جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

جمعیت و محیط زیست


اثر انسان بر زمين در روزگار قديم به‌صورت زندگانى در طبيعت و تأمين وسيلهٔ گذران روزانه و امکانات زندگى بوده است. از حدود ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ سال پيش که دورهٔ کشاورزى آغاز شد انسان‌ها به‌تدريج به توليد‌کننده و مصرف‌کنندهٔ غذا تبديل شدند و به پاک کردن زمين‌ها و اهلى کردن جانوارن پرداختند و از همين زمان به‌خاطر توسعه و بهبود کشاورزى، دستکارى در طبيعت رو به افزايش گذاشت و دشوارى‌هاى ناشى از تغييرهاى اکولوژيک به‌تدريج ايجاد شد.
با گسترش صنعت و انقلاب صنعتى که از نيمه دوم سدهٔ هفدهم آغاز شد انسان با اختراع جانشين کشف انرژى سوخت‌هاى فسيلى به استخراج هر چه بيشتر معادن پرداخت و به اين ترتيب تغييرات محيط‌زيست به‌شدت افزايش يافت.
امروزه در اثر فعاليت‌هاى انسان بر روى زمين و روند رو به افزايش انرژى و منابع طبيعى، آلاينده‌هاى گوناگونى در محيط‌زيست رها مى‌شوند که مهم‌ترين آنها عبارت است از: اکسيدهاى گوگرد (Sox)، اکسيدهاى کربن (COx)، اکسيدهاى ازت (NOx).
با افزايش جمعيت مقدار زباله و فضولات جامد نيز افزايش مى‌يابد. مقدار زبالهٔ توليد شده به ميزان مصرف جامعه و ضايعات حاصله از آن بستگى دارد.
مقدار مواد آلاينده محيط‌زيست از قدرت پالايش و جبران کنندگى کرهٔ زمين بسيار بيشتر است. به‌ويژه که با پيشرفت‌ کشورهاى در حال توسعه اين مواد روز‌به‌‌روز بيشتر خواهد شد به‌طورى که هم اکنون مقدار So۲ توليد شده در کشورهاى آسيائى سالانه ۱۰ درصد اضافه مى‌شود. نتيجه کلى اثر آلاينده‌هاى مختلف، بروز پديده‌هاى گلخانه‌اى و گرم شدن تدريجى زمين است که از جمله پيامدهاى آن بالا آمدن سطح آب اقيانوس‌ها و خطر به زير آب رفتن بخش‌هائى از کرهٔ زمين به‌ويژه در کشورهائى مانند بنگلادش و... است.
امروزه رشد بى‌رويه جمعيت، مصرف زياد از حد، گسترش صنعت و کاربرد نابه‌جا و کنترل نشده تکنولوژى، سبب تخريب و ايجاد بحران‌هاى زيست‌محيطى شده است. توسعه صنعت و تراکم نسبى بالاى جمعيت، تخريب منابع طبيعى، از بين رفتن جنگل‌ها، بهره‌بردارى سطحى از معادن، فرسايش خاک، آلودگى هوا، آلودگى صوتى، آلودگى محيط در منابع شهرى و صنعتى موجب آلوده شدن محيط‌زيست گرديده است.
نسل بسيارى از حيوانات از روى زمين محو شده است و دخالت‌هاى بشر در طبيعت، نظام طبيعى محيط‌زيست را به‌صورت مصنوعى دگرگون ساخته است.
۳۵ درصد از خاک ايران در مناطق کويرى (فراخشک) و ۳۰ درصد از آن در مناطق بيابانى (خشک) واقع شده است و به‌دليل کمبود آب، بخش زيادى از مساحت آن کمتر قابل استفاده مى‌باشد. ميزان فرسايش سالانه خاک در ايران متجاوز از ۵/۱ ميليارد تن مى‌باشد. به‌عبارت ديگر در هر سال، شاهد نابودى ۴۰۰ هزار هکتار اراضى حاصلخيز بوده که پيش‌بينى مى‌شود در ۲۰ سال آينده اين مقدار به مرز ۵/۴ ميليارد تن در سال برسد. بهره‌بردارى بى‌رويه و مفرط از پوشش گياهى باعث شده نسبت به سال ۱۳۶۵ بيش از ۷۰% از مناطق حفاظت شده و بيش از ۵۰ درصد پناهگاه‌هاى حيات‌وحش، قابليت خود را در زمينه ترميم و احياء در کوتاه مدت از دست بدهند و سيل يک ساله اخير شهرستان نکاء و ساير شهرها مى‌تواند دليل آن شمرده شود.
آب، خاک، هوا و جانداران، چهار منبع طبيعى مهم و مورد نياز هستند که تأمين همه نيازهاى آدمى به‌وجود آنها وابسته است. به‌علت رشد جمعيت و قطع بى‌رويه درختان جنگلى، سالانه ۱۷ ميليون هکتار از جنگل‌هاى جهان نابود مى‌شود. به‌علت نابودى جنگل‌ها و آلودگى‌هاى شيميائى محيط‌زيست سالى ۵۰۰۰۰ گونه مختلف گياهى و جانورى براى هميشه از صفحه روزگار محو مى‌شوند.
بر اثر رشد جمعيت و افزايش مصرف سوخت‌هاى فسيلى، سالى ۶ ميليارد تن کربن و يا ۳/۲۲ ميليارد تن گاز کربنيک وارد جو زمين مى‌شود و موجبات ذيل را فراهم مى‌سازد:
- گرم شدن روزانه زمين
- آب شدن يخچال‌هاى قطبى
- بالا آمدن سطح رودخانه‌ها و اقيانوس‌ها
- بروز خشکسالى
- تغيير فصل‌ها و افزايش موارد طوفان و گرد بادهاى مخرب
در نهايت، اينکه آلودگى هوا به‌علت مصرف بيش از حد گازهاى سمى در صنايع، دودکش کارخانجات و منازل، اگزوز اتومبيل‌ها و سوزاندن زباله‌ها از مشکلات عمده مناطق پرجمعيت و شهرها است و موجب تخريب لايه اُزن و افزايش اشعه فرابنفش بر روى زمين شده است. در نتيجه سيستم ايمنى بدن انسان‌هاى در معرض خطر، ضعيف شده و مردم عصر حاضر چند برابر بيشتر از اجداد خود به بيمارى‌هائى نظير سرطان و... مبتلا مى‌شوند.
اثرات آلودگى‌ها نه تنها موجب بروز بيمارى‌هاى مختلف جسمى و روانى شده بلکه به منزله تهديدى جدى براى سلامت نسل‌هاى آينده نيز مى‌باشند.
به گزارش سازمان جهانى بهداشت در سال ۱۹۹۵، در کشورهاى توسعه نيافته صنعتى ۳۱% مردم از آب سالم محروم بوده‌اند و علت آن افزايش جمعيت، شرايط اقتصادى نامطلوب و افزايش حجم بدهى‌هاى خارجى اين کشورها گزارش شده است. در اين کشورها امکان دستيابى به فن‌آورى تهيه تلمبه‌هاى لازم براى تهيهٔ آب ارزان وجود ندارد و فاضلاب‌هاى خانگى و پساب صنايع کشاورزى موجب آلودگى هرچه بيشتر آب‌هاى در دسترس مى‌شود. آلودگى آب به مدفوع عامل عمدهٔ شيوع بيمارى‌هاى اسهالى و عفونى است.
اهميت آب اين نعمت لايزال و مقدس خداوندى و نيز استفاده بهينه از منابع آب از ديدگاه کيفى و کمى موضوعى نيست که از نظر کارشناسان و صاحب‌نظران پوشيده باشد و حساسيت آن در کشور ايران که از جمله کشورهاى خشک و نيمه خشک محسوب مى‌شود چندين برابر جلوه‌گر مى‌شود.
براساس تعريفى که خانم فالکلين (Faulkin) از نهاد 'حرکت بين‌المللى و جمعيت' در خصوص شاخص تنش آبى در سال ۱۹۹۳ ارائه کرده است در اين رابطه کشورهاى جهان به ۳ گروه تقسيم مى‌شوند:
۱. کشورهاى بدون تنش آبى که سرانه منابع آب تجديد شونده شيرين آنها بين رقم ۱۰۰۰ و بيش از ۱۷۰۰ مترمکعب در سال مى‌باشد.
۲. کشورهاى با تنش آبى مزمن با سرانه منابع آب تجديد شونده شيرين بين ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مترمکعب در سال
۳. کشورهاى با تنش آبى مطلق با سرانه منابع آب تجديد شونده شيرين کمتر از ۵۰۰ مترمکعب در سال.
اصولاً کارشناسان دنيا ميزان ۱۰۰۰ مترمکعب سرانه آب را معيار مناسبى براى تعيين شاخص تنش آبى تشخيص داده‌اند که اين رقم مورد تأکيد بانک جهانى نيز مى‌باشد. ولى اين معيار توسط سازمان خوابار جهانى (Food and drug Assocciation F. A. O) رقم ۸۰۰ مترمکعب مشخص شده است. اين در حالى است که براساس آخرين اطلاعات و آمار ارائه شده در سال ۲۰۰۲ ميلادى سهم هر ايرانى (سرانه) از آب تجديد شونده شيرين در سال، حدود ۲۰۰۰ مترمکعب مى‌باشد که در آينده‌اى نه چندان دور، براساس محاسبات انجام گرفته اين رقم به نصف رقم فعلى کاهش خواهد يافت.
اگر مسئله کنترل جمعيت در دنيا در حد مطلوب و هم‌ساز با شاخص‌هاى سازمان ملل صورت نگيرد تعداد کشورهائى که به مرور در معرض تنش آبى حاد قرار خواهند داشت افزايش مى‌يابد. به‌عبارت ديگر پيش‌بينى مى‌شود که در سال ۲۰۲۵ حدود ۵۰ کشور جهان از تنش آبى رنج ببرند که متأسفانه کشور ايران نيز در اين طبقه قرار خواهد گرفت.
مسئله تنش آبى در دنيا و به‌ويژه در دهه‌هاى آتى، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است که مسلماً بى‌توجهى و اهمال در مورد آن، علاوه بر ايجاد مشکلات بهداشتى، زيست‌محيطى، اکوسيستمى و نزاع‌هاى آبى، موجب ايجاد اختلال جدى در امنيت غذائى دنيا به‌ويژه در کشورهاى خشک و نيمه خشک نظير ايران خواهد گرديد.
دولت‌هاى جهان با ديد توسعه پايدار و لحاظ کردن محدوديت‌ها، مديريت منابع آب را به‌عنوان يکى از عمده‌ترين راه‌حل قبول کرده‌اند. مجموع عمومى سازمان ملل متحد با توجه به اهميت اساسى آب در آينده تصميم گرفت که سال ۲۰۰۳ را به‌نام 'سال جهانى آب شيرين' اعلام نمايد. آب شيرين گرانبهاترين عنصر زندگى در روى زمين بوده و وسيله‌اى ضرورى براى رفع نيازهاى اساسى انسان چون بهداشت، غذا، انرژى و حفظ اکوسيستم‌هاى منطقه‌اى و جهانى است. اگرچه ۷۰ درصد سطح زمين پوشيده از آب است اما تنها حدود ۵/۲ درصد آن آب شيرين مى‌باشد. حدود ۷۰ درصد از اين آب هم منجمد و بر سر قله‌هاى يخ‌زده قرار دارد و به اين ترتيب فقط چيزى کمتر از يک درصد از منابع آب شيرين در دسترس و قابل استفاده انسان است.
در مبحث جمعيت و محيط‌زيست دو جنبه مورد نظر است:
۱. حصول اطمينان از تلفيق عوامل جمعيتى و زيست‌محيطى و ريشه‌کنى فقر در سياست‌ها، طرح‌ها و برنامه‌هاى توسعه‌اى.
۲. کاهش الگوهاى ناپايدار مصرف و توليد و همچنين اثرات منفى عوامل جمعيتى.
در اين مبحث اقدامات ذيل به‌عهده دولت‌ها مى‌باشد:
- تلفيق عوامل جمعيتى در ارزيابى اثرات آن بر مسائل زيست‌محيطى و ساير برنامه‌ها و تصميم‌گيرى به‌منظور دستيابى به توسعه پايدار.
- اقدام به ريشه‌کنى فقر، با توجه به استراتژى‌هاى درآمدزا و اشتغال‌آفرين براى روستايان فقير و کسانى که در اکوسيستم‌هاى شکننده و يا در مرز آن زندگى مى‌کنند.
- استفاده از اطلاعات جمعيتى براى بهبود و ترويج مديريت منابع پايدار، به‌ويژه سيستم‌هاى اکولوژيکى شکننده.
- تغيير الگوهاى ناپدار مصرف و توليد از طريق اقدامات اقتصادى، قانونى و ادارى با هدف تقويت بهره‌گيرى دائمى از منابع و جلوگيرى از اضمحلال محيط‌زيست.
- اجراء سياست‌هائى در جهت پرداختن به‌عواقب زيست‌محيطى افزايش اجتناب‌ناپذير جمعيت و تغييرات در تمرکز و توزيع آن در آينده، به‌ويژه در مناطق شهرى که از نظر زيست‌محيطى آسيب‌پذير هستند.


همچنین مشاهده کنید