پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

سردرِ عالی‌قاپو، قزوین (صفویان)


  بقاياى عمارت رَبع رشيدى، تبريز
خرابه‌هاى ربع رشيدى باقيماندهٔ ساختمان‌هاى عظيمى است که در زمان ايلخانيان و به همت رشيدالدين فضل‌اللّه وزير نامى ايران در محلهٔ وليانکوى باغمشهٔ تبريز ساخته شد. اين مکان به اصطلاح امروزى، يک شهر علمى و دانشگاهى بود. در حال حاضر به غير از چهار پايهٔ عمارت و پشته‌هاى خاک و سنگ چيزى از آن باقى نمانده است.
  بقاياى كاخ ساسانى (عمارت خسروي)، قصرشيرين
ويرانهٔ چند کاخ ساسانى و آثار ديگرى در قصر شيرين باقى مانده است. مجموعهٔ بقاياى اين بناها اکنون به عمارت خسروى مشهور است و به خسرو پرويز ساسانى منسوب مى‌باشد. از بقاياى کاخ خسروپرويز معلوم مى‌گردد که اين قصر عظيم ساسانى که بر روى صفحه‌اى به ارتفاع ۸ متر ساخته شده، شامل ايوان سه جانبه‌اى در جلو و تالار بسيار بزرگ مستطيلى شکل در پشت آن بوده است. مجموعهٔ‌ بناى قصر با ۳۷۰ متر طول و ۱۹۰ متر عرض، در محوطهٔ محصورى قرار داشته است. ويرانه‌هاى اين بنا نشان مى‌دهند که در گذشته چه ميزان عظمت داشته است.
  بقاياى كاخ سلطنتى هخامنشى، سروان، مرودشت (هخامنشيان)
در مجاورت آبادى «سَرَوان» ويرانکده‌اى از آثار به جا ماندهٔ دوران هخامنشى قرار دارد، که ته ستون‌هاى ۹۰ سانتى‌‌مترى آن با طرح و حجارى‌هاى نظير ته ستون‌هاى تخت‌جمشيد هنوز در اطراف آن پراکنده‌اند. اين ته ستون‌ها با گل‌هاى زنبق (لُتوس) مانند مزين شده‌اند. آثار مذکور بقاياى کاخ سلطنتى هخامنشيان است.
  بناى تاريخى چلبى‌اوغلى، سلطانيه،ابهر
در پانصد مترى جنوب غربى سلطانيه، برسرِ راه سلطانيه - خدابنده آثار معروف بقعهٔ چلبى‌اوغلى قرار گرفته است. باستان‌شناسان و محققان، اين مجموعه را به سلطان چلبى نسبت داده‌اند و تاريخ ساخت آن را سال ۷۲۸ هـ.ق ذکر کرده‌اند.
اين مجموعه از دو بخش خانقاه و مقبره تشکيل شده است : خانقاه شامل صحن مرکزى است که در اضلاع غربى و شرقى آن، حجره‌ها جاى گرفته‌اند. طرح معمارى اين مجموعه الهام گرفته از عقايد و مراتب صوفيه است و هر يک از فضاها را با هدف، و براى عملکرد خاصى ساخته‌اند.
واحد نخستين در قسمت ورودى، به مرتبهٔ فقرا اختصاص داشته است و طالبان جنت (مرتبهٔ‌ بعدى اين فرقه)، در قسمت دوم ورودى جاى مى‌گرفته‌اند. حجره‌هاى انفرادى صحن مرکزى با درهاى کوتاه، محل رياضت مريدان را با توجه به مراتب آن‌ها تشکيل مى‌داد‌ه‌اند. صحن خانقاه محل سماع ‌جمعى بوده است و به هنگام سماع، ‌ سطان در وسط و مريدان در گرداگرد او حلقه مى‌زده‌اند و حلقهٔ ذکر، بدين‌ترتيب، برپا مى‌شده است. به احتمالى، واحدهاى جنوبى خانقاه، کلاس درس و فضاهاى طرفين ايوان جنوبى، محل حلقهٔ ذکر زمستانى بوده است.
طبقهٔ دوم بنا در طرفين ايوان به شدت آسيب ديده و فرو ريخته است و در گرداگردِ آن، فضاهايى شبيه به جان‌پناه ديده مى‌شود. قرينه‌سازى، در کل مجموعه، کاملاً رعايت شده است. مصالح اصلى بنا را از لاشه‌سنگ و ساروج تشکيل داده است. سقف حجره‌ها و زاويه‌‌ها، گنبدى‌شکل است.
عده‌اى از محققان و باستان‌شناسان، زمان ساخت بناى خانقاه را زودتر از مقبرهٔ سلطان چلبى مى‌دانند و بعضى از آنان، تاريخ ساخت بناى مقبره را زودتر مى‌دانند. يکى از مدارک بسيار ارزنده که در يافتن تاريخ واقعى ساخت بناى خانقاه اهميت بسازيى دارد، بررسى کتيبهٔ حک‌شدهٔ ايوان جنوبى است. اين کتيبه در سه قطعه : يکى در بالا، و دو قطعهٔ ديگر در طرفين ايوان نوشته شده است و يکى از اسناد بسيار معتبر شناخت شهر سلطانيه و نکات ناگشودهٔ تاريخ آن است. با توجه به متن باقى‌مانده از اين کتيبه، مى‌توان دريافت که اين بنا بين سال‌‌هاى ۶۵۷ و ۶۸۳ ساخته شده و وقف خانقاه شمسيه شده است.
قسمت دوم اين مجموعهٔ تاريخى، بقعهٔ معروف به بقعهٔ سلطان چلبى است. نقشهٔ اين بنا، هشت‌ضلعى است و هر ضلع آن از نماى خارجى به عرض ۴/۱۶ متر، به طول ۱۷ متر و به قطر ۷/۵ متر است که با زيبايى خاصى طراحى و اجرا گرديده است.
فرم آجرچينى در طاق‌نماهاى هشت‌گانه متفاوت است. پس از طاق‌نماها، ادامهٔ کار با آچرچينى ساده انجام گرفته است و در حدفاصل جرزهاى هشت‌گانه، طاق‌نماهاى زيبايى احداث و اجرا شده است و در بالاى اين جرزها، گنبد آجرى با ساقهٔ نسبتاً بلند خود استوار شده است.
آرامگاه سلطان چلبى از نظر جاى‌گيرى گورها در آن، جالب‌توجه است و حلقهٔ ذکر صوفيه را به شيوه‌اى ديگر تداعى مى‌کند؛ به اين معنى که سطح درونى آرامگاه هب فضاهايى تقسيم گرديده است : سلطان در وسط و مريدانِ وى، با توجه به درجه و مراتب‌شان، در گِرداگِرد او دفن شده‌اند. اين مجموعهٔ تاريخى از آثار با ارزش استان زنجان است.
  تالار اشرف، اصفهان
ساخت و احداث اين عمارت که در اندرون کاخ سلطنتى صفوى جاى داشت، به شاه‌عباس دوم نسبت داده مى‌شود و انتساب آن به اشرف، هيچ ارتباطى با اشرف افغان ندارد.
اين بنا تقريباً به طور کامل با چوب‌بست ساخته شده است. بام آن مسطح و بر پايه‌هاى بلند ضخيم پوشيده از طلا نهاده شده است. سقف آن با قطعات چوب متصل به هم تزئين شده و در بخش‌هاى مختلف آن نظير بقيه قسمت‌ها، برق طلا مى‌درخشد.
گفته مى‌شود، تالار اشرف در اواخر سلطنت شاه سليمان و يا در عهد سطنت شاه سلطان حسين ساخته شده است. ظاهراً اين تالار در اوايل جنگ جهانى اول به عنوان انبار مورد استفادهٔ واحدهاى نظامى قرار گرفت و سپس به جايگاه دستهٔ موزيک نظامى تبديل شد. در اين دوره‌، گچ‌برى‌ها و نقوش زيباى آن زيراندودى از گچ پنهان بود.
حدود هشتاد سال قبل، ساختمان‌هاى چپ و راست تالار را که فشار تاق‌هاى آن را خنثى مى‌کرد، به دليل نامعلومى تخريب کردند و بنا در وضعيت بسيار خطرناکى قرار گرفت. ضربى‌هاى جانبى آن شکاف برداشتند و گنبد مرکزى تالار در شُرف ريزش قرار گرفت. ادارهٔ باستان‌شناسى وقت با مرمت بنا، از ويرانى آن جلوگيرى کرد. اطراف عمارت مستحکم شد و تاق‌ها مرمت شدند و محل ساختمان براى استقرار ادارهٔ معارف عمومى در نظر گرفته شد. اندود گچ داخل بنا را برداشتند و گچ‌برى‌ها را بازسازى و نمايان ساختند. تالار اشرف تبديل به محل برگزارى کميسيون‌هاى معارف شد و به اين ترتيب، بنا از خطر نابودى نجات يافت و تحت محافظت و مراقبت قرار گرفت.
  حوض‌خانهٔ باغ قديم نگارستان، تهران
اين بنا در باغ نگارستان است و در عهد فتح‌على شاه و محمد شاه قاجار به شکل هشت گوش، با شاه‌نشين‌هاى سبک زنديه ساخته و مزين به گچ‌برى‌هاى عالى است. اکنون اين بنا محل موزهٔ هنرهاى ملى است.
  سردرِ عالى‌قاپو، قزوين (صفويان)
يکى از بناهاى مهم دورهٔ صفويه در قزوين «حياط نادري» با عمارت‌ها و باغ‌هاى بسيار زيبا بوده است. اين مجموعه هفت در داشته است که يکى از آن‌ها را عالى‌قاپو مى‌ناميدند. از درهاى آن جز درِ عالى‌قاپو، اثرى باقى نمانده است.
اين بنا درگاه بلندى دارد که به خيابان شهداى قزوين مشرف است. اين در به هشتى بزرگى متصل است و در داخل، در دو طرف آن، دو اتاق وجود دارد که جايگاه دربانان بوده است. راهروى طبقهٔ دوم بنا نيز از همين اتاق‌ها مى‌گذشته است. در سمت غرب اين در، سه اتاق طولانى پهلوى هم واقع شده که احتمالاً جايگاه نگهبانان و محافظان بوده است. يکى از اين اتاق‌ها در دورهٔ قاجار به قرائت‌خانه و ديگرى به چاى‌خانه تبديل شد. اکنون تمام اتاق‌ها متعلق به چاى‌خانه است. در طرف شرقى بنا، بعدها، مدرسه‌اى ساخته شد. اين قسمت نيز در گذشته، مانند طرف غربى، ‌ جايگاه قراولان و نگهبانان بوده است. جلوى درِ عالى‌قاپو جلوخانى است که در دو طرف آن، دو سکوى پهن با سنگ ساخته شده است.
ازاره‌هاى سردر، با کاشى پوشيده شده‌اند و بقيهٔ سردر با گچ پوشيده شده است. در قسمت ميانيِ سردر و بالاى در، کتيبه‌اى به خط ثلث جَلى به قلم على‌‌رضا عباسى - نقاش معروف - در کاشى معرق نوشته شده است. بالاى کتيبه، در وسط سردر، پنجرهٔ مشبک بزرگى از کاشى معرقِ دورو قرار دارد که نظير آن را در ديوار شمالى نيز کار گذاشته‌اند. يکى از پنجره‌ها به خيابان شهدا، و ديگرى به حياط شهربانى کنونى گشوده مى‌شود. امروزه سردرِ عالى‌قاپو و حياط و ساختمان‌هاى شمالى آن، محل ادارهٔ شهربانى قزوين است.
   شمس‌العماره، تهران
ناصرالدين‌شاه در سال ۱۲۸۲ فرمان ساختن قصر شمس‌العماره را به معيرالممالک داد و ساختمان آن در سال ۱۲۸۴ هـ.ق اين کاخ که در انتهاى باغ گلستان و در شرق عمارت ديوان‌خانه قرار دارد، عمارتى رفيع و بلند است با دو برج که از سمت خارج قصر يعنى طرف بازار منظره‌اى بسيار جالب دارد.
  شهرك صنعتى - توريستى ارگ جديد بم، بم
در جوار ارگ قديم بم مجموعهٔ توريستى ارگ جديد احداث شده است که يکى از مجهزترين مناطق توريستى - صنعتى ايران محسوب مى‌شود. شهرک عظيم و مدرن ارگ جديد با برخوردارى از پيشرفته‌ترين تجهيزات داراى دهکدهٔ توريستى مدرن، تأسيسات رفاهى، فضاهاى تفريحى متعدد و ... است دهکدهٔ تفريحى - توريستى ارگ جديد بم مجموعه‌اى ديدنى و جالب است. ساختمان‌هاى اين دهکده در مساحتى معادل ۶ هکتار ايجاد شده است. در اين دهکده انواع واحدهاى مسکونى و خدماتى منطقهٔ کوير به شکل سنتى خود احداث گرديده و وجود چند باغ ايرانى بر جذابيت آن افزوده است. در اين باغ‌ها مکان‌هايى براى اقامت و تفرج جهانگردان پيش‌بينى شده است.
شهر جديد ارگ بم داراى اقامتگاه‌هاى مدرن توريستى مشتمل بر ۱۲ هتل پنج ستاره، چهار ستاره و سه ستاره با استانداردهاى ممتاز اقامت، فضاى سبز، امکانات ورزشى و رفاهى مى‌باشد. علاوه بر آن، مکان‌هاى پذيرايى شامل رستوران، چايخانهٔ سنتى، کافى‌شاپ، بوفه و تريا و ديگر تسهيلات پذيرايى از امکانات اين مجتمع تفريحى و توريستى محسوب مى‌‌شود.
  صفه سليمان سر مسجد، مسجد‌سليمان
بر فراز تپه‌اى مشرف به محله سر شبيه در مسجد سليمان بقاياى کاخ يا معبد يا ساختمانى به جا مانده است. هم اکنون جز تخته‌سنگ‌هاى تراشيدهٔ نامنظم و سنگ‌هاى بادبر و نيمه ستون‌هاى مدور شکسته و بقاياى مواد ساختمانى سنگ و گچ و برخى ديوارهاى فرو ريخته سنگين و طاق‌ها و قوس مانندهاى بام پوش و حمال‌هاى جسيم چيزى از آن باقى نمانده است. قدمت اين بنا را به اوائل قرن هفتم پيش از ميلاد نسبت مى‌‌دهند.


همچنین مشاهده کنید