جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

ساز عبادی


تا کی چو باد سربدوانی به وادیم    ای کعبه‌ی مراد ببین نامرادیم
دلتنگ شامگاه و به چشم ستاره بار    گویی چراغ کوکبه بامدادیم
چون لاله‌ام ز شعله‌ی عشق تو یادگار    داغ ندامتی است که بر دل نهادیم
مرغ بهشت بودم و افتادمت به دام    اما تو طفل بودی و از دست دادیم
چون طفل اشک پرده‌دری شیوه‌ی تو بود    پنهان نمی‌کنم که ز چشم اوفتادیم
فرزند سرفراز خدا را چه عیب داشت    ای مادر فلک که سیه بخت زادیم
بی تار طره‌های تو مرهم گذار دل    با زخمه‌ی صبا و سه تار عبادیم
در کوهسار عشق و وفا آبشار غم    خواند به اشک شوقم و گلبانک شادیم
شب بود و عشق و وادی هجران و شهریار    ماهی نتافت تا شود از مهر هادیم


همچنین مشاهده کنید