازهايى شبيه به هم دارند. شناخت نيازهاى شاگردان در سنين و مقاطع مختلف از مهمترين کارهايى است که معلم و طراح آموزشى بايد به آن توجه داشته باشد.
مازلو نيازهاى انسان را به پنج دستهٔ عمده طبقه‌بندى کرده است که عبارتند از: نياز فيزيولوژيک، نياز به ايمني، نياز به محبت و تعلق داشتن، نياز به عزت‌نفس يا احترام به خود (self-esteem) و سرانجام، نياز به خودشکوفايى يا تحقق خويشتن (self-actualization). مازلو معتقد است تا نيازهاى رده پايين ارضا نشود، فرد فرصت ارضاى نيازهاى بالاتر را نخواهد داشت.
شکى نيست که شاگرد نيز انسان است، اما نه يک انسان بزرگسال، بلکه انسانى با ويژگى‌ها و توانمندى‌هاى خاص خود. آشکارترين نيازهاى او نيازهاى فيزيولوژيک است. او براى فعاليت و رشد سالم نياز به آب، غذا و گرماى مناسب دارد. شاگرد گرسنه از عهدهٔ هيچ کارى بر نمى‌آيد، مگر ابتدا مشکل گرسنگى خود را حل کند. توجه به اين دسته از نيازهاى شاگردان نخستين وظيفهٔ معلمان و والدين است؛ زيرا شاگرد گرسنه را با هيچ تدبيرى نمى‌توان وادار به درس و بحث کرد. بعد از ارضاى نيازهاى فيزيولوژيک، نيازهاى مربوط به احساس امنيت، عدم نگرانى خاطر و محيطى امن و دور از تهديد و خطر، جاى نيازهاى قبلى را مى‌گيرد. شاگردان بايد در محيط خانه و مدرسه، احساس آرامش کنند و از عوامل تهديد‌آميز دور باشند تا بتوانند به يادگيرى بپردازند؛ مثلاً دانشجويى که خوابگاه يا محل امنى براى سکونت نداشته باشد، نمى‌توان از او انتظار فعاليت‌هاى آموزشى مطلوب داشت. وقتى دو نياز ذکر شده ارضا شد، شاگرد به محبت، دوستى و تعلق خاطر نياز خواهد داشت. شاگردان نيز همچون افراد بزرگسال به محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن نيازمندند. شناخت اين امر مى‌تواند الگوى ارتباط معلم با شاگرد را مشخص کند. اگر احساس اين نياز در شاگرد ارضا نشود، او فرصت توجه به نياز بالاتر را نخواهد داشت.
پس از ارضاى اين نياز، نوبت به ارضاى نيازهاى مربوط به عزت‌نفس، يعنى نياز به قدرشناسى خود و مورد قدرشناسى ديگران واقع شدن مى‌رسد. منظور از اين نياز آن است که شاگرد احتياج دارد در خانه، مدرسه و جامعه مورد احترام و قدردانى ديگران واقع شود و خود نيز تصور مثبتى از خويشتن داشته باشد. وقتى همهٔ اين نيازها برآورده شد، شاگرد به فکر خودشکوفايي مى‌افتد؛ يعنى مى‌کوشد تا توانايى‌هاى خود را کشف کند و آرمان‌هاى خود را تحقق بخشد.
اگر در تنظيم اهداف فعاليت‌هاى آموزشي، به سلسله مراتب اين نيازها توجه نشود، نه تنها نمى‌توان انتظار پيشرفت سالم شاگرد را داشت، بلکه بايد منتظر بروز مشکلات جسمي، عاطفى و علمى نيز بود.
توجه به نيازهاى شاگردان از مسائل انکارناپذير فرايند برنامه‌ريزى و آموزش است، اما بايد توجه داشت که مطرح کردن نيازهاى شاگردان بدون توجه به نيازهاى جامعه بى‌معنى خواهد بود؛ زيرا فرد تربيت شده بايد در درون جامعه زندگى کند و جامعه نيز بايد نيازهاى خود را به وسيلهٔ او تأمين کند. در صورت عدم همسويى نياز فرد با نياز جامعه، فرد در ادامهٔ زندگى خود دچار مشکل خواهد شد؛ از اين رو، نيازهاى فرد همواره بايد با توجه به نيازهاى جامعه مورد توجه قرار گيرد؛ به عنوان مثال، اگر در جامعه‌اى نداشتن سواد خواندن و نوشتن افراد، به بهداشت و سلامت جسم افراد نيز توجه شود؛ به عبارت ديگر، هدف‌هاى آموزشى را مى‌توان با توجه به پرورش جسم تعيين و تنظيم کرد و به کمک برنامه‌هاى ورزشي، آموزش بهداشت و تغذيهٔ سالم چنين هدف‌هايى را تحقق بخشيد.
  نياز جامعه
هدف‌هاى تربيتى بايد با توجه به احتياجات و مشکلات اجتماعى تعيين شود. هنگامى که نيازهاى جامعه به منظور تدارک و تنظيم هدف‌هاى آموزشى مطالعه مى‌شود، بايد وضع اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى جامعه را در زمان گذشته، حال و آينده بررسي، و هدف‌هاى آموزشى را بر اساس نيازهاى آن جامعه تنظيم کرد؛ مثلاً اگر جامعه رو به صنعتى شدن است، بايد هدف‌هاى آموزشى را به پرورش نيروى انسانى متخصص در صنعت معطوف داشت و به کشاورزى و نظاير آن کمتر توجه کرد، و بعکس. مسائل و نيازهاى جامعه نيز بايد با عنايت به مسائل و نيازهاى کنونى و آيندهٔ شاگردان تنظيم شود تا شاگردان پس از نيل به آن هدف‌ها بتوانند در موقعيت‌هاى مختلف زندگى خوب و سعادت‌مندى داشته باشند و در حفظ و بهسازى اجتماعى سهمى مؤثر بر عهده بگيرند.


همچنین مشاهده کنید