جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

عید مولود علی را تا شه والا گرفت


عید مولود علی را تا شه والا گرفت    عقل کل گفتا که کار دین حق بالا گرفت
ناصرالدین شاه کفر افکن که در ماه رجب    عید مولود علی عالی اعلی گرفت
عیسی از چارم فلک آمد به ایوان ملک    بس که این عید همایون را خوش و زیبا گرفت
تا ملک مهر علی را در دل خود جای داد    مهر روشن دل و مهرش به دل‌ها جا گرفت
ظل حق را پرتو مهر علی خورشید کرد    پرتوی باید ز خورشید جهان آرا گرفت
الحق از مهر علی آیینه‌ی دل روشن است    روشنی می‌باید از آیینه دلها گرفت
تا علی عالی از طاق حرم شد آشکار    دامن مقصود خود هم پیر و هم برنا گرفت
من غلام همت آنم که در راه علی    قطره داد امروز و فردا در عوض دریا گرفت
هر که آمد بر سر سودای بازار علی    مایه‌ی سود دو عالم را از این سودا گرفت
کیست دست حق و نفس مصطفی الا علی    وین کسی داند که از حق خاطر دانا گرفت
مدعی را نام نتوان برد در نزد علی    کی توان اسم سها را در بر بیضا گرفت
از علی عالی‌تری در عالم امکان مجوی    زان که رسم هر مسمی باید از اسما گرفت
نام او را هر که بر تن ساخت جوشن بی خلاف    داد خود را در مصاف از لشکر اعدا گرفت
قنبر او پنجه با هفت اختر سیار زد    منبر او نکته بر نه گنبد خضرا گرفت
مه به پای پاسبانش چهره تابان نهاد    خور ز خاک آستانش دیده‌ی بینا گرفت
آفتاب از حضرت او طلعت زیبا ستاند    آسمان از دولت او خلعت دیبا گرفت
معدن از دست سخایش گوهر سیراب یافت    قلزم از ابر عطایش لل لالا گرفت
هم هوا را لطف او پر نافه اذفر نمود    هم چمن را خلق او در عنبر سارا گرفت
هم ز حسنش تابشی بر دیده‌ی موسی فتاد    هم ز عشقش آتشی در سینه‌ی سینا گرفت
بامدادان با علی اسرار خود را فاش کرد    آن چه احمد از احد در لیلةالاسری گرفت
من کجا و مدح مولایی که دست احمدی    دفتر اوصافش از یکتای بی همتا گرفت
جان اگر مولا بخواهد، لا نمی‌بایست گفت    آهن خود گرم باید داد و این حلوا گرفت
هر کسی دامان پیری را به دست آورده است    دست امید فروغی دامن مولا گرفت


همچنین مشاهده کنید