پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تا طرف نقاب از رخ رخشان تو برخاست


تا طرف نقاب از رخ رخشان تو برخاست    خورشید فلک از پی فرمان تو برخاست
تا تنگ دهان را به شکر خنده گشودی    طوطی به هوای شکرستان تو برخاست
بر افسر شاهان سرافراز نشیند    هر گرد که از گوشه‌ی دامان تو برخاست
داغی است که در سینه‌ی صد چاک نهفتند    هر لاله که از خاک شهیدان تو برخاست
در کار فروبسته عشاق فکندند    هر عقده‌ی که از زلف پریشان تو برخاست
صد ولوله در مردم صاحب نظر انداخت    هر فتنه که از نرگس فتان تو برخاست
بر خاک فشاند آب رخ مشک ختن را    هر نافه که از طره‌ی پیچان تو برخاست
در انجمن باده کشانش ننشانند    پیمانه‌کشی کز سر پیمان تو برخاست
تا سرزده خورشید جهان‌تاب ز مشرق    خورشید فروغی ز گریبان تو برخاست


همچنین مشاهده کنید