جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

مسجد لُنبان، اصفهان


  مسجد عينالى، تبريز
اين مسجد که از سنگ خوشرنگ و زيبايى ساخته شده است، در جوار امام‌زاده‌اى بر فراز کوه عينالى تبريز قرار دارد و، زايرين و کوهنوردان به آنجا مراجعه مى‌کنند.
   مسجد غياثيهٔ شاهرخ، تايباد
اين مسجد در تايباد واقع شده است و تاريخ احداث آن به سال ۸۴۸ هجرى قمرى در زمان شاهرخ شاه مى‌رسد. در کنار اين مسجد، مسجد نيمه‌مخروبهٔ ديگرى قرار گرفته است که به نام خواجه‌ نظام‌الملک خوانده مى‌شود. مسجد غياثيهٔ شاهرخ واجد ارزش‌هاى معمارى، کاشى‌کارى و تزئيناتى است.
  مسجد فاطميه (مسجد خانم)، قم
اين مسجد نيز از مساجد معروف قم است که در نزديکى گذرخان، به همت يک خانم خيرخواه به نام بانو همايون رخدار، با آب انبار بزرگ و فرش‌هاى زيبا و تشکيلاتى منظم بنياد گرديده است.
از مزاياى اين مسجد کتابخانه‌اى است که به همت متصدى مسجد بنيان گرديده و مورد استفاده شاگردان مکتب حضرت جعفر بن محمد (ع) مى‌باشد. مقبرهٔ آن خانم محترمه، در اطاق مخصوصى در کنار مسجد قرار دارد. در حال حاضر در اين مسجد علاوه بر اقامهٔ نماز، تدريس علوم دينى نيز صورت مى‌گيرد.
   مسجد فرح‌آباد سارى، سارى
اين بنا از آثار دوره صفويه - شاه عباس اول - است که امروزه به صورت نيمه ويرانه درآمده است. بنا با طرح چهار ايوانى ساخخته شده و داراى دو سردر ورودى بزرگ‌، ‌ ايوان‌ها، ‌ حجره‌ها و طاقنماها گنبدخانه و شبستان ستوندار است. صحن مسجد آجر فرش شده و در وسط آن، حوض آبى واقع شده است.
بناهاى سمت شمالى صحن، شباهتى به کاروانسرا و محل استراحت مسافران دارد.
   مسجد قطبيه، اصفهان
اين مسجد در دورهٔ «شاه طهماسب اول» به وسيلهٔ «قطب‌الدين على باب‌الدشتي» بنا شده است. سردرِ زيباى اين مسجد را براى محافظت به باغ چهل ستون انتقال داده‌اند. در کتيبهٔ آن، سال ۹۵۰ هجرى قمرى ثبت شده است.
   مسجد قنبر على‌خان، تهران
اين مسجد در سال ۱۲۸۸ (اواخر قرن سيزدهم) هجرى قمرى ساخته شده و شامل، رواق، صحن و گنبد و پوششى مزين به کاشى‌‌کارى‌هاى زيباست. بانى مسجد شخصى به نام قنبرعلى خان بود و به همين جهت به اين نام موسوم شد.
   مسجد كاج و مسجد دشتى، اصفهان
مسجد «کاج» در شرق اصفهان و در شمال بستر زاينده‌رود واقع شده است و از لحاظ معمارى و تزئينات آجرى، به بناهاى قرن هشتم هجرى قمرى شباهت دارد. از مقايسهٔ سبک معمارى اين مسجد با بناهاى مشابه آن، سال ساختمان اين مسجد را قرن هشتم هجرى قمرى ذکر کرده‌اند.
   مسجد كاظم‌ بيك بابل، بابل
اين بنا در ميدان محله سرحمام واقع شده و در سال ۱۰۹۲ هـ.ق توسط حاج کاظم بيک ساخته شده و در سال ۱۱۰۱ هـ.ق توسط پسرش - آقا محمدرضا - و سپس در سال ۱۱۶۹ توسط مولانا مير نظام‌الدين محمد تعمير شده است. مسجد داراى حياطى بزرگ و مربع شکل، ايوان‌هايى با پوشش مسطح سفال‌پوش، شبستان و گنبد است. در ضلع جنوبى بخش ميانى مسجد، محرابى تعبيه شده که بر آن دو سنگ نوشته متضمن ابياتى به تاريخ ۱۱۶۹ هـ.ق و به خط نستعليق نصب شده است. مقبرهٔ سه تن از علماى منطقه در اين مسجد قرار دارد. اين مسجد در سال ۱۳۴۲ شمسى توسط متولى آن - محمد جعفر کاظم بيگى - تعمير گرديد و سردر ورودى شمالى آن از نو ساخته شد.
   مسجد كبود (گؤى مسجد)، تبريز
مسجد جهانشاه يا مسجد کبود تبريز (گؤى مسجد) از آثار ابوالمظفر جهانشاه بن قره يوسف از سلسلهٔ ترکمانان قره‌قويونلو است که در ۸۷۰ هجرى بناى آن به همت و نظارت جان بيگ خاتون (زن جهانشاه بن قرا يوسف قره‌قويونلو) پايان يافت. اين مسجد در قسمت شمالى خيابان امام خمينى روبروى کوچهٔ صدر واقع شده است.
در کتاب‌هاى تاريخى، اين بناى باشکوه را عمارت مظفريه خوانده‌اند که مورد توجه ابوالمظفر يعقوب بهادرخان قرار گرفته بود. در آن روزگار تبريز دوران شکوه و رونق خود را مى‌گذراند.
در زلزلهٔ وحشتناک ۱۱۹۲ هجرى تبريز، تمام سقف مسجد فرو ريخت و تنها سر در آن باقى ماند که از لحاظ معمارى فوق‌العاده شايان توجه و شگفت‌انگيز است.
در مسجد کبود کتيبه‌هاى متعددى وجود دارد که کتيبهٔ اصلى عمارت، در بالاى حاشيه‌هاى عريض طاقچه‌ها به عرض ۶۰ سانتى‌متر جا داده شده است. قسمتى از کتيبه اصلى در طول زمان فرو ريخته و آنچه که باقى مانده بسيار زيبا و عالى است. بالاى اين کتيبه نيز نوشته‌هاى کوتاهى با خطوط نسخ، ثلث و کوفى در طلب يارى از پروردگار و ذکر و ثناى او بين طرح‌هاى گوناگون گل و بوته و اسليمى و اشکال مختلف هندسى جا داده شده است.
در هر دو پايهٔ‌ اطاق در ورودى نيز کتيبه‌هايى وجود دارد. علاوه بر زيبايى‌هاى فوق در داخل مسجد نيز طرح‌هايى بر روى کاشى‌ها نقش بسته که در نوع خود بى‌نظير و قابل تحسين است. زيبايى و مظاهر هنرى تزئينات اين مسجد آن چنان قابل تحسين و شگفت‌آور است که انسان بى‌اختيار بانيان آن را تحسين مى‌کند.
اين بنا در سال ۱۳۱۰ شمسى جزو آثار ملى به ثبت رسيد و کم‌کم مورد توجه قرار گرفت. به طورى که در سال‌هاى ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹ تعميراتى در طاق سردر شمالى آن به عمل آمد. پس از پيروزى انقلاب اسلامى اين مسجد نوسازى و بازسازى شد و بيشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفت.
   مسجد كرمانى، تربت‌جام
مسجد کرمانى با ابعاد ۱۰/۷۰×۱۷ متر داراى شا‌ه‌نشينى در وسط هر ضلع و سه حجره (چله‌خانه) در اضلاع غربى - شرقى است. در شاه‌نشين غربى آن، محراب گچ‌برى شدهٔ پرکار و نفيسى و در مقابل آن، قبرى منسوب به استاد کرمانى - سازندهٔ محراب - قرار دارد. سقف اين بنا، شامل پنج قسمت است : دو شاه‌نشين شمالى و جنوبى با پوشش نيم‌گنبدى که در جلوى هر کدام دو تويزه با تاق خوانچه‌پوش قرار دارد و سرانجام در مرکز بنا، بر روى چهار تويزه، گنبد کوچکى زده‌اند که بعداً بازسازى شده است. در زير اين گنبد، در کف مسجد، سردابى با نقشه مربع که داخل آن سه قبر قرار داشت، ‌ کشف گرديده که هويت دفن‌شدگان مشخص نيست. تزئينات داخل بنا شامل تعدادى قوس تزئينى در اطراف حجره‌ها و گچ‌برى‌هايى به شکل مقرنس در بالاى درِ چله‌‌خانه است. در بالاى اين قسمت و در کمرگاه بنا‌، ‌ کتيبه‌‌اى به خط ثلث، بنا را دور مى‌زند و در بالاى آن، مقرنس‌کارى بسيار زيبايى به کار رفته است که در تاق شاه‌نشين‌ها قرار دارد و در پايين، مقرنس‌هاى شمالى و جنوبى جمعاً ۸ لوح گچ‌برى مشبک وجود داشته است که امروزه ۷ لوح آن باقى مانده است. در ميان تزئينات اين مسجد، محراب گچ‌برى‌شدهٔ شاه‌نشين غربى که داراى نقوش مختلف گياهى و خطى و هندسى پرکار است، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است.
نماى خارجى مسجد کرمانى که رو به صحن اصلى مزار قرار دارد، متشکل از چهار طاق‌نما و قاب‌هاى سادهٔ آجرى در حدفاصل آن‌‌هاست. از آن ميان، دو طاق‌نمايى که بعد از ايوان قرار گرفته‌اند، داراى مقرنس‌کارى با اسلوب به‌کار رفته در داخل بنا هستند و حواشى آن‌ها نيز داراى گچ‌برى‌هايى نظير نمونه‌هاى داخل بناست. درخصوص تاريخ ساخت اين بنا نمى‌‌توان اظهارنظر دقيقى داشت؛ اما احتمال بيش‌ترى وجود دارد که اين بنا به نيمهٔ‌ دوم قرن هشتم هـ.ق متعلق باشد.
   مسجد گار، اصفهان
اين مسجد که از دورهٔ‌ سلاجقه است، در دهکدهٔ ‌«گار» که امروز آن را «جار» تلفظ مى‌کنند و در جنوب بستر زاينده‌رود واقع شده است، قرار دارد. از اين مسجد جز ويرانه‌هايى باقى نمانده است؛ ولى منارهٔ آن وضع خوبى دارد و به موجب کتيبهٔ کوفى موجود در آن، ‌ در سال ۵۱۵ هجرى قمرى به وسيلهٔ شخصى به نام «سيد الرؤساء ابوالقاسم» بنا شده است.
   مسجد گلشن، گرگان
اين بنا نزديک چهارراه ميدان شهر گرگان واقع شده است. بناى اوليه مسجد را به دوره صفويه منسوب مى‌دانند که در دورهٔ‌ قاجاريه تعمير و بازسازى شده است. اين مسجد در سالهاى اخير على‌رغم ثبت تاريخى، تخريب و مسجد جديدى با اسلوب مشابه مسجد قديمى جايگزين آن شده است. گفته مى‌شود که ايوان جنوبى مسجد به بناى اوليه مربوط است، اما ظاهر بنا نشان مى‌دهد که به صورت کامل ‌بازسازى و تزئين شده است.
   مسجد گنبد، سنگان، خواف
در خرابه‌هاى شهر سنگان خواف که در قرن اول اسلامى شهرى آباد بوده است، دو اتاق گنبددار باقى مانده که از خشت خام ساخته‌ شده‌اند. در درون اين اتاق‌ها و گنبد آن‌ها، تزئينات گچ‌برى ارزنده‌اى مشاهده مى‌شود که به رنگ آبى و سفيد است. در وسط اتاق سنگ‌قبرى نصب شده است که طبق مفاد کتيبهٔ آن، بناى مزبور به اوايل دورهٔ‌ صفارى (قرن سوم هجرى) مربوط است. اين بنا که آن را به نام مسجد گنبد نيز ناميده‌‌اند، در حدود ۱۰۰ کيلومترى جنوب شهر مشهد واقع شده است.
   مسجد گنجعلى‌خان، كرمان
اين بنا در گوشهٔ شمال ‌شرقى ميدان گنجعلى‌خان و همجوار با مدرسهٔ گنجعلى‌خان واقع شده است. ابعاد آن ۲۵/۵×۵ متر و مساحت آن ۱۲۷/۵ مترمربع است و در واقع موزهٔ کوچکى است از هنرهاى تزئينى اسلامى نظير کاشى‌کارى، گچبرى و خطاطى که به سبک زيبايى آراسته شده‌اند. تاريخ بناى مسجد ۱۰۰۷ هـ.ق مربوط است و چهارده باب مغازه از مجموعهٔ ياد شده موقوفهٔ اين مسجد شده‌اند. مساجد ديگرى نيز در اين مجموعه وجود دارد که يکى از آن‌ها در چهارسوق مسگران قرار گرفته است.
   مسجد لب‌خندان، دزفول
مسجد لب‌خندان از مساجد قديمى شهرستان دزفول است. بناى مسجد، به دورهٔ‌ قاجاريه و بعد از آن مربوط است. اين مسجد مشتمل بر سردر صحن نسبتاً وسيع، ايوان، گلدسته و شبستان‌هايى با پوشش طاق و گنبد بر روى پايه‌هاى آجرى و تزئينات کاشيکارى است. قديمى‌ترين تاريخ موجود بنا، سال ۱۱۷۷ هـ.ق و مربوط به يک سنگ قبر است.
   مسجد لُنبان، اصفهان
اين مسجد در حاشيهٔ ‌غربى اصفهان و در محلهٔ «لنبان» از محلات قديمى شهر اصفهان واقع شده است. از آثار تاريخى آن جز چند قطعه گچ‌برى از قرن هشتم و چند قطعه کاشى‌کارى از دورهٔ شاه سليمان به خط «امامي» و لوح سنگى سردر، چيز ديگرى باقى نمانده است.
منبر قديمى اين مسجد از نمونه‌‌هاى جالب‌ توجه عهد صفويه است. گنبد و منارهٔ کاشى‌کارى شدهٔ اين مسجد، از الحاقات نيم قرن اخير است.
   مسجد محدثين (شيخ كبير) بابل، بابل
اين بنا در محله طوقدار بن واقع شده و در سال ۱۱۳۶ هـ.ق توسط شخصى به نام ملا نصير ساخته شده است. اين مسجد حياطى وسيع و شبستانى بزرگ دارد و بر بالاى محراب آن سه کتيبه گچبرى به تاريخ ۱۱۳۶ هـ.ق ديده مى‌شود. در دورهٔ اخير آن را بازسازى و تعمير کرده‌اند.
ساير مساجد و تکاياى استان مازندران عبارتند از:
مسجد کمربن نور، مسجد ميرزا عبدالباقى خان رامسر، مسجد ميرزا محمد على آمل، ‌ تکيه کردکلاى قائمشهر و تکيه مقرب کلاى بابل.
  مسجد محمد حنيفه، روستاى سيس، شبستر
اين مسجد در مرکز روستا واقع شده و مسجد جامع قريه به شمار مى‌آيد. بناى آن آجرى و گنبددار است؛ ايوانى با ستون‌هاى چوبى در جلو آن تعبيه گرديده است. بنا به گفهٔ اهالى محل، بناى نخستين آن به امر محمد حنيفه ساخته شده و در طول زمان بارها فرو ريخته و دوباره تجديد بنا شده است. شيوهٔ معمارى بنا نشانگر تجديد عمارت آن مثل ساير مساجد بزرگ اين منطقه در دوران صفويه است.
  مسجد مشيرالسلطنه، تهران
اين بنا که در اوايل قرن چهاردهم قمرى توسط مشيرالسلطنه ساخته شده داراى رواق، صحن و گنبد و پوششى کاشى‌کارى شده است. يک ساعت قديمى نيز پس از ساخت بنا در اين مسجد نصب شده است.
  مسجد مصرى، اصفهان
اين مسجد در شمال محلهٔ «جوباره» به وسيلهٔ «حاجى ميرزا محمدخان» تاجر مصرى، در سال ۱۰۶۱ هجرى قمرى بنا شده است و کتيبه و اشعارى منقور بر لوحى از سنگ مرمر دارد. مقبرهٔ «خواجه ميرحسن» که کتيبهٔ‌ آن تاريخ سال ۷۸۸ هجرى قمرى را نشان مى‌دهد، در مقابل آن واقع شده است. اين مقبره چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
   مسجد مطلب‌خان خوى، خوى
مسجد مطلب‌خان خوى که اينک در ضلع جنوب غربى ميدان انقلاب، کنار خيابان طالقانى و مرکز شهر خوى واقع است، در جوار بازار قديمى و ساير ابنيه‌اى که اينک تجديد بنا شده، يا از بين رفته‌اند قرار گرفته است و يادآور بافت شهرهاى اسلامى و اجزاى همگون آن است. تاريخ دقيق اين بنا چندان روشن نيست، اما گمان مى‌رود که زمان اوليهٔ ساختمان مسجد، مربوط به دورهٔ ايلخانى باشد که بعدها بنا به دلايلى ويران شده است. احتمالاً در اوايل دورهٔ قاجاريه، بر روى ويرانه‌هاى موجود مجدداً مسجد ديگرى ساخته‌اند.
مسجد مطلب‌خان از يک شبستان بزرگ روباز با پلان مربع تشکيل شده که دور تا دور آن را حجره‌هاى دو طبقه و شاه‌‌نشين‌هاى رفيع و ايوانى عظيم که در حال حاضر سقف‌پوشى فرو ريخته دارد، احاطه کرده است. مسجد داراى صحن نسبتاً بزرگى است. ساختمان فعلى آن طورى ساخته شده که سقف گنبدى با ديوارها و اجزاى ديگر همخوانى ندارد و به نظر مى‌رسد حسينيه يا تکيه‌اى را به مسجد تبديل کرده‌اند.
مصالح به کار رفته در بنا به طور کلى از آجر انتخاب شده و تمام جبههٔ بيرونى و درونى مسجد فاقد هر نوع تزئينى است. تنها در قسمت فوقانى شاه‌نشين، بالاى محراب و ورودى محراب شبستان با مقرنس‌‌هاى درشت گچى تزئين شده است. قسمت‌هاى داخلى و طرفين ايوان و ورودى آن در آجرچينى (با پس و پيش آوردن آجرها) شکل خاصى گرفته و امکان دارد اين نوع آجرچينى براى جاسازى تزئينات بوده باشد که ناتمام مانده است.


همچنین مشاهده کنید