پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

خمینی‌شهر (سِده)، استان اصفهان


  اصفهان
از مراجعه به منابع موجود تاريخى چنين برمى‌آيد که کلمهٔ «اسپاران» بطلميوس ، «سپاهان» پهلوى و «اصبهان» عرب و «اصفهان» امروز لفظى قديمى است و به احتمال قريب به يقين کلمه‌اى پهلوى است و ريشهٔ قديمى‌‌تر از پهلوى آن مکشوف نيست. در عهد اشکانيان ، اصفهان مرکز و پايتخت يکى از ايالت‌هاى وسيعى بود که تحت فرمان ملوک اشکانى قرار داشت. در دورهٔ ساسانيان ، اصفهان محل سکونت و قلمرو و نفوذ «اسپوهران» يا اعضاى هفت خانوادهٔ بزرگ ايرانى که مشاغل عمده و مناصب سلطنتى در اختيار داشتند ، بود. هم‌چنين در اين دوره اصفهان به عنوان مرکز تجمع سپاه و به منزلهٔ دژ مستحکمى به شمار مى‌رفت. شايد به همين علت بود که يزدگرد سوم پس از شکست از اعراب مدتى در اصفهان به سر برد. شهر اصفهان پس از نبردى که بين سردار ايرانى و سردار عرب درگرفت ، با کشته شدن سردار ايرانى در محل رُستاق‌الشيخ به تصرف اعراب درآمد. مورخين بصره ، فتح اصفهان را در سال ۲۳ هجرى ثبت کرده‌اند. بعد از اسلام ، اصفهان مانند ديگر شهرهاى ايران تا اوايل قرن چهارم تحت سلطهٔ اعراب بود و در زمان منصور خليفهٔ عباسى ، مورد توجه قرار گرفت و به حاکم اين شهر دستور داده شد که در عمران و آبادانى آن بکوشد. به همين منظور در دهکدهٔ خشينان (احمدآباد فعلي) قصرى عالى بنا گرديد و بارويى به دور شهر کشيده شد و خشينان به يهوديه متصل گشت. شهر اصفهان در قرون اوليهٔ اسلامى از دو قسمت جِى و يهوديه تشکيل مى‌شد. جِى در قسمت شرق اصفهان و جوباره (يهوديه) در قسمت ديگر شهر قرار داشت.
در سال ۳۱۹ هـ.ق مردآويج زيارى اصفهان را متصرف شد و آن را به پايتختى برگزيد و جشن سده را هر چه باشکوه‌تر در اين شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ هـ.ق اين شهر به تصرف رکن‌الدولهٔ ديلمى درآمد و آن را به پايتختى انتخاب کرد. بعد از آن شهر اصفهان رونق خود را بازيافت و مرکز تجمع علما و شعرا شد. در سال ۴۴۳ هـ.ق اصفهان به دست طغرل پادشاه سلجوقى فتح شد. در اين زمان عمارات مساجد و کوشک‌هاى متعددى در شهر بنا گرديد. در زمان ملکشاه سلجوقى ، اصفهان بار ديگر به پايتختى انتخاب شد و دوران طلايى ديگرى را آغاز نمود. در اين دوره اصفهان از آبادترين و مهم‌‌ترين شهرهاى دنيا به شمار مى‌‌آمد. بعد از ملکشاه سلجوقى ، جانشينان او در اصفهان مستقر شدند. اين شهر تا سال ۶۳۳ هـ.ق در امان بود. در زمان حملهٔ مغول‌ها سلطان جلال‌الدين خوارزمشاه اصفهان را مرکز تجمع سپاه خويش قرار داد. فتح اصفهان به علت حصار مستحکم آن ، مدت‌ها طول کشيد و سرانجام با خيانت شافعيان که در اختلاف با حنفيان دروازه‌هاى شهر را بر روى سپاهيان مغول گشوده بودند ، شهر سقوط کرد و مغول‌ها به قتل‌عام ساکنين شهر پرداختند. اين شهر در سال ۶۳۹ هـ.ق تحت سلطهٔ مغول‌ها قرار گرفت. پس از بازگشت سپاه مغول ، شهر اصفهان مجدداً رونق يافت و قسمتى از آبادى و عمران گذشتهٔ‌ خود را به دست آورد ، تا اين که مورد تاخت و تاز سپاهيان تيمور قرار گرفت. حملات تيمورلنگ ضررهاى جبران‌ناپذيرى بر اصفهان وارد کرد. معروف است که پس از آن که عده‌اى از اهالى شهر سر به شورش برداشتند ، تيمور براى سرکوبى آن‌ها فرمان قتل‌عام صادر کرد. بعد از حملات مغول و تيمور ، اصفهان به علت موقعيت جغرافيايى مناسب ، دوباره رونق يافت؛ در زمان حکومت صفويان توسعهٔ فراوانى پيدا کرد و بر جمعيت آن نيز افزوده شد. شاه‌‌عباس صفوى اين شهر را تصرف و يک سال در‌ آن سکونت کرد. دوران شکوفايى دوبارهٔ اصفهان با انتخاب اين شهر به عنوان پايتخت در زمان شاه‌عباس در سال ۱۰۰۰ هـ.ق آغاز شد.
علت انتخاب اصفهان به عنوان پايتخت را بايد در دورى از قلمروهاى دولت عثمانى در دورهٔ جنگ‌هاى ايران و عثمانى پى‌جويى کرد. اين انتقالِ انديشيده ، به دليل موقعيت ممتاز جغرافيايى و ژئوپوليتيکى اصفهان و قرار گرفتن آن در قلب ايران و دورى از مرزهاى سياسيِ خطرآفرين بود. در اين دوره ، قسمت مرکزى شهر کشش و توانايى برآوردن نيازهاى سياسى ، اقتصادى و فرهنگى جديد را نداشت. در جنوب ميدان قديم و در محل باغ بزرگ نقش جهان که يادگار سلاجقه بود ، مرکز جديدى ايجاد گرديد. فعاليت اقتصادى شهر (بازار) با يک شبکه به مرکز قديمى شهر ارتباط يافت تا ضمن حفظ فعاليت نسبى بخش قديمى شهر ، اهم فعاليت‌‌ها را به سوى خود جذب نمايد. علاوه بر اين ، ميدان شاه‌عباس و دو محلهٔ ديگر به نام‌‌هاى عباس‌آباد يا تبريزى‌ها (جهت اسکان تجار تبريزيِ همراه شاه‌عباس) و جلفا (براى اقامت ارامنهٔ جلفاى ارس که به منظور توسعهٔ‌ تجارت خارجى ايران ، ‌ به اصفهان کوچانده شده بودند) ايجاد شد. اين دو محله به وسيلهٔ چهارباغ و پل اللّه‌وردى‌خان (سى و سه پل)‌ به ديگر قسمت‌هاى شهر متصل گرديد. پس از شاه‌عباس ، جانشينان او نيز به توسعهٔ شهر ادامه دادند. علاوه بر توسعهٔ قسمت‌‌هاى شمالى شهر ، دو واحد مهم مسکونى در جنوب رودخانه به وجود آوردند: يکى کاخ و باغ‌هاى سعادت‌آباد که در زمان شاه‌عباس ثانى احداث شد ، و ديگرى شهرک فرح‌آباد که در جنوب غربى شهر و در زمان شاه سلطان حسين ايجاد گرديد ، و به وسيلهٔ پل مارنان به شهر اصلى وصل شد. سقوط شهر اصفهان و انقراض سلسلهٔ صفويه که پس از ۶ ماه محاصره به دست محمود افغان انجام گرفت ، بر روند توسعهٔ شهر اصفهان در عصر صفوى نقطهٔ پايانى گذاشت و شهر اصفهان دچار يک دورهٔ‌ انحطاط شد. افاغنه براى تقويت بنيان‌هاى حکومت خود ، مرکز شهر را که قسمت اعظم بازار و کليهٔ کاخ‌هاى صفويه و مساجد بزرگ را در بر داشت ، با ايجاد بارو محصور کردند. شهر اصفهان در آن عصر دو حصار تودرتو داشت که حصار داخلى به نام باروى اشرفى يا افاغنه معروف بود.
در دوران زنديه و قاجاريه پايتخت کشور به شيراز و تهران انتقال يافت. در دورهٔ‌ افشاريه ، شهر اصفهان رونقى دوباره يافت؛ ولى در عهد قاجاريه به علت انتقال پايتخت به تهران و حاکم شدن ظل‌السلطان پسر ناصرالدين‌شاه بر اصفهان (۱۲۷۱ هـ.ق) انحطاط دوبارهٔ شهر اصفهان آغاز شد. معروف است که ظل‌السلطان پسر ناصرالدين‌شاه زمين و مصالح آثار تاريخى شهر را به مردم مى‌فروخت و مى‌خواست به هر ترتيبى که شده ، مخارج قشون خود را که از واحدهاى بسيار قوى و منظم کشور بود ، تأمين کند. از ويژگى‌هاى اقتصادى شهر اصفهان در دورهٔ قاجار ، درآمد ناچيز زمين و عدم امنيت ملاکين بود. در دورهٔ‌ پهلوى با توجه به شرايط تاريخى و جغرافيايى ، شهر اصفهان مورد توجه قرار گرفت؛ در بازسازى آثار تاريخى آن کوشش‌هايى به عمل آمد و توسعهٔ صنعتى شهر و منطقهٔ اصفهان آغاز شد. در طى دو دههٔ اخير شهر اصفهان توسعهٔ فراوانى يافته و نوسازى‌هاى جالب توجهى در آن صورت گرفته است. اصفهان امروز يکى از شهرهاى بزرگ و سياحتى ايران و جهان است.
  اردستان
معنوى پسوند مکان است و به معناى «شهر مقدس» است. گويند چون زمين اردستان به سفيدى آرد است ، آنجا را آردستان گفته‌‌اند. بناى اين شهر را به دستانِ سام ، پدر رستم پهلوان نسبت مى‌دهند و کلمهٔ اردستان را تحريف‌شدهٔ «ارگ دستان» مى‌دانند. از بناهاى تاريخى معروف اين شهرستان مسجد جامع اردستان است که در زمان سلجوقيان ساخته شده است. اردستان امروزى شهرى زيباست و معمارى بومى جالب ‌توجهى دارد.
  خميني‌شهر (سِده)
قدمت تاريخى اين شهر به زمان ساسانيان مى‌رسد. کهن دژ که بر سر راه اصفهان قرار دارد ، گويا پايتخت ساسانيان بوده است. کوه آتشگاه ، منارجنبان و مسجد جامع خوزان ، از ديگر آثار قديمى اين ناحيه هستند. نام قديمى اين ناحيه «سده» بود که در زمان حکومت پهلوى به همايون‌شهر تبديل شد و پس از انقلاب به خمينى شهر تغيير يافت.
  خوانسار
اين شهرستان يکى از مناطق ديدنى و خوش‌ آب‌وهواى غرب اصفهان است. براساس اسناد موجود ، سابقهٔ تاريخى آن به بيش از ۱۰۰۰ سال مى‌رسد. خوانسار از زمان صفويان يکى از مراکز بزرگ علمى بود و در مدرسهٔ علوى آن از همان زمان تاکنون طلاب و اهل علم مشغول تحصيل و کسب علم بوده‌اند و بسيارى از مراجع بزرگ نيز در آنجا تربيت شده‌اند.


همچنین مشاهده کنید