شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

هفت خوان عشق


سبوکشان که به ظلمات عشق خضر رهند    ز جوی آب بقا هم به چابکی بجهند
جلا و جوهر این بوالعجب گدایان بین    که جلوه‌گاه جلال و جمال پادشهند
برون رو از خود و آنگه درون میکده آی    که خرقه‌ها همه اینجا به رهن باده نهند
کلاه بفکن و بر خاک نه سر نخوت    که مهر و ماه بر این در سران بی‌کلهند
چه چاره ده مه برج شرف به خانه‌ی ماست    که از شعاع و شفق رشگ ماه چاردهند
چه فر بخت بلندی است با مه و خورشید    که پاسبان در این بلند بارگهند
تو شهریار دراین هفتخوان تهمتن باش    که دیو نفس حرون است و راهبان نرهند


همچنین مشاهده کنید