جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

دوبیتی در شعر جنوب


در شعر جنوب، دوبيتى جايگاه و مقام ويژه‌اى دارد و آميختگى آن با موسيقى محلى اين منطقه و استقبال شاعران از اين قالب شعري، اهميت آن را بيشتر نمايان مى‌سازد.
بابا چاهى از محققان و شاعران معاصر در معرفى شعر جنوب مى‌گويد:
... شعر جنوب، ظاهراً شعرى ستيزنده نيست، يعنى به‌عبارتى عنصر مبارزه، به‌عنوان يک سمبول آشکار، مرکزيت شعر جنوب را تشکيل نمى‌دهد. اما فردگرائى در شعر جنوب نيز، کاملاً خصلتى استاندارد... در يک برخورد مکانيستي، نوسانات عاطفى شعر جنوب را مى‌توان ناشى از لاتيدى‌هاى ايدئولوژيکى و بشردوستى و همه طبقاتى بررسى کرد. لاکن غالباً بافت شعر، در يک پروسهٔ تکاملي، حکايت از جامعيت و ژرف‌انديشى عاطفى خاصى مى‌کند. هم از اين رو مسائلى اساسى جامعه نئودالى به‌عنوان يک نمود محوري، در شعر جنوب قابل پى‌گيرى است. (ترانه‌هاى ملى ايران)
اين نويسنده در معرفى بعد ديگرى از شعر جنوب مى‌نويسد:
'به اعتبار ارزش‌هاى دردمندانه و عشق‌انگيز شرايط جغرافيائى است که شعر جنوب، با همهٔ ثمربخشى‌هاى آن، رنگى از درد و کار دارد و پيشانى بلند زحمتکش جنوبى از عنايت عشق، عشق و رنج بى‌نصيب نمى‌ماند و از اين روست که صداى انسان در جنوب با همهٔ اتفاق معنائى که، صداى سبز برادر شمالى خود دارد، هميشه با نقض ويژه‌اى توأم است مثلاً مايهٔ دشتى که داراى تأثر است خاص خود مى‌باشد و با خون عطش زدهٔ روستائى جنوبى آميزش عجيبى دارد، از روزگار ساسانيان ـ به‌صورت (چرده) و (چروک) و نهايت (شَروه) به معناى رستم دردمندانهٔ شعرهاى فايز و مفتون خوانده مى‌شده و آدميزاد جنوبي، با حرکت غربت داره زير و بم آن به تفکرى اصيل مى‌پرداخته.... .' (ترانه‌هاى ملى ايران)
در شعر جنوب، دوبيتى، نقش مهمى دارد و به تعبير آقاى بابا چاهى، قالب آن به‌عنوان 'اوج ظرفيت‌هاى ملموس عاطفي' مورد اقبال شعراى جنوب قرار گرفته و آنها، با رجوع به اين قالب به تشنه‌کامى‌هاى خود در قلمرو هنر، نقطهٔ پايانى مى‌بخشند. (ترانه‌هاى ملى ايران)
درونمايهٔ اين دوبيتى‌ها، فراق است و فراق مفهومى است عام در جهات متعارف شعر فارسى که ضرورتاً مفهومى از بعد راه، فواصل منزل عاشق و معشوق و هزار درد و دريغ ديگر و همچنين مفهوم رنج فواصل اجتماعى را دربردارد.... . (مقالهٔ مفتون، به موازات عشق و درد...، على‌بابا چاهي) دوبيتى‌هاى فايز دشتستانى و نادم و مفتون و ديگر شاعران جنوب وسيله خوانندگان محلى در دستگاه‌هاى مختلف موسيقى محلى خوانده مى‌شود. (ترانه‌هاى ملي)
شروه يا دوبيتى محلّى که اکثراً با آوازى با مترآزاد خوانده مى‌شود، قدمت زيادى دارد. موطن اصلى شروه مناطق دشتى، دشتستان و تنگستان است. در اين مناطق، گاه به شروه حاجيانى و يا شنبه‌اى گفته مى‌شود. (ترانه‌هاى ملى ايران)
دربارهٔ محتوا و بار عاطفى شروه، على‌بابا چاهى مى‌نويسد:
... شروه، تنها حکايت نفس و روايت بعيدگونهٔ نفسانيات نيست. بلکه حکايت ظلمى است که از جانب طبيعت بر انسان جنوبى رفته است... . شروه ترنم دل‌انگيز و اندوهگنانهٔ سنتى و قومى آدميزادهٔ جنوبى است که در سرزمين آفتاب داغ، به پَنگ نخلى و دلو آبى از چاه قناتى قناعت کرده. آدميزادى که در آتمسفر غمگسارانه خفقان شرجى، به صداى قمرى کوچکى که بر صليب آنتن‌ها نشسته و به بذل بارانى، دل‌ بسته است. (على بابا چاهى، مجله فردوس، نوروز ۵۳)
از دوبيتى‌‌سرايان جنوب، فايز دشتستانى شهرت خاص در اين گستره به‌دست آورده است؛
از ديگر دوبيتى‌سرايان مى‌توان به احمدخان دشتى، باکى دشتى، پورنادم، ترجمان، علينقى دشتى، شيداى دشتى، صافى، مفتون، مهياى بردخونى، محمدخان دشتى، نادم دشتى، باقر لارى، اشاره کرد.


همچنین مشاهده کنید