جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

جشن سده، استان خراسان


   اعياد ملي و مذهبى، استان اصفهان
چگونگى انجام مراسم جشن و سرور در ميان پيروان اديان و اقوام مختلف با باورهاى مذهبى و ويژگى‌هاى قومى درآميخته است. اما برخى از مراسم دامنه و گسترشى وسيع مى‌يابند و فراتر از جريان‌هاى مذهبى و قومى قرار مى‌‌گيرند. مراسم مربوط به جشن‌هاى نوروز به ويژه در ايران و منطقهٔ‌ قفقاز و آسياى ميانه رواج گسترده دارد و با ويژگى‌هاى محلى در‌آميخته است.
عيد نوروز که يکى از اعياد باستانى و ملى ايران به شمار مى‌رود، و در گذشته با مراسم و آدابى باشکوه برگزار مى‌شد، در حال حاضر نيز با اندک تغييراتى، و به شکلى ساده‌تر، هم‌چنان مرسوم است. ايرانيان در روزگاران پيشين براى شادى، ارزش و احترام ويژه‌اى قائل بودند و آن را صفتى اهورايى مى‌دانستند و تقديس مى‌کردند و با برپا داشتن مجالس جشن و سرور، نشاط و شادى را به ارمغان مى‌آوردند. چنان‌که داريوش کبير و ديگر شهرياران نامدار ايرانى، در سنگ‌نبشته‌هاى خود، ‌ از خداوند يکتايى که به بشر شادى ارزانى فرموده، سپاسگزارى کرد‌ه‌اند.
برگزارى جشن نوروز، از روزگاران بسى دور تا به امروز، نمودار ذوق سرشار، قريحهٔ شاداب و روح نشاط طلب مردم سرزمين ايران و به تبع آن، اصفهان است که مانند آن را در ميان مردم ديگر کشورها کم‌تر مى‌توان يافت. مردم فرهنگ‌دوست و هنرپرور ايرانى، همان‌گونه که در به وجود آوردن آثار و بدايع شگرف هنرى و فرهنگى پيشتاز و ذوق‌پرور بوده‌اند، در انجام مراسم و آيين روز آغاز سال نيز کوشش و تلاش فراوان به کار مى‌برده‌اند.
مردم استان اصفهان، جشن نوروز باستانى را با شکوه تمام برگزار مى‌کنند. مراسم چهارشنبه‌سورى، استقبال فرا رسيدن بهار، ‌ نو کردن محيط خانه و زندگى، ديد و بازديدها، سيزده‌بدر و ديگر مراسم مربوط به جشن نوروز مانند ساير نقاط ايران برگزار مى‌شود.
در ميان مردم نواحى مختلف استان اصفهان، مانند ساير نقاط ايران، مراسمى ويژه مانند «بخت‌گشايي»، «فالگوش‌نشيني»، «قاشق‌زني»، «فال گرفتن»، «کوزه شکستن» و «سبزه گره‌زدن» در روز سيزده‌به‌در و ديگر مراسم و آيين‌ها رايج است.
علاوه بر مراسم تحويل سال و جشن نوروز، اعياد مذهبى نيز باشکوه فراوان برگزار مى‌شوند. روز اعياد قربان، غديرخم، مبعث، فطر و روزهاى تولد ائمه، در سرتاسر استان جشن گرفته مى‌شود.
  جشن تيرماه سيزده، استان مازندران
مراسم تيرماه سيزده، سابقاً در اکثر روستاها متداول و معمول بود که امروزه يا به کلى منسوخ يا در شرف فراموش شدن است. مراسم اين جشن در اغلب روستاهاى استان مازندران نيز با اندک تفاوتى برگزار مى‌شد. در زير به نمونه‌اى از اجراى مراسم جشن در روستاى يوش اشاره مى‌شود : جشن اختصاصى مردم يوش «تيره‌مو‌سيزده» است، در اين شب (بيستم آبان)، مردم به خانهٔ هم ديگر مى‌روند و شيرينى مى‌‌خورند. بچه‌ها جمع مى‌شوند و پشت در خانه‌ها مى‌روند، در مى‌زنند و دستمالى را داخل خانه مى‌‌اندازند و خودشان مخفى مى‌شوند. صاحب خانه دستمال را پر از شيرينى مى‌کند و بيرون خانه مى‌گذارد تا بچه‌ها دستمال پر را بر دارند.
   جشن چهارشنبه‌سورى، استان مازندران
مراسم اين جشن در اغلب شهرها و روستاهاى مازندران با شيوه‌هايى خاص و عمدتاً مشابه هم برگزار مى‌‌گردد. در اين جا به نمونه‌اى از اجراى اين مراسم در ميان مردم منطقه کلارستاق اشاره مى‌شود:
در آخرين چهارشنبهٔ هر سال مردم به ويژه کودکان و نوجوانان با پوشال و الياف برنج در هفت يا سه نقطه، آتش روشن مى‌کنند، از روى آن مى‌پرند و جملهٔ معروف (سرخى تو از من، زردى من از تو) را تکرار کرده و با هلهله و شادى از نوروز استقبال مى‌کنند.
عده‌اى از پيرمردان و کهنسالان اين منطقه معتقدند زمانى که مختار ثقفى سردار عرب، براى خون‌خواهى شهداى کربلا بر عليه يزيد قيام کرد، ‌ با افروختن آتش بر روى پشت بام‌ها و نقاط مرتفع ديگر‌، ساعت و لحظهٔ اين قيام را به آگاهى يارانش رساند؛ ولى عده‌اى ديگر معتقدند که رسم کهن آتش‌افروزى از دورهٔ جمشيد جم به يادگار مانده و مشابه آتش‌افروزى مذهبى زرتشتيان است.
  جشن حالا، استان زنجان
يکى ديگر از جشن‌هايى که در استان زنجان خصوصاً منطقهٔ انگوران برپا مى‌شود، جشن «حالا» است. اين جشن در ارتباط با جمع‌آورى محصولات کشاورزى است و کهن‌ترين جشن رايج در منطقه است و احتمال دارد با آيين زرتشتى ارتباط داشته باشد. به هر تقدير، ‌ در اوايل فصل پاييز، پس از اين که محصولات کشاورزى از کشتزارها و خرمنگاه جمع‌آورى و برداشت شد، اين جشن برپا مى‌شود. بدين‌ترتيب که در آغاز برداشت محصول از زمين، هر خانوار مقدارى در حدود ۲۰ مترمربع از مزرعهٔ‌ گندم خود را به عنوان «حالا» باقى مى‌گذارد. در روز جشن، تعدادى از همسايگان و وابستگان را به جشن دعوت مى‌کنند و با قربانى کردن گوسفند و گاو و تدارک پذيرايى، مهمانان را در خانه يا در يکى از تفرجگاه‌هاى محلى با ناهار پذيرايى مى‌کنند. بيش‌تر مهمانان از مردانى که به شغل کشاورزى مشغول‌اند، انتخاب مى‌شوند. در اين جشن زنان حضور ندارند. مهمانان پس از صرف ناهار با گفتن «مبارک‌باد» و «پربرکت‌باد» و همراه داشتن نانى به نام «نزيک» يا «نذري» که از شير پرچربى گوسفند تهيه مى‌شود، دسته‌جمعى به محل گندم درونشده در کشتزار مى‌روند. اين افراد هر يک داسى برمى‌دارند و دور گندم باقى‌‌مانده حلقه مى‌زنند. يکى از ريش‌سفيدان پس از ذکر اسماءِاللّه و خواندن صلوات شروع به درو کردن گندم مى‌‌‌نمايد؛ بقيه نيز مقدارى از گندم را درو مى‌کنند. سپس واژهٔ «حالا» را به طور دسته‌جمعى تکرار مى‌نمايند. پس از چند بار تکرارِ واژهٔ «حالا»، همهٔ‌ خوشه‌‌هاى گندم درو مى‌شوند. سپس هر کس هر چقدر که درو کرده است، با خود مى‌برد و در کندوى خانهٔ‌ خود به عنوان تبرک و ايجاد برکت خالى مى‌کند. سپس ريش سفيدان نان «نزيک» و ميوه‌ها را در ميان مهمانان تقسيم مى‌کنند و مهمانان پس از گذاشتن هديه در دستمال و گفتن عبارت «برکت به خرمن»، محل «حالا» را ترک مى‌کنند و بدين‌ترتيب جشن پايان مى‌پذيرد.
  جشن ختنه‌سوران، استان بوشهر
هنگامى که بايد پسرى ختنه شود عده‌اى از سوى خانوادهٔ پسر با بردن هل و نبات براى همسايه‌ها آنان را براى شرکت در مراسم ختنه‌سوران دعوت مى‌کنند. معمولاً دانه‌هاى هل را از نخ ابريشم الوان عبور مى‌دهند و با نبات‌هاى خرد شده در ظرفى مى‌گذارند و به در منازل مى‌فرستند. تعداد پسرانى که قرار است ختنه شوند بايد فرد باشد، يعنى اگر دو پسر بودند بايستى حتماً يک پسر ديگر نيز به آنان ملحق شود تا تعدادشان فرد شود. ابتدا در منزل حجله مى‌بندند. شبى که فرداى آن بايد عمل ختنه انجام شود، شب حنابندان است. پسران را در حجله مى‌نشانند و به دست و پاى آنان حنا مى‌بندند و تا نيمه‌هاى شب به رقص و پايکوبى مى‌پردازند. يک نوع حلواى مخصوص نيز در اين مراسم مى‌پزند. صبح فردا پسران را بر اسب سوار کرده به حمام مى‌برند. ابتدا سلمانى موى سر آنها را اصلاح مى‌کند و پس از شستشو به تن آنان خلعت (بلوز يا شلوار سبز رنگ) مى‌پوشانند و به گردن آنها جل بسم‌اللّه (قطعاتى از نقره قلب يا روى که روى آن کلمه بسم‌اللّه حک شده است)، مى‌اندازند و دوباره بر اسب سوار کرده و با سلام و صلوات به منزل مى‌آورند تا توسط دلاک ختنه شوند. لازم به ذکر است که در حال حاضر اين مراسم در روستاهاى استان بوشهر انجام مى‌شود.
  جشن سده، استان خراسان
يکى از جشن‌هاى قديمى که هنوز در برخى از روستاهاى خراسان برگزار مى‌شود، جشن سده مى‌باشد. در وجه تسميهٔ اين جشن، بسيار سخن گفته‌اند. برخى وجه تسميهٔ آن را اين‌گونه ذکر مى‌کنند که چون کيومرث داراى صد فرزند شد و همه به مرحلهٔ‌ رشد رسيدند، در اين شب جشنى برپا کرد که به جشن سده معروف شد. از آن رو که آتش براى مردم در آن زمان مقدس بود، ‌ کيومرث فرمان داد تا آتش بسيار افروختند.
برخى معتقدند که چون در اين روز «آدم ابوالبشر» نخستين صد روز زندگانى خود را به پايان رسانيد، جشن سده برپا شد. اما از سرودهايى که در اين روز مى‌خوانند، مى‌‌توان وجه تسميهٔ آن را دريافت.
آى سده، سده، سده
سد به غله، پنجه به نوروز
(صد روز به غله و پنجاه روز به نوروز مانده.)
همان‌گونه که پيداست، اين جشن به مناسبت نزديک شدن فصل غله و برداشت محصول برپا مى‌شده است.
براى برپايى اين جشن، از بيابان‌هاى اطراف روستا بوته جمع مى‌‌کنند و در هر منطقه، ‌ اين بوته‌ها از گياه بخصوصى است. پس از آن‌که آفتاب در پسِ افق پنهان شد و تاريکى همه جا را فرا گرفت، ‌ بوته‌‌ها را آتش مى‌زنند. برخى معتقد هستند که پس از آتش‌بازى، ذرات آتش سده در زمستان اثر مى‌کند و سرما را مغلوب مى‌سازد و در نتيجه زمين «نفس مى‌کشد» و زندگى از نو آغاز مى‌شود. در اکثر روستاهاى خراسان معتقدند که اگر در شب‌هاى سده باران ببارد و آب باران خاکستر آتش را بشويد و با خود ببرد، سال نيکويى در پى خواهند داشت؛ ولى اگر باران نبارد و خاکستر سده را باد ببرد، آن را به فال بد مى‌‌گيرند و عقيده دارند که در آن سال با بى‌آبى و خشک‌سالى روبه‌رو خواهند شد.


همچنین مشاهده کنید