جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

کسی به زیر فلک دست بر قضا دارد


کسی به زیر فلک دست بر قضا دارد    که اعتکاف به سر منزل رضا دارد
مریض شوق کی اندیشه‌ی دوا دارد    شهید عشق کجا فکر خون بها دارد
به دور لعل می‌آلود دوست دانستم    که باده این همه کیفیت از کجا دارد
ز خاک میکده در عین بی خودی دیدم    همان خواص که سرچشمه‌ی بقا دارد
من و صراحی من بعد ازین و نغمه‌ی نی    که هم نشینی صافی‌دلان صفا دارد
سزای آن که زدم لاف عاشقی همه عمر    اگر که تیغ زنندم به فرق جا دارد
حکایت غم جانان بپرس از دل من    که آشنا خبر از حال آشنا دارد
مرا دلی است که از درد عشق رنجور است    ترا لبی است که سرمایه‌ی شفا دارد
یکی ز جمع پراکندگان عشق منم    که عقده بر دل از آن جعد مشکسا دارد
یکی ز خیل ستم پیشگان حسن تویی    که نامرادی عشاق را روا دارد
به راه عشق بنازم دل فروغی را    که با وجود جفایت سر وفا دارد


همچنین مشاهده کنید