شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

فک، فل، فو، فی


فکر پیشکی مایهٔ شیشکی است!
فکر شیرین مرد را فربه کند (مولوی)
نظیر: آدمی فربه شود از راه گوش (مولوی)
فکر عاقل همیشه بکر است
فکر نان کن که خربزه است!
نظیر: برو اندیشهٔ نان کن که بوَد خربزه آب (یغما جندقی)
فکر نان گربه را که می‌کنی موش خانه‌ات را خراب می‌کند
رک: هر که در دلش رحم است در نشینش زخم است
فکر هر کس به‌قدر همّت اوست٭
٭ تو و طوبی و ما و قامت یار ........................ (حافظ)
فلان از بام افتاد گردن ما شکست! (عا).
    نظیر: تو شده حیض و من به گرمابه ماهی او، من تپیده بر تابه (سنائی)
نیزرک: گنه کرد در بلخ آهنگری...
فلانش را کاشی کرده، تاوانش را قمی می‌دهد (عا).
    رک: گُنه کرد در بلخ آهنگری  به شوشتر زدند گردن مسگری
فلسی ز هزار فلسفی بِهْ (خاقانی)
    رک: ای زر تو خدا نه‌ای ولیکن به خدا ستّار عیوب و قاضی حاجاتی
  فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه!
نظیر:
از سوزن کوتاه‌قد کاری برمی‌آید که از نیزهٔ بلند برنمی‌آید
ـ به خُردکی منگر دانهٔ سپندان را (ناصرخسرو) 
ـ فلفل تیز است، گرچه ریز است (اخگر)
مقا: 'اگر گوشتش نزار است آبگوشتش بسیار است' و 'آنقدر که روی زمین است دو آنقدر زیرزمین است'
فلک از مکر زن صد ناله دارد٭
رک: مکر زن ابلیس دید و بر زمین بینی کشید!
٭ درخت ارغوان صد ریشه دارد .............. (بیتی از ترانه‌های روستائی خراسان)
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد ٭
رک: دنیا به کام ابلهان است
      ٭ ........................... تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس (حافظ)
فلک تا بوده اینَش کار بوده
نظیر:
نفلک را عادت دیرینه این است
ـ چرخ بازیگر از این بازیچه‌ها بسیار دارد
فلک چون یکی هفت سر اژدهاست (اسدی)
نظیر:
    جهان را گوهر آمد زشتکاری چرا زو مهربانی گوش داری (اسعد گرگانی)
    ـ ای فلک سخت نابسامانی  کژ رو و باژگونه دورانی (مسعود سعد سلمان)
فلک شربت هر که از یخ شرست به‌جز نشربت ما که بر یخ نوشت (نظامی)
رک: ای فلک! به همه منقل دادی به ما کلک؟
فلک کجروتر است از خطِ ترسا (خاقانی)
    نظیر: ای فلک سخت نابسامانی کژ رو و باژگونه دورانی (مسعود سعد سلمان)
فلکِ کجمدار یک چشم است  آن یکی هم به مغز سر دارد
هر خری را که دُم گرفت به دست بی‌تأمل ز خاک بردارد
بَرَدش تا به مغز کلّهٔ خویش چو بیند که دُمِّ خر دارد
بر زمینش زَنَد که خُرد کند خر دیگر به جاش بردارد (عا).
نظیر:
    چشم فلک میان سرش است
    ـ فلک کجروتر است از خط ترسا
فلک مملکت کی دهد رایگانی٭
رک: نابرده رنج گنج میسّر نمی‌شود
٭ خرد باید آنجا و جود و شجاعت ....................... (دقیقی)
فلک نر کُش و ماده‌پرور است
رک: دنیا دون‌پرور است
فواره چون بلند شود سرنگون شود٭ (وحید قزوینی)
نظیر:
هر کمالی را زوالی در پی است 
ـ هر کمالی را بوَد خوف زوالی در عقب (رشید وطواط)
ـ بر فلک چون بدر گردد کاستی گیرد قمر (معزّی)
ـ گل بریزد به وقت سیرابی (سعدی)
ـ هر چه از حد بگذرد ناچار گردد ضد آن
ـ هر آنچه به غایت رسد ناچار نهایت مستعقب آن گردد (مرزبان‌نامه)
ـ چو گشتی تمام آیدت کاستی (اسدی)
ـ ماهِ به کمال رسیده در نقصان افتد
٭ اقبال خصم هر چه فزونی کند نکوست .......................... (وحید قزوینی)
فی‌التأخیر آفات ٭
نظیر: تأخیر را فتنه‌ها در قفاست
      ٭ جامی گوید:
زبان بربند باری زین خرافات بخیز از جا که فی‌التأخیر آفات
فی حلالهم حساب،فی حرامهم عقاب
رک: حلال را حساب و حرام را عذاب
فیل تا کلنگ بالای سرش نباشد راه نمی‌رود
فیل خواب هندوستان دیده است
نظیر: 
فیل یاد هندوستان کرده
ـ فیل را یاد آمد از هندوستان
فیل خوابی می‌بیند و فیلبان خوابی!
نظیر: خر به فکر جو است و خربنده به فکر دو
فیل خوب مرکبی است امّا برای سر طویلهٔ شاه
فیل را یاد آمد از هندوستان
رک: فیل خواب هندوستان دیده است
فیل زنده‌اش هم صد تومان مرده‌اش هم صد تومان٭
نظیر: فیل زنده و مرده ندارد
      ٭ خاقانی در بیان این معنی گفته است:
از پیل کم نِه‌ای که چو مرگش فرا رسد در حال استخوانْشْ بریزد بدان بهاء
از استخوان ندیدی که چربدبست هم پیل سازد از پیِ شطرنج پادشا
فیل زنده و مرده ندارد
نظیر: فیل زنده‌اش هم صد تومان مرده‌اش هم صد تومان
فیل هم بزرگ است
رک: نه هر که به قامت مهتر به قیمت بهتر
فیل هوا کرده‌اند؟
رک: خر دجّال ظهور کرده است
فینش را هم من بکنم؟
رک: صد دینار داده‌ام فینش را هم من بکنم؟


همچنین مشاهده کنید