جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

رسم‌های خاك‌سپاری و سوگواری خانواده، استان زنجان


  رسم‌هاى خاك‌سپارى و سوگوارى خانواده، استان زنجان
در انجام رسم‌هاى خاک‌سپارى، همکارى و تعاون بسيار منظمى ميان مردم منطقه رايج است که خلاصه‌اى از آن نقل مى‌شود:
در ابتدا پس از شنيده شدن خبر فوت شخص، اهالى محل به سرعت در خانهٔ اول حاضر مى‌شوند. اگر فردِ درگذشته بى‌بضاعت باشد، ‌ به طور محرمانه، مبلغى را در حدود تدارکات روز اول مراسم جمع‌‌آورى مى‌کنند و مايحتاج مجلس سوگ را تهيه مى‌‌نمايند. سپس مراسم خاک‌سپارى انجام مى‌گيرد. بدين ترتيب که جلوى فردِ درگذشته يک سينى پر از قند شکسته که روى آن با پارچهٔ سياه‌رنگ پوشيده شده است، حمل مى‌کنند که به نام «ورجناز» معروف است. اين قند در مراسم خاک‌سپارى در ميان مردم تقسيم مى‌شود. پس از آن، اهالى به منزل فردِ درگذشته مى‌روند و به صرف غذاى آماده مى‌پردازند. در اين ميان، پذيرايى از افرادى که در مراسم خاک‌سپارى همکارى نموده‌اند؛ به طور خصوصى و با کيفيت عالى به نام «حلاليق آلماق» انجام مى‌گيرد.
روز بعد، ‌ خانوادهٔ فردِ درگذشته با دعوت ريش‌سفيدان و خويشان مجلس «صلاح‌ لاشماق» را برپا مى‌کنند. در اين جلسه در ارتباط با نحوهٔ برگزارى رسم عزادارى تصميم‌گيرى مى‌شود : ذبح قرباين براساس تعداد مهمانان انجام مى‌گيرد و آرد مورد نياز براى تهيهٔ نان از خانه‌‌ها جمع‌آورى، و به خانهٔ‌ صاحب‌‌عزا فرستاده مى‌شود. مراسم اگر در روز پنجشنبه برگزار شود همراه با شام، و اگر برگزارى آن در روز جمعه باشد، همراه با ناهار خواهد بود. دعوت از مهمان در محل، ‌ به طور شفاهى است و در خارج از محل، با نوشتن نامه به اشخاص سرشناس انجام مى‌پذيرد. مهمانانى که از راه دور آمده‌اند، پيش از رسيدن تقسيم‌بندى شده، و به اصطلاح محل «جوق»بندى مى‌شوند. مثلاً هر پنج خانواده صاحب جوق فلان روستا تعيين مى‌شود و مترصد است که به مجرد رسيدن جوق، اسب او را گرفته و در خانهٔ خود جاى دهد.
يک روز پيش از مراسم مهمانى، قرآن‌خوان‌هاى محلى در خانهٔ فرد درگذشته جمع مى‌شوند. اين افراد موظف هستند که خواندن يک جلد کلام‌اللّه مجيد را، به هر تقدير که باشد، ‌ به پايان برسانند تا يک پذيرايى کامل نصيب آن‌ها شود.
روز مهمانى، هر کس که غذا مى‌‌خورد مجلس را ترک مى‌کند؛ زيرا اگر در بعدازظهر روز جمعه کسى در خانهٔ‌ فرد درگذشته مهمان باشد، بايد تا روز يکشنبه در آنجا باقى بماند. بعد از روز شنبه، پسران و دخترانِ فردِ درگذشته که ازدواج کرده و در خارج از خانهٔ اويند، با کسب اجازه، خانه را ترک مى‌کنند؛ اما پذيرش و پذيرايى از مهمانانى که پس از اتمام مراسم خبردار مى‌شوند، تا روز چهلم ادامه دارد و به طور مرتب غذاى مهمان در خانه آماده است. ضمناً در حضور مهمانان، هر کدام از آنان مبلغى را به عنوان «ياس» به ريش‌سفيدان مجلس تقديم مى‌کند که پس از جمع‌آورى به صاحب عزا داده مى‌شود.
زمان برگزارى رسم بعدى، چند روز مانده به چهلم است. در اين روز، قوم و خويشان با آوردن مقدارى پارچه‌هاى رنگى، مجلسى تحت عنوان «قره‌آچماق» ترتيب مى‌دهند. بدين‌‌ترتيب لباس‌هاى سياه را از تن صاحب‌عزا در مى‌آورند و لباس رنگين را به او مى‌پوشانند. پس از آن، شخص عزادار با تهيهٔ مقدارى پارچه به خانهٔ يکايک دوستان و آشنايان مى‌رود و با تقديم پارچه، اجازهٔ کندن لباس سياه را به دوستان مى‌دهد.
براى برگزارى روز چهلم، معمولاً روز پنجشنبه يا جمعه را انتخاب مى‌‌کنند و در اين رسم، به مهمانان ناهار يا شام داده مى‌شود و اين کار با دعوت قبلى انجام مى‌پذيرد. آخرين مرحلهٔ مراسم سوگوارى، بازديد از خانواده فردِ درگذشته دراولين عيدى است که پس از درگذشته فردِ درگذشته فرا مى‌رسد، دوستان و آشنايان از خانه و خانوادهٔ او ديدن مى‌‌نمايند. بدين‌ترتيب مراسم خاک‌سپارى و سوگوارى پايان مى‌پذيرد.
  سوگ و عزادارى‌هاى عمومى و خصوصى، استان يزد
عزاهاى مذهبى و خصوصى يزدى‌هاى مسلمان مثل ساير نقاط ايران برگزار مى‌شود، تنها ويژگى اين مراسم، اجراى مراسم «نخل گرداني» است که از قديم‌الايام در منطقه مرسوم بوده است. نحوهٔ انجام اين مراسم به شرح زير است:
«نخل»، تابوت «سيدالشهداء» شناخته مى‌شود و از سنتى کهن حکايت مى‌کند. چوب بستى عظيم به شکل برگ درخت است که شباهتى به درخت خرما ندارد ولى ظاهراً به علت آن که اصل اين درخت (چوب‌بست) از جنوب غربى و بين‌النهرين است، به نام نخل معروف شده است. از چند روزى پيش از محرم، «باباها»ى ميدان (خادمان) شروع به آذين بستن نخل مى‌کنند که لااقل يک هفته طول مى‌کشد. بستن نخل مهارت و سليقه‌اى لازم دارد که دانش آن از پدر به پسر مى‌رسد، (خادمى ارثى است). ابتدا بدنه آن را با پارچه سياه سر تا پا سياه‌پوش مى‌کنند. آنگاه روى پارچه را صدها شمشير و قمه و خنجر برهنه که بعضى از جنس بسيار عالى هستند و نام سازنده‌شان روى آن نقر شده است، به رديف با دقت تمام بر دو بدنه نخل مى‌بندند، بدانگونه که جلو و عقب نخل شمشير آجين مى‌شود و هيچ جاى خالى باقى نمى‌ماند. آنگاه روى شمشيرها تزئين‌هاى ديگر جاى مى‌گيرد که عبارت است از چند آيينه بزرگ، منگله‌ها، دستمال‌هاى ابريشمى رنگى و زرى‌ها. بر تارک نخل جقه‌هاى فلزى از فولاد و برنج مى‌‌گذارند و بر نوک جقه‌ها نيز انار مى‌زنند. هيأت نخل در مجموع حالتى هو‌ل‌انگيز و در عين حال چشم‌نواز دارد. شمشيرها و قداره‌هاى لخت، و رنگ سياه پارچه و طيفى رنگارنگ از لطيف‌ترين پارچه‌ها، وجود پولک‌ها و آيينه‌ها و ميوه‌ها، هيکل چوبى، مانند «عروس» آراسته مى‌شود و عطر بسيار بر آن مى‌زنند. درون نخل، زنگ‌هايى بزرگ با طناب آويخته مى‌شود که هنگام حرکت، بچه‌ها آن‌ها را به صدا در مى‌آورند.
در روز شروع نخل‌بندان، ‌ غوغايى بى‌نظير به وجود مى‌آيد. «امام» (ع) کشته شده است و بايد جنازه‌اش را بر دوش گرفت. همهٔ‌ اهالى آشفته حال، پابرهنه، سربرهنه، شال سياه بر گردن، به جانب نخل مى‌دوند و بيش از صد مرد در چهار رديف جلو و عقب، نخل را بر شانه مى‌کشند. بچه‌ها نيز خود را از چوب بست وسط به بالا مى‌رسانند و زنگ‌ها را به صدا در مى‌آورند. اين هيکل عظيم، «همراه با يا على (ع) گويان» مانند کشتى‌اى به جنبش در مى‌آيد. در همان لحظه طناب‌ها را مى‌کشند که زنگ‌هاى بزرگ و پرطنين به صدا درآيند. نخل از آشيانهٔ خود بيرون برده مى‌شود. زن‌ها در غرفه‌هاى خود مى‌ايستند و شيون مى‌کنند. يکى از روضه‌خوان‌ها دستار را از سر بر مى‌دارد و دور گردن مى‌پيچد، سپس دست از آستين عباى سياه بيرون مى‌آورد و پابرهنه، در حالى که صورتش به حد اعلى برافروخته شده است رو به نخل، عقب عقب قدم برمى‌دارد و ذکر مصيبت مى‌کند.
نخل، آرام‌آرام شبيه به جنازه‌اى پرشکوه به حرکت در مى‌آيد. برق آفتاب بعدازظهر، بر آينه‌ها و فلز شمشيرها و پولک‌ها مى‌تابد. پارچه‌ها و دستمال‌هاى رنگارنگ و منگله‌هايى که بر نخل آويخته‌اند لرزه‌اى ملايم بر مى‌دارند، منظرهٔ خون گوسفندان قربانى بر شدت موضوع مى‌افزايد. اين گوسفندها به تعداد ده - دوازده رأس از آن کسانى است که نذر دارند.
بدين‌‌گونه، نخل سه دور، گرد ميدان مى‌چرخد و آن‌گاه آرام - آرام به درون آشيانه خود باز مى‌گردد و به اين ترتيب، مراسم و يادبود شهادت و کشته شدن امام حسين پايان مى‌يابد.
در دهه‌هاى قبل، اين مراسم واقعاً باشکوه و جلال تمام برگزار مى‌شد، ولى امروزه از شکوه و عظمت آن کاسته شده است.
انجام مراسم مذهبى بين زردشتيان نيز مرسوم است و به شکل سوگ‌هاى همگانى و جمعى و همچنين خصوصى انجام مى‌گيرد. برخى از مراسم مذهبى زردشتيان از اول تا پنجم تيرماه در زيارتگاه بونوپرس، هيجدهم فروردين در زيارتگاه هريشت و در روز سوم تا دهم تيرماه در زيارتگاه چکچکو انجام مى‌شود.
برگزارى آداب عزاهاى شخصى و خانوادگى بين زردشتيان آئين‌هاى ويژه‌اى دارد.
به محض اين که يک فرد زردشتى جان به جان آفرين تسليم کند، پلک چشم‌هاى او را مى‌بندند، دست‌هاى او را روى سينه مى‌گذارند و پاهايش را از زانو تا مى‌کنند. سپس او را در گوشه‌اى از منزل که شسته و رفته و آب و جارو شده باشد روى تختخواب آهنى يا روى زمين سنگفرش شده مى‌خوابانند و با روپوشى نظيف و شسته سر تا پاى او را مى‌پوشانند.
مرد‌ه‌کش‌ها که زردشتيان آن‌ها را پيش‌گاهنان مى‌نامند و تعدادشان هميشه زوج است (يعنى دو، چهار يا شش نفر) پس از غسل کردن و پوشيدن لباس سفيد، ميت را در تابوتى که زردشتيان آن را گهن يا کاهان مى‌‌نامند مى‌گذارند و به آرامگاه مى‌برند. بستگان و خويشاوندان و دوستان ميت که در خانه جمع شده‌اند به احترام شخص مرحوم چند قدم پياده او را مشايعت مى‌کنند و بعد با وسايل نقليه پشت سر متوفى به آرامگاه مى‌روند.
بردن مرده به آرامگاه بايد هنگام روز باشد، به طورى که مراسم دفن پيش از غروب آفتاب تمام شود. در آيين زردشتى سپردن مرده به خاک در شب جايز نيست و در عين حال دفن ميت بايد قبل از سپرى شدن بيست و چهار ساعت از زمان درگذشت انجام گيرد.
موقع دفن ميت، هفت شمع در نمازخانه روشن است و موبدان (قانوناً بايد دو نفر باشند) در حالى که روبروى ميت مى‌ايستند به سرودن گات‌ها مى‌پردازند و وقتى به نقطهٔ معين رسيدند با اشاره دست آن‌ها، پاکشويان ميت را به سوى محل گور مى‌برند و آن را با تخت آهنى در گور کنده شده مى‌‌گذارند. روى قبر با سنگ‌هاى سيمانى پوشيده و درزهاى آن با سيمان گرفته مى‌شود و بعد روى آن را با خاک مى‌پوشانند. پس از چند ماه روى گور سنگ انداخته مى‌شود و نام شخص در گذشته روى لوحه حک مى‌شود.
در روز سوم درگذشت، آيينى به نام سوم (روز سِومون) برگزار مى‌شود و نيز مجلس ترحيمى که زردشتيان آن را پَرسه مى‌گويند به ياد شخص درگذشته برپا مى‌شود که در آن آشنايان و دوستان خانواده از زردشتى و غيرزردشتى حضور مى‌يابند. در بامداد روز چهارم مراسمى به نام چهارم و بعدازظهر روز دهم مراسم دهه و در روز سى‌ام مراسم سى روزه به نام شخص درگذشته به جا آورده مى‌شود. روز سى و يکم يعنى درست يک ماه پس از درگذشت، مراسمى مذهبى به نام روزه به ياد شخص مرحوم برگزار مى‌شود و اين مراسم هر ماه تا يازده ماه متوالى ادامه دارد. در ماه دوازدهم که درست يک سال از فوت شخص مرحوم مى‌گذرد، مراسم سال انجام مى‌شود. زردشتيان معمولاً آيين سالگرد درگذشت را تا سى سال به جا مى‌آورند.
در روز سوم درگذشت، آيينى به نام سوم (روز سِومون) برگزار مى‌شود و نيز مجلس ترحيمى که زردشتيان آن را پَرسه مى‌گويند به ياد شخص درگذشته برپا مى‌شود که در آن آشنايان و دوستان خانواده از زردشتى و غيرزردشتى حضور مى‌يابند. در بامداد روز چهارم مراسمى به نام چهارم و بعدازظهر روز دهم مراسم دهه و در روز سى‌ام مراسم سى روزه به نام شخص درگذشته به جا آورده مى‌شود. روز سى و يکم يعنى درست يک ماه پس از درگذشت، مراسمى مذهبى به نام روزه به ياد شخص مرحوم برگزار مى‌شود و اين مراسم هر ماه تا يازده ماه متوالى ادامه دارد. در ماه دوازدهم که درست يک سال از فوت شخص مرحوم مى‌گذرد، مراسم سال انجام مى‌شود. زردشتيان معمولاً آيين سالگرد درگذشت را تا سى سال به جا مى‌آورند.


همچنین مشاهده کنید