جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

ازدواج و طلاق


   تعريف ازدواج
ازدواج يعنى وصلت افراد از دو جنس مختلف. ازدواج متضمن حقوق و تعهداتى است که قانون، عرف يا شرع با توجه به خصايص افراد و پيامدهاى گسستن ازدواج تعيين کرده و تشريفاتى براى آن مقرر کرده است. در تعريف ازدواج گفته مى‌شود: 'پايه‌گذار خانوادهٔ زن و شوهرى ازدواج است و آن به رابطه‌اى قانوني، عرفى يا دينى گفته مى‌شود که زن و مرد را براى شرکت دايم يا موقت در زندگى به هم پيوند مى‌دهد' . زن و شوهر را 'زوج متأهل' گويند.
ازدواج به نوعى از روابط زن و مرد اطلاق مى‌شود که از نظر شرعي، عرفى يا قانونى به رسميت شناخته شده باشد. از اين‌رو در برخى از جوامع به گونه‌هائى از رابطهٔ زناشوئى و هم‌زيستى و يا پيوند ميان زن و مرد برمى‌خوريم که در حکم ازدواج نيستند زيرا به رسميت شناخته نمى‌شوند و برعکس، ازدواج‌هائى در برخى از جوامع ابتدائى و معاصر ديده مى‌شود که با عرف و مقررات جوامع معاصر سازگار نيست اما از آنجا که با شرع و عرف جامعه منطبق و جزء هنجارهاى مورد پذيرش افراد آن است. مشمول تعريف ازدواج مى‌شود.
   انواع ازدواج
ازدواج را از چند نظر مى‌توان طبقه‌بندى کرد:
- از نظر دايرهٔ همسر گزينى، ازدواج يا 'درون گروه' (endogamy) است و يا 'برون گروه' (exogamy). اگر ازدواج در داخل يک گروه اجتماعى از قبيل روستا، کاست، طبقه، مذهب و غيره صورت پذيرد، درون گروه (درون همسري) و اگر در خارج از آن انجام گيرد، برون گروه (برون همسري) ناميده مى‌شود.
- از نظر تعداد همسر، ازدواج يا 'چند همسرى' (poligamy) است و يا 'يک همسرى' (monogamy). چند همسرى به دو شکل ديده مى‌شود: 'چند زنى' (poiygyny) و 'چندشوئى' (polyandry). چند زنى را 'تعدد زوجات' نيز مى‌گويند.
- از ديدگاه رابطهٔ زن و شوهر و طول مدت زناشوئى، دو نوع ازدواج ديده مى‌شود: 'دايم' يا 'عقدى' (با مدت نامعلوم) و 'موقت' يا 'صيغه' يا 'متعه' (با مدت معلوم و مشخص).
- از نظر ترتيب و نوبت ازدواج، مى‌توان دوگونه زناشوئى تشخيص داد: 'ازدواج اول' (بار اول) و 'ازدواج مجدد' (بار دوم يا چندم).
  وضع زناشوئى
از نظر وضع زناشوئى، جمعيت جامعه را به پنج گروه تقسيم مى‌کنند:
۱. زير سن ازدواج: فردى که به سن ازدواج (۱۵ سال تمام) نرسيده و در دوران کودکى و نوجوانى قرار دارد، زير سن ازدواج ناميده مى‌شود.
۲. هرگز ازدواج نکرده: فردى که در سنين بالاى ۱۵ سال قرار دارد و تاکنون ازدواج نکرده است.
۳. همسردار: فردى که در زمان مطالعه داراى همسر باشد. فرد همسردار را 'متأهل' نيز مى‌گويند.
۴. همسر مرده: فردى که پس از ازدواج همسر خود را به‌دليل فوت از دست داده است.
۵. بى‌همسر بر اثر طلاق: فردى که به‌دليل وقوع طلاق، از همسر خود جدا شده باشد. مرد طلاق داده را 'مطلق' و زن طلاق گرفته را 'مطلقه' مى‌گويند.
اگر در توزيع جمعيت برحسب وضع زناشوئى، کليهٔ جمعيت جامعه را در نظر بگيريم، 'توزيع ناخالص وضع زناشوئى' به‌دست مى‌آيد و اگر اين توزيع را براى جمعيت بالاتر از ۱۵ سال (سن زناشوئي) لحاظ کنيم، 'توزيع خالص وضع زناشوئى' حاصل مى‌شود.
  جدول وضع زناشوئى جمعيت ۱۵ ساله و بيشتر ايران
شاخص - منطقه کل کشور نقاط شهرى مناطق روستائى
مرد زن مرد زن
هرگز ازدواج نکرده ۲۹/۷ ۳۴/۳ ۲۴/۷ ۳۳/۴ ۲۶/۵
همسردار ۶۵/۵ ۶۴/۳ ۶۷/۱ ۶۴/۹ ۶۵/۵
همسر مرده ۴/۳ ۱/۱ ۷/۵ ۱/۵ ۷/۶
بى‌همسر بر اثر طلاق ۵/. ۳/. ۷/. ۲/. ۴/.
منبع: نتايج تفصيلى سرشمارى ۱۳۷۵
   نرخ‌هاى ازدواج
به‌منظور تسهيل امر مطالعه و امکان مقايسه، به‌جاى تعداد مطلق ازدواج‌هاى يک جامعه، 'نرخ ازدواج' را محاسبه مى‌کنند. نرخ ازدواج تعداد ازدواج‌هائى است که در ميان هزار نفر از جمعيت در يک سال کامل به‌وقوع مى‌پندندد. نرخ ازدواج به دو صورت محاسبه مى‌شود: ناخالص و خالص. 'نرخ ناخالص ازدواج' از راه تقسيم تعداد ازدواج‌هاى واقع در يک سال به جمعيت همان سال به‌دست مى‌آيد:
                      _
Nup. g = Mar/P ×1000
از آنجا که امکان و احتمال ازدواج براى افراد زير ۱۵ سال تقريباً وجود ندارد، لذا از 'نرخ خالص ازدواج' استفاده مى‌کنند و آن را از طريق تقسيم ازدواج‌هاى يک سال به 'جمعيت قابل ازدواج' به‌دست مى‌آورند:
                      _
Nup. n = Mar/P(15+) ×1000
'جمعيت قابل ازدواج' افرادى هستند که قانوناً مى‌توانند ازدواج کنند و منعى براى ازدواج آنان وجود ندارد. در جمعيت‌شناسي، جمعيت بالاتر از ۱۵ سال را جمعيت قابل ازدواج و اين سن را 'سن ازدواج' گويند.
نرخ‌هاى ازدواج را مى‌توان براى تعداد 'ازدواج‌هاى واقع شده' و يا تعداد 'نو همسران' به‌دست آورد. از آنجا که در هر واقعهٔ ازدواج دو نفر (زن و شوهر) وجود دارد، از اين‌رو نرخ نخست نصف نرخ دوم خواهد بود. نرخ ازدواج را به تفکيک جنس و سن (گروه سني) نيز مى‌توان به‌دست آورد. نرخ ازدواج براى جمعيت قابل ازدواج کل کشور در سال ۶۵ برابر ۲۷/۱ بود که در سال ۷۰ به رقم ۴۵/۱ و در سال ۷۵ به ۳۲/۱ درصد تغيير يافته است.


همچنین مشاهده کنید