پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

چرخهٔ جمعیت‌شناختی


يکى از مباحث نظرى جمعيت‌شناسى که در تبيين تحولات جمعيتى در مسير توسعه اقتصادى و اجتماعى دو قرن اخير نقش مهى يافته است مبحث مراحل انتقال جمعيت است.
در مبحث مراحل انتقال جمعيت اين موضوع مورد بررسى قرار مى‌گيرد که چگونه جمعيتى از وضعيتى که سطح زاد و ولد و مرگ و مير هر دو بالا و در نتيجه رشد جمعيت ناچيز است به وضعيتى که سطح زاد و ولد و مرگ و مير هر دو پائين است انتقال مى‌يابد.
در مراحل انتقال جمعيت، ميزان عمومى مواليد در سطحى بالاتر از ميزان مرگ و مير قرار گرفته است و سبب رشد شتابان جمعيت مى‌شود. کشورهاى پيشرفته صنعتى مرحله رشد شتابان جمعيت را پشت سر گذاشته و عموماً به ميزان متعادلى از رشد جمعيت رسيده‌اند در حالى‌که کشورهاى در حال توسعه، طى نيم قرن اخير عموماً در مرحله رشد شتابان جمعيت قرار داشته‌اند.
   چرخهٔ جمعيت‌شناختى
   مرحلهٔ اول
هم ميزان تولد و هم ميزان ميرائى جمعيت، زياد است و چون اين دو پديده اثر يکديگر را خنثى مى‌کنند، تعداد جمعيت تقريباً ثابت مى‌ماند. معمولاً کشورهائى که از وضعيت بهداشتى مناسبى برخوردار نيستند در اين مرحله قرار دارند. عوامل مؤثر بر بالا بودن ميزان مواليد در اين مرحله را مى‌توان: همگانى بودن ازدواج زودرس، پائين بودن استاندارد زندگى، کم‌سوادى، عادات و رسوم سنتى و نبودن برنامه تنظيم خانواده براى تغيير رفتار بارورى دانست.
   مرحلهٔ دوم
به‌علت بهبود وضعت اقتصادى (مانند انقلاب کشاورزى در هزاره‌هاى قبل از ميلاد مسيح و انقلاب صنعتى) ميزان ميرائى رو به کاهش مى‌رود، در حالى‌که ميزان تولد، تغييرى نمى‌کند.
بعضى از کشورهاى آفريقائى و جنوب آسيا به‌دليل بهبود شرايط بهداشتى در اين مرحله قرار دارند. عوامل مؤثر بر کاهش ميزان مرگ و مير در اين مرحله را مى‌توان: کنترل مرگ ناشى از بيمارى‌هاى واگير در مقياس وسيع و مبارزه با بيمارى‌هائى مثل آبله، طاعون، مالاريا، کنترل قحطى، پيشرفت‌هاى علم پزشکى و کشف آنتى‌بيوتيک‌ها و حشره‌کش‌ها (مانند D.D.T)، تأثير برنامه‌هاى بهداشتى و بهبود وضع بهداشتى و تغذيه، ارتقاء آگاهى‌هاى بهداشتى در مردم و کمک‌هاى چند جانبه بين‌المللى دانست.
   مرحله سوم
ميزان‌هاى مرگ همچنان کاهش مى‌يابد و گرچه ميزان‌هاى تولد هم رو به کاهش مى‌گذارد ولى در همين حال تعداد جمعيت، همچنان در حال افزايش است. در اين مرحله رشد نسبى جمعيت وجود دارد که به‌دليل کاهش ميزان مرگ و مير و نيز شروع حرکت به‌سوى کنترل مواليد مى‌باشد، ليکن آهنگ رشد کاهش مرگ و مير از کاهش مواليد سريع‌تر است به نظر مى‌آيد که هم اکنون کشور ايران در اين مرحله از چرخه جمعيت‌شناختى است.
   مرحله چهارم
ميزان تولدها کم مى‌شود و در ضمن تعداد مرگ هم، کم باقى مى‌ماند و در نتيجه مقدار جمعيت، ثابت مى‌ماند. در اين مرحله، ميزان رشد جمعيت به صفر مى‌رسد (ZPG) (zero Population Growth). به‌عنوان مثال در بين سال‌هاى ۸۵-۱۹۸۰ ميزان رشد جمعيت اتريش به صفر رسيد و در بريتانيا، دانمارک و بلژيک هم رشد جمعيت ناچيز (۱/۰ در هزار نفر جمعيت) بود. به اين ترتيب بيشتر کشورهاى پيشرفته صنعتى در حال گذار از ميزان زياد مواليد و مرگ به وضعيت ناچيز مواليد و مرگ هستند. وقتى ميزان‌هاى تولد و مرگ با هم برابر و مقدار آنها ثابت باشد صرف‌نظر از اينکه هر دو ميزان کم يا هر دو ميزان زياد باشند، تعداد جمعيت و ساختار سنى آن هم ثابت خواهد ماند. بنابراين در اين مرحله رشد جمعيت ثابت است و به‌دليل توازنى که بين تعداد مرگ و مير و تعداد مواليد وجود دارد رشد جمعيت به سمت صفر ميل مى‌کند.
   مرحله پنجم
باز هم به‌علت کمتر شدن ميزان تولدها و پائين‌تر بودن ميزان تولد از ميزان مرگ و مير، ميزان رشد جمعيت، منفى خواهد شد. در سال‌هاى آخر دهه ۱۹۸۰ در بعضى از کشورهاى اروپاى غربى به‌ويژه آلمان و مجارستان، ميزان رشد طبيعى جمعيت به (۲/۰-) در هزار رسيد و چندين کشور ديگر از جمله ژاپن هم رشد (۱/۰-) در هزار داشته‌اند. اين مرحله کاهش جمعيت به‌علت کمتر شدن ميزان مواليد از ميزان مرگ و مير است که اکثر کشورهاى اروپاى غربى از جمله نروژ و سوئد نيز در اين مرحله قرار دارند.
در جوامع روستائى اوليه و جامعه‌هاى توسعه نيافته شهرى ميزان تولد و مرگ هر دو زياد است. به‌علت ترکيب عواملى نظير تغذيه نامناسب و بيمارى، بيشترين ميرائى در دوران شيرخوارى و کودکى روى مى‌دهد. با بهبود وضعيت اقتصادى و تأمين آب سالم، بهسازى محيط، توزيع و نگهدارى بهداشتى مواد غذائى، وضعيت کلى بهتر شده و اثر فورى اين دگرگونى‌ها، افزايش ميزان بقاى آسيب‌پذيرترين گروه‌هاى جامعه يعنى شيرخواران و کودکان است. بنابراين ميزان مرگ و مير کم شده و جامعه وارد مرحله دوم گذار جمعيتى مى‌شود. در اين مرحله ميزان تولد خام در عمل افزايش مى‌يابد چون سهم جمعيت قادر به بارورى، زياد شده است ولى ميزان‌هاى اختصاصى تولد چندان تغييرى نمى‌کند، چون سال‌ها طول مى‌کشد که مردم با شرايط جديد تراکم جمعيت، رفتار بارورى خود را که تقليدى از رفتار بارورى اجداد آنها است تغيير دهند. در مرحله سوم گذار جمعيتى ميزان‌هاى تولد از ميزان‌هاى مرگ و مير بيشتر خواهد بود. زيرا على‌رغم کاسته شدن از متوسط تعداد کودکان زائيده شده از هر زن، تعداد زنان در سنين بارورى بيشتر از تعداد اين زنان در مرحله دوم است.
در مرحله چهارم ميزان‌هاى مرگ ثابت و ميزان‌هاى تولد رو به کاهش بيشتر است و سرانجام در حالى‌که تعداد مطلق جمعيت چندين برابر بيش از تعداد مطلق جمعيت در مرحله پيش از گذار است ميزان رشد، ناچيز و يا منفى مى‌شود. سرعت مرحله‌هاى گذار، تعيين کننده شمار جمعيت پايدار خواهد بود.


همچنین مشاهده کنید