جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نمونهٔ ترانه‌های بازی


  نمونهٔ ترانه‌هاى بازى
- از ترانه‌هاى فراخوان بازى (فسا):
شب‌هنگام بچه‌ها دور هم جمع مى‌شوند و مى‌خوانند:
هو بچه گل هو، هو
بيا به در هو، هو
بازى کنيم هو، هو
آرد جو نيريزى، غلبان بيار بويزيم
غلبال خونه رئيسه
رئيس کاسه‌ليسه
خودش تهش مى‌ليسه
(بازى‌هاى محلى فارس)
- از ترانه‌هاى يارگيرى (تهران):
پالام
پولوم
پليش
- 'آى تو به باغ رفته بودى' (نمايشى) :
خواننده:
آى تو به باغ رفته بودى؟
همسرايان:
بله بله بله رفته بودم
يار منو ديده بودى؟
بله بله بله ديده بودم
اونو پسنديده بودى؟
بله بله پسنديده بودم
کجاى يارم درد مى‌کرد؟
سر يارت درد مى‌کرد
آخ سر يار سرور مى‌خواد
سايهٔ بالا سر مى‌خواد
بگيريم و پرتابش کنم
تو رختخواب خوابش کنم
خواننده:
آى تو به باغ رفته بودى؟
همسرايان:
بله بله بله رفته بودم
يار منو ديده بودى؟
بله بله بله ديده بودم
اونو پسنديده بودى
بله بله پسنديده بودم
کجاى ‌يارم درد مى‌کرد؟
ابروى يارت درد مى‌کرد
آخ: ابروى يار وسمه مى‌خواد
سر يار سرور مى‌خواد
سايهٔ بالا ى سر مى‌خواد
بگيرم و پرتابش کنم
تو رختخواب خوابش کنم
کجاى يارم درد مى‌کرد؟
چشم يارت درد مى‌کرد
آخ: چشم يار سرمه مى‌خواد
ابروى يار وسمه مى‌خواد
سر يار سرور مى‌خواد
لب يارت درد مى‌کرد
آخ لب يار سرخاب مى‌خواد
چشم يار . . .
ابروى يار . . .
سر يار . . .
(کتاب کوچه)
   نمونه‌هاى معمّا و چيستان
- چيستان انار:
صندوق ملک‌معصوم
آورده به نخلستون
لابه‌لاش طلاکارى
دونه‌هاش چو مروارى
(نوشته‌هاى پراکنده)
- چيستان موى سر:
بافتم و بافتم
پشتِ کوه انداختم
(نوشته‌هاى پراکنده)
- چيستان لاک‌پشت:
سنگه سنگه، نه که سنگه
تخته‌سنگه، نه که سنگه
چارپايه، نه که گاوه
تخم ريزه، نه که مرغه
کوچه گرده، نه که مَرده
(نوشته‌هاى پراکنده)
- چيستان زعفران :
زرد است نه زردآلو
سرخ است نه شفتالو
در گوشهٔ باغان است
در پيش بزرگان است
(عقايد و رسوم مردم خراسان)
- چيستان نامه :
نه دست داره، نه پا
خبر مى‌بره همه جا
(ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
- چيستان قليان :
ماه بى‌مهتاب هرگز ديده‌اى؟
آتش اندر آب هرگز ديده‌اى؟
اين بلندى‌ها که دارد چين چين
پسته در عتاب هرگز ديده‌اى؟
(ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
- چيستان شمشير و غلاف :
دالون دراز و تنگ و باريک
آقا خوابيده دراز و باريک
(ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
- چيستان پلو :
اين چيست که در باديه مسکن دارد
سيصد سر و دويست گردن دارد
آبش بدهى به کوزهٔ مرواريد
نانش بدهى طبق طبق زنگارى
دسمال سرش باد هوا مى‌پيچه
بوى خوش آن توى محل مى‌پيچه
(فرهنگ مردم سروستان ـ ش ۳۰ ـ ۳۹)
(ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
- چيستان خيار چنبر:
يخ منم، يخچال منم
درخت پيچ بى‌حال منم
آنجا که يخ تراشيدن
نمک به من نپاشيدن
(ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
- چيستان ابر:
چيست آن لعبتى که جانش نيست
خنده‌ها مى‌کند دهانش نيست
گريه‌ها مى‌کند، ندارد چشم
سيرها مى‌کند، دو پايش نيست
(جارهاى خيابانى و آواى طوفان، چيستا، ش ۸۸)
- چيستان آسياب:
اين چيست که استخوان ندارد
در پوست نفس و جان ندارد
چون گُشنه شود ملول گردد
چون سير شود فغان ندارد
(جارهاى خيابانى و آواى طوفان، چيستا، ش ۸۸)
- چيستان خشخاش:
چيست آن گنبد مدورگون
که به لولوى تر بود مشحون
تن او گه به نيزه در بازار
سر او گه بدار در هامون
هم دلش چاک‌چاک چون ليلى
هم سرش تيغ تيغ چون مجنون
ترانه‌هاى ملى ايران
- چيستان خيار :
قبا سبزى ازين کوچه گذر کرد
جمال مهوشش، ما را خبر کرد
به دل گفتم عرق‌چينش بدوزم
لبش خنديد و عالم را خبر کرد
(از مجموعهٔ 'لغز' . محمدجواد بهروزى)
(ترانه‌هاى ملى ايران)


همچنین مشاهده کنید