جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا
عطاملک جوینی و جهانگشای
علاءالدين عطاملک جوينى (۶۲۳-۶۸۱) پسر بهاءالدين و برادر خواجه شمسالدين محمد صاحبديوان و وزير شهيد، پدرش و جدش و خالش همه از دبيران و کتّاب فاضل بودهاند، و در خدمت سلاطين مىزيستهاند خود عَطاملک ديرى در خدمت امراى مغل و مخصوصاً امير ارغون که مدت پانزدهسال والى ايران بود، بسر برده و به سمت دبيرى استيفا و رسالت و کارپردازى موسوم بوده است و چند سفر به همراه اين امير به مغولستان و اردوى خانان در قَراقُوُم رهسپار شده و مدتها در ميان مغولان توقف کرده است - در ۶۵۴ که هولاگو به ايران آمد و پادشاهى اين مملکت از طرف منکوقا آن بدو سپرده شد، داخل خدمت هولاگو و از مقربان دربار او شد و پس از آنکه هولاگو بغداد را فتح کرد. يک سال بعد يعنى در سنهٔ ۶۵۷ حکومت بغداد بدو مفوّض گرديد و جانشين خلفا شد و در عراق و بغداد و خوزستان فرمانروا گرديد، و بعد از فوت هولاگو به نيابت سونجاقآقا از امراى مغول، حکومت عراق و بغداد کرد، و روىهمرفته مدت حکمرانى عطاملک در بغداد بيستوچهار سال بوده است. |
در آخر حال او و برادرش شمسالدين دچار سعايت و دسيسهٔ مجدالملک يزدى شدند و اين واقعه در پادشاهى اَبَقاخان بود و درين واقعه بليات عظيمه بر شمسالدين و عطاملک رخ نمود و هرچه داشتند به تمامت از ميان رفت، ولى عاقبت از آن دام جستند و تير مکيدت و سعايت مجدالملک واپس آمد و خود او در آن بازى هلاک شد و به امر پادشاه کشته آمد، و برادران از آن ورطهٔ هايل نجات يافتند اما بازى ديگر بيرون آورد، اباقا بمرد و برادرش سلطان احمد نکودر خان شد و برادران ايمن شدند، اما ارغون پسر اَبقَا به بغداد رفت و باز گريبان عطاملک را بهعنوان مطالبهٔ بقاياى عهد پدر بگرفت و وى در آن عذابها و استخفافها که بدو رسيد در سنهٔ ۶۷۱ وفات يافت! برادرش شمسالدين هم بعد از مرگ احمد نکودر و جلوس ارغون به تهمت اينکه اباقا را وى زهر داده است بهدست دژخيمان در ۶۸۳ شربت هلاکت چشيد و تمام خانوادهٔ او بهجز يک پسر که در اَبْخاز بود با اعضاء خانوادهٔ برادرش عموماً به قتل رسيدند! (براى تفصيل اين خاندان رجوع کنيد به: مقدمهٔ جهانگشا طبع ليدن). |
عطامَلک و برادرش اگرچه خدمتهاى پسنديده به خوانين مغول نمودهاند و بالطبع درين همکارى با آن طايفه مظلمههائى بزرگ نيز به گردن گرفته و موجب رنج و تيرهروزى بسى مسلمانان و ايرانيان شدهاند اما اين همه باسعهٔ فضل و کرم و وفور علم و ادب و حسن شمى که داشتند برابرى ننمود و نام آن دو مرد تا امروز بر سر زبانها آميخته با محبت و آفرين برده مىشود. |
عطامَلک علاوه بر ادبدوستي، خود از ادباى عالى مقام زبان پارسى است و تاريخ جهانگشاى شاهد عدلى بر وفور فضل و قوّت ادب و کثرت ذوق و قدرت قريحهٔ او است، و جز اين تاريخ دو رسالهٔ ديگر از تأليفات او بهدست است، يکى موسوم به 'تسليةُالاِخْوان' و رسالهٔ بىنام ديگر که در حقيقت متمم آن رساله است (رجوع کنيد به: مقدمهٔ جهانگشاى ص: مج - مح - عب، به قلم قزويني). |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
طالبان رئیسی ابراهیم رئیسی توماج صالحی حجاب گشت ارشاد رهبر انقلاب سریلانکا کارگران پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت
کنکور آتش سوزی سیل هواشناسی تهران سازمان سنجش شهرداری تهران سلامت پلیس فراجا قتل زنان
خودرو دلار قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی ارز قیمت سکه مسکن سایپا
ترانه علیدوستی مهران مدیری تلویزیون فیلم سحر دولتشاهی سینمای ایران کتاب بازیگر تئاتر شعر سینما
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل ایران غزه آمریکا رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه روسیه حماس طوفان الاقصی اوکراین اتحادیه اروپا
فوتبال پرسپولیس استقلال بارسلونا بازی ژاوی باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس فوتسال تراکتور تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر انگلیس
تیک تاک همراه اول بنیاد ملی نخبگان فیلترینگ ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات اپل نخبگان
مالاریا سلامت روان کاهش وزن استرس داروخانه پیری دوش گرفتن