جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

دهـ


دهاتى که پولدار شد در تابستان بخارى مى‌گذارد!
ده آدمى در سفره‌اى بخورند و دو سگ بر مردارى با هم به‌سر نبرند (سعدى)
نظير: ده درويش در گليمى بخسبند و دو پادشاه در اقليمى نگنجند (سعدى)
دهان دشمن و گفتِ حسود نتوان بست (سعدى)
نظير: دروازهٔ شهر مى‌توان بست نتوان دهن مخالفان بست
دهان زن چفت و بند ندارد
نظير:
زبان زن بند ندارد
ـ دهان زن شُل است
ـ زن دلش طاقچه ندارد
ـ زن نخود زير زبانش نمى‌خيسد!
ـ پيچ دهان زن هرز است
دهان زن شُل است
رک: دهان زن چفت و بند ندارد
ده انگشت را خدا برابر خلق نکرده است
رک: خدا ده انگشت را برابر خلق نکرده است
دِه براى کدخدا خوب است و برارش (= برادرش)!
نظير: در دِهْ کى خوش است؟ کدخدا و برادرش!
دِه به اين بزرگى کوره نصيب ما شد، باغ به اين بزرگى غوره نصيب ما شد
رک: باغ به اين بزرگى غوره نصيب ما شد...
دِهِ خراب خراج ندارد
ده درويش در گليمى بخسبند و دو پادشاه در اقليمى نگنجند (سعدى)
نظير: ده آدمى در سفره‌اى بخورند و دو سگ بر مردارى با هم به‌سر نبرند
دِه مرو، دِه مرد را احمق کند٭
نظير:
هر که روزى ماند اندر روستا تا به ماهى عقل او نايد به‌جا (مولوى)
ـ قول پيغمبر شنو اى محتبى کور عقل آمد وطن در روستا (مولوى)
ـ روستائى اگر ولى بودى خرس در کوه بوعلى بودى
ـ روستائى را عقل از پس مى‌آيد
٭................................ عقل را بى‌نور و بى‌رونق کند (مولوى)
دِه مى‌بينى و فرسنگ مى‌پرسى؟
نظير:
چرا دِه بينى و فرسنگ پرسى؟
ـ چرا دِه بينم و فرسنگ پرسم (نظامى)
ـ اگر راه مى‌دانى فرسنگ چه مى‌پرسى؟
ـ مى‌دانم و مى‌پرسم
دهنِ باز بى‌روزى نمى‌ماند
رک: خدا روزى‌رسان است
دهنِ خويش به دشنام ميالا هرگز کاين زر قلب به هرکس که دهى باز دهد (صائب)
رک: هر که ناشايسته گويد ناشايسته شنود
دهن سگ به لقمه دوخته بِهْ٭
نظير:
سگ درّنده چو دندان کند تيز تو در حال استخوانى پيش او ريز (سعدى)
ـ سخن آخر به دهان مى‌گذرد موذى را سخنش تلخ نخواهى دهنش شيرين کن (سعدى)
٭ با بدانديش هم نکوئى کن ........................... (سعدى)
دهن سگ را با پاره‌ استخوانى مى‌توان بست
نظير: سگ را پاره استخواني!
دهنِ سگ٭ هميشه باز است
٭مراد از کلمه 'سگ' آدم بد دهن و ناسزاگوى است
دهن هر کس عسل کردم انگشتم را خونى درآوردم٭
نظير: اگر پنج پنجه‌ات را عسل کنى بگذارى دهن فلانى انگشت‌هايت را مى‌جَود
٭عبارتى است در بيان صفت مردم ناسپاس و اينکه هيچ‌کس حقّ خدمت و نعمت را نگاه نمى‌دارد و در مقابل نيکى خصومت و زيان مى‌رساند.


همچنین مشاهده کنید