جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

طراحان بزرگ اراک


  مشخصات عمومی و مواد اولیه فرش اراک
فرش اراک فارسی باف و به وسیلهٔ دست است، البته در برخی مناطق از قلاب نیز استفاده می‌شود. دارها عمودی هستند و چله دوانان چله‌ها را بر روی زمین می‌دوانند. سابقاً فرش اراک دو پود بوده ولی هم اکنون از پودهای ضخیم و غیراستاندارد و البته از یک پود استفاده می‌کنند. پود فرش آبی رنگ می‌باشد و گاه اگر متن ساده باشد پود سیاه یا سورمه‌ای استفاده می‌شود. فرش اراک از نوع درشت بافت و در بهترین فرم آن فرش‌های با رجشمار متوسط ۴۰ و به‌ ندرت ۵۰ یا بالاتر است. البته به ندرت و بر اساس سفارش فرش‌های ریزباف بوده ولی فرش این منطقه به حضور نوعی خصلت بومی ـ منطقه‌ای و کهن و بر اساس استفاده از پشم و رنگ و طرح‌های خام و ساده و تقریباً روستائی اشتهار یافته.
فرش اراک زمان شکوفائی و البته قبل از تغییر توسط طرح‌های خارجی جزو فرش‌های روستائی بوده. اگر چه فرش ۱۵ - ۲۰ رج خرسک‌هائی پست با رنگ‌ها و بافت‌های زیر استاندارد به حساب می‌آید ولی فرش قدیم مشک آباد با رج ۱۵ - ۲۲ و اندکی بیش شهرتی جهانی می‌یابد و این به دلیل رنگ‌آمیزی خوب و نقوش ابتدائی و مخصوصاً‌ نوع پشم مصرفی با طول بلند و خاصیت ارتجاعی بسیار بوده است. این کیفیت فرش در فرش‌های نوع مرغوب‌تر آن زمان یعنی ساروق (منطقهٔ‌ فراهان) که رجشمار در حدود ۳۵ - ۴۰ - ۴۵ دارند نیز دیده می‌شود یعنی پشم بلند و ضخیم و جعد خاص خود که از محل‌های سبزه‌وار، بروجرد، چهار محال بختیاری و اطراف همدان و کرمانشاه تأمین می‌شده که دارای بهترین نوع پشم برای فرش ایرانند.
در آغاز اوج‌گیری فرش در اراک تنوع طرح و رنگ‌آمیزی و نوع تولیدات فرش کوچک پارچه دلایل مرغوبیت این فرش بوده و در سال‌های بعد کمپانی‌های خارجی که آن را فرشی کاملاً‌ صادراتی کردند آن را به سوی طرح‌های خاص که باب پسند بازار است می‌کشد. در سال‌های ۱۳۲۰ - ۱۳۳۰ فرش‌های اراک به سه دستهٔ محال، مشک آباد و ساروق تقسیم می‌شود که کلاً‌ زیر پوشش فرشی به نام ساروق می‌رود که نشان از اهمیت فرش ساروق دارد.
قبل از شهرت فرش ساروق فرش‌های محلی مثل مشک آباد دارای اهمیت خاص بودند ولی بعد از شهرت فرش ساروق همگی فرش‌ها را عقب راند و کاملاً‌ درخشید البته چون پشتوانهٔ آن تجار و کمپانی‌های خارجی و سودجو بودند از ویژگی‌های اصیل و محلی خود به دور افتاد. در دوران یاد شده فرش نخ فرنگ با استفاده از نخ‌های ظریف باب شد که در واقع آغاز استفاده از نخ‌های خارجی معروف به کرک است. از مشخصات آن دوره بافت فرش‌های بزرگ پارچه است که توانائی بافندگان آن زمان را در بافت اینگونه فرش‌ها نشان می‌دهد.
فرش‌هائی ساده و طرح‌هائی ساده‌تر و رنگ‌آمیزی محدود ولی زیبا این فرش را بی‌نیاز از استفاده از ابریشم می‌کرد و نیز رنگرزی خوب و پشم خوب محصولی بسیار مرغوب، نرم، صیقلی و درخشان به‌دست می‌داد البته در اینجا باید یادآور شد که در کتاب غروب زرین خانم صور اسرافیل آورده شده که پشم از ملایر و بروجرد تهیه می‌شده ولی طبق تحقیقات میدانی ما و به گفتهٔ آقای شهاب پور رئیس شرکت فرش اراک و نیز استاد عزت اله ابراهیمی از طراحان بزرگ اراک پشم مصرفی اراک از مشک آباد یا همان ابراهیم آباد امروزی تأمین می‌شده است.
ـ رنگ و رنگرزی در فرش اراک:
فرش اراک به خاطر یک یا دو رنگ شهرت جهانی یافت، دوغی ساروق، آبی فراهان و روناسی مشک آباد. علاوه بر رنگ‌های غالب ذکر شده رنگ‌های سبز، کرم و زرد کاهی نیز در اراک وجود دارند و به‌طور کل استفاده از روناس (به ندرت قرمز دانه)، برگ مو، پوست انار، پوست گردو و یا جفت و اسپرک رایج و غالب است. در کل اگر به فرش ساروق و طرح‌های ساده آن توجه کنیم یکی از دلایل شهرت فرش ساروق رنگرزی خوب و طبیعی آن بود.
ـ بافت:
یکی از دلایل رونق فرش ساروق بافت صحیح و تقریباً دقیق آن بوده است یعنی رعایت استانداردهای معقول در ابعاد، گره‌های صحیح و زدن پودهای لازم و . . . که باعث جلب رضایت مشتریان می‌شده است که هم اکنون چیزی از آن بافت خوب گذشته باقی نمانده و متأسفانه تقلبی در بافت نمانده که در آن به کار نرفته باشد.
ـ طرح و نقشه:
یکی از دلایل مهم جذابیت فرش اراک (ساروق و فراهان) ویژگی‌های محلی این فرش‌ها و طرح و نقشهٔ آنها است زیرا نشانی از بافت نوع فرش‌های ظریف و بزرگ پارچه با طرح‌های اسلیمی و پیچیدهٔ دورهٔ صفوی نیست.
ـ مرحلهٔ اول:
قبل از صد سال اخیر یعنی قبل از تغییر توسط تجار خارجی که از زمان فتحعلی شاه تا اواخرحکومت ناصرالدین شاه که هویت بومی و منطقه‌ای کاملاً بر فرش‌های محدود موجود حاکم است ادامه دارد اگر قرار باشد با فرش‌های امروزی مقایسه شوند بیشتر شبیه فرش‌های مناطق غرب با نقوش خام و بدیهه سازی و ذهنی بافی روستاهای دوردست آنها می‌باشد، نظیر ماهی، بته میر، بوته، لچک ترنجی و طرحی ماخوذ از شالبافی (بادامی) که به وسیلهٔ بافندگان کرمانی و احتمالاً‌ کاشانی که در منطقه و بر روی فرش‌های درشت بافت جا افتاده است.
ـ مرحلهٔ دوم:
مرحلهٔ آغاز گسترش تجارت فرش در اراک و افزایش تجارتخانه‌های خارجی در این منطقه است که یادآور بازار پر رونق و سودآور فرش در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، عصر مظفرالدین شاه، احمد شاه و اویل پهلوی است. منطقهٔ تحت تأثیر طرح‌ها و نقوش و رنگ‌آمیزی باب اروپا قرار می‌گیرد. در این دوران حتی نمونه‌های نقاشی شده از طرح را در اختیار طراحان قرار می‌دادند ولی ویژگی‌های بومی و محلی و استفاده از طرح‌ها و رنگ‌آمیزی منطقه نیز دارای ارزش بوده و مورد استفاده قرار می‌گرفته و آثار قلم و نفوذ طراحان ایرانی را می‌توان مشاهده نمود، در این دوره طرح‌های گوبلنی، گل فرنگ و کف ساده با کمک قلم طراحان و بافندگان ماهر ایرانی در اراک و کرمان جا می‌افتد.
ـ مرحلهٔ سوم:
تخریب اصلی از زمان ورود کمپانی‌های امریکائی است که به دلیل تحمیل سلیقهٔ خویش در طرح‌ها و رنگ‌ها تدریجاً طی سی سال فرش اراک را به نوعی تهی‌شدن از شکل و محتوی سوق می‌دهد. طرح‌های ساده، رنگ‌های تند، بافت با الیاف بلند که به منطقه نوعی خاصیت دکوراتیو و غیر سنتی می‌دهد از مشخصات دوران ورود امریکائی‌ها بعد از جنگ جهانی اول بود. البته چون مشتریان تجار امریکائی و بازارهای امریکائی‌اند در سال‌های ۱۹۲۹ - ۱۹۳۰(حوالی ۱۳۱۰ ه.ش) بازار این فرش در امریکا به شدت از بین می‌رود.
ـ مرحلهٔ چهارم:
سال‌های بین ۱۳۱۰ - ۱۳۳۰ ه.ش که فرصتی برای تجدید حیات فرش ایران پدید می‌آورد. زیرا ابتدا با ایجاد مؤسسه قالی و سپس از طریق اداره هنرهای زیبا و شرکت فرش نوعی حمایت از این کالا شکل می‌گیرد. اگر چه طراحان بزرگ به تهران کشیده شدند و بخش طراحی آسیب دید ولی فرش‌های زیبا و ظریفی در این دوره بافته شد و مشتریان امریکائی کماکان با خواست‌های مشخص به بازار فرش اراک باز می‌گردند.
ـ مرحلهٔ پنجم:
مرحلهٔ بازگشت به چهارچوب تولیدات محلی و ترک بازارهای جهانی است با این تفاوت که دیگر از آن تنوع حسرت برانگیز، طرح‌های بومی و آن غنای رنگ‌های سنتی و محلی کمتر می‌توان نشانی یافت.
  طراحان بزرگ اراک
عیسی بهادری، اسدا... دقیقی، عبدالکریم رفیعی، اسدا... غفاری، سید حسن و حسین تهرانی، جعفر چگنی، ذبیح ا... ابطحی، اسدا... ابطحی، سید حاج آقا عشقی (گلباز)، عزت ا... ابراهیمی، محمد باقری، پرویز مینائی، غلامرضا بادرستانی، حاج رضا سعیدی.
  مسائل و مشکلات
۱. تکراری و یکنواختی نقشه‌ها و رنگ‌های آنها که نشان دهندهٔ فقدان طراحان خلاق و هنرمند است که مشکل بزرگ فرشبافی امروز است.
۲. از بین رفتن رنگرزان و رنگ‌ها و شیوه‌های رنگرزی قدیمی و در مقابل استفاده از رنگ‌های کم دوام و بی‌ثبات.
۳. عدم دسترسی به مواد اولیه و ابزار مورد نیاز مانند پشم خوب که حتی الیاف غیر مجاز دباغی شده، پشم‌های کهنه و ضایعات و الیاف مصنوعی و در بهترین وضعیت خامه‌های وارداتی از پاکستان، کره و ترک کاملاً برای این فرش نامناسب است.
۴. تقلیل کیفیت بافت اعم از بافته‌های درشت و نامرغوب، تغییرات مداوم و گاه غیرعادی در ابعاد فرش، استفاده از پودهای کلفت و سنگین که باعث کاهش لطافت و سبکی فرش می‌شود و کاملاً از پشت فرش قابل رؤیت است.
۵. فقدان اطلاعات کافی در مورد فرش منطقه و گذشتهٔ درخشان آن و شرایط خاص فنی آن.
۶. عدم وجود ناظری آگاه بر کار بافنده‌ها جهت کاهش ضایعات و نواقص فرشبافی.
۷. از بین رفتن کارگاه‌های جمعی، کاهش سرمایه‌گذاری‌های خصوصی و در نتیجه کاهش امکاناتی که از ضرورت‌های کارگاه‌های جمعی است. وجود سرمایه و ضرورت نظارت بر کیفیت فرش تأثیر می‌گذارد.


همچنین مشاهده کنید