چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

چو ضحاک شد بر جهان شهریار


چو ضحاک شد بر جهان شهریار    برو سالیان انجمن شد هزار
سراسر زمانه بدو گشت باز    برآمد برین روزگار دراز
نهان گشت کردار فرزانگان    پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد جادویی ارجمند    نهان راستی آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز    به نیکی نرفتی سخن جز به راز
دو پاکیزه از خانه‌ی جمشید    برون آوریدند لرزان چو بید
که جمشید را هر دو دختر بدند    سر بانوان را چو افسر بدند
ز پوشیده‌رویان یکی شهرناز    دگر پاکدامن به نام ارنواز
به ایوان ضحاک بردندشان    بران اژدهافشن سپردندشان
بپروردشان از ره جادویی    بیاموختشان کژی و بدخویی
ندانست جز کژی آموختن    جز از کشتن و غارت و سوختن


همچنین مشاهده کنید