چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

عاشقانی که باخبر میرند


عاشقانی که باخبر میرند    پیش معشوق چون شکر میرند
از الست آب زندگی خوردند    لاجرم شیوه دگر میرند
چونک در عاشقی حشر کردند    نی چو این مردم حشر میرند
از فرشته گذشته‌اند به لطف    دور از ایشان که چون بشر میرند
تو گمان می‌بری که شیران نیز    چون سگان از برون در میرند
بدود شاه جان به استقبال    چونک عشاق در سفر میرند
همه روشن شوند چون خورشید    چونک در پای آن قمر میرند
عاشقانی که جان یک دگرند    همه در عشق همدگر میرند
همه را آب عشق بر جگر است    همه آیند و در جگر میرند
همه هستند همچو در یتیم    نه بر مادر و پدر میرند
عاشقان جانب فلک پرند    منکران در تک سقر میرند
عاشقان چشم غیب بگشایند    باقیان جمله کور و کر میرند
و آنک شب‌ها نخفته‌اند ز بیم    جمله بی‌خوف و بی‌خطر میرند
و آنک این جا علف پرست بدند    گاو بودند و همچو خر میرند
و آنک امروز آن نظر جستند    شاد و خندان در آن نظر میرند
شاهشان بر کنار لطف نهد    نی چنین خوار و محتضر میرند
و انک اخلاق مصطفی جویند    چون ابوبکر و چون عمر میرند
دور از ایشان فنا و مرگ ولیک    این به تقدیر گفتم ار میرند


همچنین مشاهده کنید