جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

نظریه‌های یادگیری


نظريه، به معناى وسيع کلمه، عبارت از تعبير و تفسير حوزه يا جنبه‌اى از شناخت است. نظريه‌هاى يادگيرى شرايط حصول يا عدم حصول يادگيرى را تحليل مى‌کنند.
در اينکه يادگيرى چگونه و در چه شرايطى صورت مى‌گيرد، بين روانشناسان اختلاف‌نظر وجود دارد. تا قبل از قرن هفدهم، سه نظريه عمده به نام‌هاى انتظام ذهنى (‌mental discipline)، شکوفايى طبيعى (natural unfoldmen) و اندريافت ( apperception) وجود داشت که هنوز در بسيارى از مدارس جهان مورد توجه است. اين سه نظريه، بيشتر جنبه فلسفى داشتند و به مکتب ساختگراييکه متکى بر دوش درون‌نگرى (introspection) است، متعلق بودند. بتدريج در قرن هفدهم جان لاک و در قرن هجدهم هربارت و در قرن نوزدهم پاولوف (ivan petrovich pavlov)، واتسون، ثرندايک و پيروان مکتب گشتالت پايه‌هاى جديدى در روانشناسى به طور اعم و در شناسايى تربيتى به طور اخص بيناد نهادند و سرانجام در قرن بيستم ، افرادى چون اسکينر (B.F Skinner)، پياژه (piaget)، برونر، آزوبل (Ausuble)، بلوم (benjamin s. bloom) و ديگران کوشيدند تا به نوعي، يادگيرى انسان و حيوان را مورد تحت‌ تأثير قرار داده‌اند- مى‌توان به دو مجموعه بزرگ طبقه‌بندى کرد: نظريه شرطى (رفتار گرايى) و نظريه شناختى (cognitive theory).


همچنین مشاهده کنید