جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
تا مه روی تو از چاک گریبان سر زد
|
همچنین مشاهده کنید
- ترک چشمش که مست و مخمور است
- به حلقهی سر زلف تو پایبند شدم
- پیش من کام رقیب از لعل خندان میدهد
- آن که مرادش تویی از همه جویاتر است
- چنان به کوی تو آسوده از بهشت برینم
- جان سپاری به ره غمزهی جانان باید
- دیری است که دیوانه آن چشم کبودم
- از آن به خدمت میخوارگان کمر بستم
- دوشینه مهی به خواب دیدم
- گفتی که وقت سحر سویت کنم گذری
- گر در شمار آرم شبی نام شهیدان تو را
- آن که لبش مایهی حلاوت قند است
- عید آمد و مرغان ره گلزار گرفتند
- مانع رفتن بجز مهر و وفای من نبود
- امروز ندارم غم فردای قیامت
- تا خانهی تقدیر بساط چمن آراست
- دیدم جمال قاتل در وقت جان سپاری
- ساقی انجمن شد، شوخ شکر کلامی
- هر که افتادهی آن جنبش قامت باشد
- دوش از در میخانه کشیدند به دوشم