پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
وقت مردن پا نهاد آن شمع بالین مرا
|
همچنین مشاهده کنید
- من بندهی آنم که ببوسد دهن تو
- دیری است که دیوانه آن چشم کبودم
- مگر خدا ز رقیبان تو را جدا بکند
- گر خون من ز شیشه بریزد به جام او
- سر بیمار گر آن چشم دل آزار نداشت
- گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
- یار اگر جلوه کند دادن این همه نیست
- چو در میناست می، یاقوت رخشان است پنداری
- چینیان گر به کف از جعد تو یک تار آرند
- من نمیگویم که عاقل باش یا دیوانه باش
- هر که را کار بدان چشم دل آزار بود
- گر عارف حق بینی چشم از همه بر هم زن
- خواست تا زلف پریشان تو بیسامانیم
- عید مولود علی را تا شه والا گرفت
- ای به دل ها زده مژگان تو پیکانی چند
- کیفیتی که دیدم از آن چشم نیم مست
- هر که را که بخت، دیده میدهد، در رخ تو بیننده میکند
- گر نه از کشتن عشاق به تنگ آمدهای
- گر به تیغت میزند گردن بنه تسلیم را
- ای فتنهی هر دوری از قامت فتانت