پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
خواجه رشیدالدین
خواجه رشيدالدين فضلاللهبن عمادالدوله ابولاخير و نبيرهٔ موفقالدولهٔ همدانى است (۷۱۸-۶۴۵ هجري) جدّ او موفقالدوله با خواجه نصيرالدين نزد ملاحهدهٔ قهستان بوده و به هولاکو پيوسته است. | ||||||
خواجه رشيد از وزراء نامدار ايلخانان است و سه پادشاه بزرگ: غازان و الجايتو و ابوسعيد را خدمت کرده است وى در همدان تحصيل علوم کرد و در علم طب کامياب گرديد و از راه پزشکى به خدمت پادشاهان راه يافت، و در دستگاه اَبَقاخان ترفى کرد تا جائى که بعدها مقام وزارت گرفت. | ||||||
ايلخانان مغول در تخليد آثار آباء و اجداد خود و ضبط وقايع دولت به جد بودهاند، مخصوصاً غازانخان که دربارهٔ قوم اطلاعات زياد داشت و به تاريخ نيز راغب بود، بر آن شد که بهترين تاريخ زمان خود را ترتيب دهد و طبعاً انجام اين امر بهدست و زيرش بايستى صورت بندد، و خواجه رشيدالدين را به تمشيت اين مهم برگماشت، و از هر حيث وسيلهٔ اين مشروع را براى او فراهم ساخت. | ||||||
در آن روزگار به سبب خلطه و آميزش ايرانيان با تاتار و چين همان قسم که ادبيات فارسى در ميان اقوام مغول و مملکت چين شيوعى يافته بود (۱) ادبيات مغول نيز که منحصر به خط و زبان ايغورى و افسانهاى اساطيرى ايغور و تاتار بود در نزد ايرانيان شيوع يافته بود و به قول جوينى مردم به فرا گرفتن خط و زبان ايغورى رغبت مىنمودند و دانشمندان چينى در دربار ايلخانان رفت و آمد داشتند و خواجه رشيد مىتوانست از آن جماعت استفاده کند يکى از آنان مردى بود که از طرف چين به سفارت در دربار غزان آمده بود و نام وى 'پولاد چينگ سانگ' بود و نيز فضلاء و علماى تاتار مانند 'يسامي' و 'مکسون' نامان که هر دو به علم طب و نجوم و تاريخ ختاى واقف بودهاند (۲). | ||||||
(۱) . ابنبطوطه در کتاب رحلهٔ خود (جلد ۲، ص ۲۰۴ طبع قاهره مطبع خيريه سنهٔ ۱۳۲۳ قمري) گويد: در شهر (قنجنفو) در چين کلان يعنى چين بزرگ مغنيان براى ما شعر فارسى خواندند و (تصحيح شدهاش) اين است: | ||||||
| ||||||
(۲) . خواجه رشيدالدين در مقدمهٔ تاريخ ختاى گويد: 'در زمانى که نوبت قاآنى به 'مونککا قاآن' رسيد برادر خويش را هلاکوخان بايران زمين فرستاد ... از حکما و منجمين و اطباء ختاى در بندگى وى جمع آومده بودند چون پادشاهى به غايت با کمال و عقل و کفايت بود ... استادالبشر خواجه نصيرالدين طوسى را رحمةالله عليه فرمود تا رصد سازد و زيجى به نام همايون او تأليف کند و به جهة آنکه هولاکوخان منجمان ايشان را ديده بود احکام نجومى بر قاعدهٔ ايشان دانسته و بدان معتاد شده فرمود تا خواجه تاريخ و قواعد نجومى ايشان را معلوم گرداند و اين معنى را در زيجى که مىسازد بيارد چنانکه به وقت استخراج تقويم تاريخ و حساب سالهاى ايشان به هر موجبى و مصطلحى که دارند به تقويمهاى ما اضافت توان کرد و شخصى ختائى را که نام او 'توميجي' بود معروف به 'سبيلسينگ' يعنى عارف فرمود تا از تواريخ و زيجهاى ايشان بنکت هر آنجه بر آن وقوف دارد با خواجه نصير تقرير کند ... هرچه او را از آن قسم معلوم بود خواجه نصير به مدت دو روز تعلم کرد و به زيج ايلخانى که ساخت، در آورد ... آنچه آن حکيم مذکور تقرير کرد اين مقدار است که ياد مىشود ... الخ' و بعد شروع به شرح تاريخ چين کرده است. (جامعالتواريخ رشيدى نسخهٔ خطى نگارنده). | ||||||
اخبار و اسنادى از چنگيزخان به او دادند، و خواجه بدينوسيله توانست تاريخ اقوام مغول را تا زمان ظهور چنگيزخان و از آن به بعد تا عهد غازان مدون سازد و آن را تاريخ غازانى ناميد و اين مشروع در آغاز قرن هشتم '۷۰۲' هجرى ابتدا گرديد. | ||||||
هنوز تاريخ تمام ناشده غازان فرمان يافت و برادر او الجايتو خربنده که بعدها خدابنده شد بهجاى او بر تخت ايلخان بنشست و خواجه را علاوه بر تاريخ مذکور در فوق به تدوين تاريخى جامع همه تواريخ ملل مقاصر وادار کرد و نيز امر فرمود که مجلدى هم در جغرافياى ممالک مغول و ديگر ممالک همجوار و دوست مغول بر آن تاريخ بيفزايد. | ||||||
بنابراين خواجه رشيدالدين با همه مشاغل که داشت به دستيارى دانشوران ايرانى و فضلائى از ساير ملل مانند دانشوران چينى و تبتى و ايغورى و فرنگى و يهود مقيم دربار سلطانيه دست بهکار برد و کتابى بدين شرح و بسط و عرض و طول ساده و روان به يادگار گذاشت. | ||||||
خواجه رشيدالدين در تبريز مدرسه و دارالشفا و دارالسياده و مقصوره و کتابخانهٔ بزرگى به نام رَبْع رشيدى بنا کرد، و اوقافى کرامند بر آن اختصاص داد وصيت کرد که هر سال دو نسخه از هريک از مؤلفات او بنويسند و به اطراف ارسال دارند، و مقبرهاى هم براى خود در آن محل تعيين کرد و پس از قتل او آن همه به تاراج حادثاث رفت و تنها صورت کتبى که وقف کرده و در آنجا نهاده بود در دست است ... فأعتبروا يا اولىالابصار. |
همچنین مشاهده کنید