شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تولّد دوباره


  سال ۱۳۴۲
در سال ۴۲ نيز دست‌اندرکاران سينماى ايران به روال گذشته مترصد جرقه‌اى بودند تا بحران را مهار کنند و رونقى بکار خود بدهند. در اين ايام سينماى ايران چهره‌هاى تازه را بدون هيچ ضابطه و قيدى معرفى مى‌کرد. يک سوم توليدات سال ۴۲زمينه‌اى پليسى - جنايى داشتند.
شاخص توفيق تجارى سينماى ايران در سال ۱۳۴۲، 'جاده مرگ' است که موفقيت خاصى بهمراه داشت.
تنها وجه مثبت و اميدبخش سال ۴۲، حرکت چند فيلم‌ساز و توليدات آنها مثل 'تار عنکبوت' ، 'ترس و تاريکي' ، 'مردها و جاده‌ها' و 'فرشته‌اى در خانه من است' که هيچ توجهى به آنها نشد.
نخستين فيلم اين سال 'قربانى هوس' ساختهٔ قدرت‌الله احساني، فاقد جذابيت‌هاى لازم بخصوص در ايام نوروز - زمان اکران اين فيلم - بود. فيلم‌هاى بعدى سال ۴۲ عبارتند از:
'مسافرى از بهشت' (نصرت‌الله وحدت)، 'ساحل انتظار' (سيامک ياسمي)، 'بامعرفت‌ها' (حسين مدني)، 'آراس‌خان' (ملک‌مطيعي)، 'مردها و جاده‌ها' (ملک‌مطيعي)، 'لاشخورها' (عزيز رفيعي)، 'پرتگاه مخوف' (رضا صفائي)، 'زن‌ها فرشته‌اند' (اسماعيل پورسعيد)، 'جادۀ مرگ' (رياحي)، 'ترس و تاريکي' (محمد متوسلاني)، 'جدال بخاطر عشق' (عبدالعلى خرمي)، 'رشته‌اى در خانهٔ من' (آرامائيس آقاماليان)، 'مرد ميدان' (سردار ساگر)، 'تار عنکبوت' (مهدى ميرصمدزاده)، 'آنها زندگى را دوست داشتند' (احمد صفائي)، 'ستاره‌اى چشمک زد' (مهندس محسن بديع)، 'دوستت دارم' (اسماعيل کوشان)، 'جدال در مهتاب' (دادبه و زرينه)، 'طلاق' (عباس کسائي)، 'فرار' (عباس شباويز)، 'پرستوها به لانه باز مى‌گردند' (مجيد محسني)، 'محکوم' (مجيد محسني)، 'مادر فداکار' (ابراهيم باقري)، 'آقاى هفت‌رنگ' (امين اميني)، 'دختر کوهستان' (محمدعلى جعفري، منوچهر صادق‌پور).
  سال ۱۳۴۳
سال ۴۳ با موفقيت دور از انتظار 'آقاى قرن بيستم' اثر سيامک ياسمى آغاز شد و مقدمهٔ تحرکى تازه فراهم آمد. اين فيلم يک اثر ملودرام موزيکال بود که ياسمى کارگردان، تهيه‌کننده و نويسندهٔ فيلم‌نامه آن بشمار مى‌رفت. فيلم ديگر ياسمى در اين سال 'نابغهٔ هفت‌ماهه' نام داشت و نيز فيلم 'لذت' که با استفاده از آداب و سنن و فولکلورکردها نوشته شده بود. ديگر فيلم‌هاى سال ۴۳ عبارتند از:
'مسير رودخانه' (صابر رهبر)، 'ترانه‌هاى روستايي' (صابر رهبر)، 'انسان‌ها' (مهدى ميثاقيه)، 'ضربت' (ساموئل خاچيکيان)، 'قانون زندگي' (جمشيد شيباني)، 'کمين‌گاه شيطان' (نظام فاطمي)، 'دهکدۀ طلايي' (نظام فاطمي)، 'اشک‌ها و خنده‌ها' (دکتر کوشان / نخستين توليد رنگى پارس‌‌فيلم)، 'ابرام در پاريس' (دکتر کوشان)، 'عروس فرنگي' (نصرت‌الله وحدت)، 'دزد شهر' (حسين مدني)، 'جاهل‌ها و ژيگول‌ها' (مدني)، 'نيرنگ دختران' (پرويز حجازي، نيوندي، مدنى و رضا کريمي)، 'گل‌هاى گيلان' (رحيم روشنيان)، 'آليش دختر کولي' (صمد صباحي، روفيا)، 'شبطان در مى‌زند' (اسماعيل رياحي)، 'دختر ولگرد' (آقاماليان)، 'ببر رينگ' (رضا بيک‌ايمانوردي)، 'سه تفنگدار' (ميثاقيه و شباويز)، 'جهنم زيرپاى من' (رضا صفايي)، 'شکوفه‌هاى اميد' (رضا صفايي، جنتى شيرازي)، 'تعقيب خطرناک' (رضا صفايي)، 'جاهل محل يا شبى در لاله‌زار' (سردار ساگر)، 'ستارهٔ صحرا' (عباس کسائي)، 'در ميان فرشته‌ها' (مهدى بشارتيان)، 'اشک يتيم' (عزيز رفيعي)، 'شب قوزي' (فرخ غفاري)، 'دختران با معرفت' (اميني)، 'بن‌بست' (مهدى ميرصمدزاده)، 'وسوسهٔ گريز' (ناصر رفعت)، 'گناه من چيست' (گرجى عباديا).
دست‌اندرکاران سينماى ايران، سال ۴۲ را با موفقيت‌هاى بهتر از قبل پشت سر گذاشتند.
  سال ۱۳۴۴
سال ۴۴ با خوش‌بينى اهالى سينما فرا رسيد و موفقيت‌هاى پى‌درپى سرمايه‌گذارى و توليدات افزون‌تر تماشاگران و سينماهاى داوطلب نمايش بيشتر شدند.
در سال ۴۴ درحالى‌که نزديک به هفتاد عنوان در جريان توليد بود، تنها چهل‌وسه عنوان در بيش از چهل سينما به نمايش در آمدند. سال ۴۴ با يکى از موفق‌ترين فيلم‌ها يعنى 'سه نخاله' آغاز شد. گروه محمد متوسلاني، گرشا رئوفى و منصور سپهرنيا، قبل از اين 'دره شهر ما' و 'بى‌ستاره‌ها' شکل گرفته بودند. فيلم 'سه تفنگ‌دار' به کارگردانى محمد متوسلانى باعث تجديد حيات گروه گرديد و مقدمه‌اى بر محبوبيت اين سه نفر بعنوان بازيگرانى پولساز شد. نويسندهٔ گروه محمد متوسلانى بود. با اين فيلم موقعيت گروه تثبيت شد. صابررهبر سازندۀ فيلم از آن بعنوان يک اثر موفق ياد مى‌کند.
'سه تا بزن بهار' ساختهٔ حسين مدني، نخستين کار از قرارداد شش‌گانهٔ گروه با استوديو عصر طلايى بود. اين گروه پس از اين، به اتفاق نزديک به ۲۰ فيلم را بازى کردند که موقعيت‌هاى مختلفى از فيلم‌هاى سطحى تا کمدى‌هاى سادۀ طنزآميز، انتقادي، پرفروش، بى‌ارزش و شکست‌خورده داشتند. اين همکارى در سال ۱۳۵۰ قطع شد.
'مرخصى اجباري' اثر رضا کريمى فيلم بعدى سال ۴۴ بود.
دو فيلم 'قهرمان قهرمانان' و 'گنج قارون' ساختهٔ سيامک ياسمى است که طبق خواستهٔ سينماروها، با عناوين دهن‌پرکن و شخصيت‌هاى ساده‌‌اى که قادر به انجام کارهاى بزرگ هستند، ساخته شده است. در اين آثار توجه به صحنه‌هاى رقص و آواز و جنبهٔ مردمى موسيقى‌ها مدنظر قرار داشته؛ در معروف‌ترين اثر ياسي، 'گنج قارون' ، چارچوب ساخت اينگونه فيلم‌ها کامل مى‌شود. چارچوبى که بعدها به‌دفعات تکرار شد.


همچنین مشاهده کنید