پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

مفهوم نسبتاً پایدار


جامع‌ترين تعريفى که تاکنون از يادگيرى ارائه شده، تعريف هيلگارد (Hilhgard) و مارکوئيز (Marquiz) است. اين دو روانشناس، يادگيرى را بدين‌گونه تعريف کرده‌اند:
يادگيرى عبارت است از فرايند تغييرات نسبتاً پايدار در رفتار بالقوهٔ فرد، بر اثر تجربه. ( سيف، على‌اکبر ( ۱۳۶۸)؛ ص ۴۸.) اين تعريف نسبت به تعاريف ديگر رجحان و برترى خاصى دارد؛ زيرا ديدگاهى جديد از فرايند يادگيرى ارائه داده است و اين ديدگاه جديد را مى‌توان در مفاهيمى همچون فرايند، تغيير (modification)، نسبتاً پايدار، رفتار بالقوه (potention. behvior) و تجربه ( experience ) جستجو کرد.
  مفهوم فرآيند
فرآيند بر وقايع و روابط پويا، مستمر و پيوسته در حال تغيير اطلاق مى‌شود. يکى از مشخصات بارز فرآيند، حرکت و پويايى آن است که بر اثر تعامل دائم اجزاء و متغيرهاى موجود در آن صورت مى‌گيرد و آغاز و پايانى ندارد. يادگيرى نيز يک فرايند است؛ چون بر اثر تعامل دائم فرد با محيط، هميشه و در همه جا بطور پيوسته و مستمر صورت مى‌گيرد.
  مفهوم تغيير
يادگيرى نوعى تغيير است که در فرايند تجربه اتفاق مى‌افتد، اما نه هر تغييري؛ تغييرى که بتدريج حاصل مى‌شود و نسبتاً ثابت و پايدار باشد. بنابراين، تغييرات ناشى از رشد و بلوغ، تغييرات فيزيولوژيک (مانند تغيير اندازه مردمک چشم در تاريکي) و تغييراتى که بر اثر عوامل مکانيکى يا شيميايى (مانند گرفتگى ماهيچه‌ها بر اثر خستگى و استعمال داروها) به وجود مى‌آيد، يادگيرى نيست (Loc. cit).
  مفهوم نسبتاً پايدار
کاربرد مفهوم نسبتاً پايدار به اين دليل است که تغييرات موقت رفتار که از عوامل انگيزشي، انطباق حسى يا خستگى ناشى مى‌شوند، از حيطهٔ يادگيرى بيرون هستند؛ زيرا تغييرات حاصل از يادگيري، تغييرات نسبتاً پايدارند؛ به عبارت ديگر، يادگيرى در برگيرندهٔ تغييرات نسبتاً دائم است، و رفتار موردي، لحظه‌اى و تصادفى به هيچ وجه يادگيرى ناميده نمى‌شود.
  مفهوم رفتار بالقوه
کاربرد عبارت رفتار بالقوه دليل بر تفاوت بين مفهوم يادگيرى و عملکرد است. يادگيرى تغييراتى است که در ساخت ذهنى فرد ايجاد مى‌شود و در حال حاضر، قابل اندازه‌گيرى نيست. مقدارى از تغييرات حاصل از يادگيرى ممکن است به علت مساعد بودن شرايط، به رفتار بالفعل تبديل شود که در اصطلاح به آن عملکرد مى‌گويند، ولى هميشه نبايد انتظار داشت که آثار يادگيرى بلافاصله در رفتار بالفعل يا عملکرد يادگيرنده پديدار شود. گاهى اوقات بدون اينکه در رفتار بالفعل فرد تغييرى حاصل شود، يادگيرى به وقوع مى‌پيوندد؛ مثلاً ممکن است دانشجويان رشتهٔ علوم‌تربيتى مفاهيم مربوط به درس روش‌ها و فنون تدريس را ياد بگيرند، اما فرصت تدريس براى آنان فراهم نگردد و رفتار بالقوه‌ ايشان به عملکرد تبديل نشود. از همين روست که هيلگارد و مارکوئيز در تعريف يادگيرى به جاى تغيير در رفتار، اصلاح تغيير در رفتار بالقوه را برگزيده‌اند.
  مفهوم تجربه
کاربرد کلمهٔ تجربه در تعريف حاکى از اين است که تنها آن دسته از تغييرات رفتار را مى‌توان يادگيرى ناميد که محصول تجربه، يعنى تأثير متقابل فرد و محيط در يکديگر، باشد. اگر تجربه را تعامل ميان فرد و محيط، يعنى تأثيرپذيرى فرد از محيط و تأثير گذارى فرد در محيط به دنبال يک سلسله فعل و انفعالات بدانيم، يادگيرى را حاصل تلاش، حرکت، فعاليت و مشارکت شخص يادگيرنده خواهيم دانست. در برخورد فرد با محيط براى يادگيري، اعضاى حسي، دستگاه‌هاى عصبي، تجربه‌هاى قبلي، تمايلات و گرايش‌ها و هدف‌هاى يادگيرنده، نقش مؤثرى به عهده دارند. در واقع، کل شخصيت فرد در تمام ابعاد خود، در فرايند تعامل قرار مى‌گيرد و تغيير پيدا مى‌کند.


همچنین مشاهده کنید