جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نمونه‌ٔ بازی‌های لفظی (کرمان)


در بخش عمده‌اى از بازى‌هاى سنتى و عاميانه، کلام آهنگين و شعر، نقش اصلى دارد. در اين ترانه‌ها، مضمون بسيار متنوع و زمينه‌هاى آن وسيع مى‌باشد.
در ترکيب آرايش افراد در طرفين بازى، در بازى‌هاى گروهى، ترانه نقش رابط را ايفاء مى‌کند. برخى بازى‌ها نيز جنبهٔ نمايش دارند که بيشتر در بين زنان و در ميهمانى‌هاى خانوادگى اجراء مى‌شود.
برخى ترانه‌هاى بازى، مربوط به بازى‌هاى لفظى است که بر تکرار يک حرف يا قرينه‌سازى و تکرار يک واژه يا اسم در ساختار کلمه يا جمله قرار دارد، که با تکرار بى‌وقفه، گوينده دچار اشتباه مى‌شود و جمله يا کلمه شکل خنده‌دارى پيدا مى‌کند.
از ديگر ترانه‌هاى بازى، ترانه‌هاى برشمردنى است. در اين ترانه‌ها، کمّيت‌ها موضوع و مضمون قرار مى‌گيرند؛ مانند:
يک و دو و سه
زنگ مدرسه
چار و پنج و شش
ناظم بيا پيش
هفت و هشت و نه
يک قدم جلو.
در فارس، برشمردنى‌ها را 'واگو بازى' مى‌نامند.
چيستان‌ها و معماها، زمينه‌ٔ ديگرى براى ترانه‌هاى بازى به‌شمار مى‌روند. اين زمينه از ديرباز در شعر فارسى وجود داشته و يکى از فنون آن محسوب مى‌شده است و طبيعى است که از هنر عامه اخذ شده است. در اين صنعت، شاعران بزرگى چون امير معزّى، منوچهرى، خاقانى و ديگران طبع‌آزمائى کرده‌اند. (ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
   نمونه‌ٔ بازى‌هاى لفظى (کرمان)
امشب شب سه‌شنبه‌ى
فردا شبم سه‌شنبه‌ى
پس‌صبا شبم سه‌شنبه‌ى
ئى سه سه شب
او سه سه شب
سه‌شنبه‌ى.
اوستا: زن اومد
شاگردها: کدوم زن
اوستا: همون زن که خر سوار شد
شاگردها: کدوم خر؟
اوستا: همون خر که آبو خورده
شاگردها: کدوم آب؟
(کتاب کوچه. ج ۱، صص ۱۵ ـ ۱۶ )
- ترانه 'اشتر به چراست در بلندى' :
اشتر به چراست در بلندى.
کله‌ش به مثال کله‌قندى.
گوشش به مثال باد بزند و کله‌قندى.
ابروش به مثال تير کمند و باد بزند و کله‌قندى.
چشماش به مثال دور بينند و تير کمند و باد بزند و کله‌قندى.
دماغش به مثال دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کله‌قندى.
دهنش به مثال غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کله‌قندى.
دندونش به مثال خاکنند و غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کله‌قندى.
سينه‌ش به مثال لخته‌سنگ و خاکنند و غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کله‌قندى.
شکمش به مثال طبل جنگ و لخته‌سنگ و خاکنند و غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کله‌قندى.
پاهاش به مثال چارپايند و طبل جنگ و لخته‌سنگ و خاکنند و غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کله‌قندى.
(نوشته‌هاى پراکنده)
- 'واگوبازى' در فارس:
در گرمسيرات فارس روايت 'اشتر به چراست در بلندى' (با اندک تفاوت‌هائى نسبت به متن ضبط‌شدهٔ صادق هدايت) و نيز ترانه‌اى با همين ساختار در مورد 'مار' و اعضاء بدن و رفتارهاى او به نام 'اين مار چو گر به هوفه ‌‌داره' و همچنين ترانهٔ زيبائى دربارهٔ 'مخ = درخت خرما' جزء واگوها آمده‌اند.
اين مخ بلند سر به آسمون بى
آسمون بى
بارش (ثمر) شکرى ز زعفرون بى
زعفرون بى‌آسمون بى
قند و عسلى چکون [چکون] (چکان) بى
چکون بى، زعفرون بى، آسمون بى
حب نباتن (نبات است) که از جِنون بى،
جنون (جنان، بهشت) بى، چکون بى، زعفرون بى، آسمون بى
جنسش کبکابن، (نوعى خرماى درشت) مَزَش شاهون بى
شاهون بى، جِنون بى، چکون بى، زعفرون بى، آسمون بى
دارش (قد، تنه) الى (به فتح اول و کسر دوم: آشکار، هويدا ) اگر رمون بى
رمون بى، شاهون بى، جِنون بى، چکون بى، زعفرون بى، آسمون بى.
(بازى‌هاى محلى فارس)
- 'اشتر، اشترم' :
اوستا: اشتر اشترم
شاگردها: لب اشترم
ــ اشتر کجاس؟
ــ مازندران
ــ چى چى مى‌خوره؟
ــ بلک خزون
ــ چى چى مى‌بره؟
ــ قند و شکر
ــ چى چى مى‌رينه؟
ــ پشگل تر
ــ راه گذرش؟
ــ از ين طرف
ــ از ون طرف
ــ از ين طرف
ــ از ون طرف
(ترانه‌هاى ملى ايران )
- 'مرد غريبم زى‌پمبه' :
اوستا:
از امامزاداس، قنديل
از قصاباس، دمبه
از سربازاس، سمبه
سمبه و دمبه و قنديل و منديل
شاگردها:
مرد غريبم، زى‌پمبه
از راه رسيدم، زى‌پمبه
اوستا:
از فرّاشاس، جارو
از علاّفاس، پارو
از حمومياس، نوره
از آهنگراس، کوره.
کوره و نوره و پارو و جارو و سمبه و دمبه و قنديل و منديل
شاگردها:
مرد غريبم، زى‌پمبه
از راه رسيدم، زى‌پمبه
اوستا:
از بقّالاّس، شيره
از عطاراس، زيره
از نجارّاس، رنده
از خوشکلاس، خنده
خنده و رنده و زيره و شيره و کوره و نوره و پارو و جارو و سمبه و دمبه و قنديل و منديل
شاگردها:
مرد غريبم، زى‌پمبه
از را رسيدم، زى‌پمبه
اوستا:
از دختراس، نازى
از بچه‌هاس، بازى
از شغالاس، زوزه
از کوزه‌گراس، کوزه
کوزه و زوزه و بازى و نازى و خنده و رنده و زيره و شيره و کوره و نوره و پارو و جارو و سمبه و دمبه و قنديل و منديل
شاگردها:
مرد غريبم، زى‌پمبه
از راه رسيدم، زى‌پمبه
(ترانه‌هاى ملى ايران )
- 'گرگ و گلّه' (شيراز):
گرگ: گرگم و گله مى‌برم
گلّه: چوپون دارم نمى‌ذارم
گرگ: بُوام گفته دنبه بيار
گلّه: دنبه ندارم چه کنم
گرگ: من مى‌برم خوب خوشبو
گله: من نمى‌دم پشکلشو
گرگ: کارد من تيزتره
گلّه: دنبهٔ من چرب‌تره
گرگ: هپون هپونت مى‌کنم
چوپان: با سنگ تپونت مى‌کنم
(بازى‌هاى محلى فارس )


همچنین مشاهده کنید