شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

دل به زلفت سپر دم رفتم


دل به زلفت سپر دم رفتم    ور به زنجیر کردم و رفتم
چون غمت جمله قسمت من شد    غم تو جمله خوردم و رفتم
گر ترا بود زحمتی از من    زحمت خویش بردم ورفتم
تاترا دیدم و ندادم جان    والله از زیستن پشیمانم
بتم ناگه آمد به پیش و ز دستم    فرو ریخت همه گل که برچیده بودم
بدیدم رخش را و دیوانه گشتم    من این روز را پیش ازین دیده بودم
بخندید بر حال من خلق عالم    که داند که من بر که خندیده بودم ؟
غمش بود و من گم شدم دردل خود    که همراه غولی به ویرانه بودم


همچنین مشاهده کنید