چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ای سنایی عاشقان را درد باید درد کو


ای سنایی عاشقان را درد باید درد کو    بار جور نیکوان را مرد باید مرد کو
بار جور نیکوان از دی و فردا برتر است    وانما جان کسی از دی و فردا فرد کو
ور خیال آید تو را کز دی و فردا برتری    برتری را کار و بار و ملک و بردابرد کو
در میان هفت دریا دامن تو خشک کو    در میان هفت دوزخ عنصر تو سرد کو
این نداری خود ولیکن گر تو این را طالبی    آه سرد و اشک گرم و چهره‌های زرد کو
هر نفس بوی دل آید از صراط المستقیم    تا نگویی عشق ره رو را که راه آورد کو
گرد از آن دریا برآمد گرد جسم اولیاست    تا نگویی قوم موسی را در این یم گرد کو


همچنین مشاهده کنید