پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نک ماه رجب آمد تا ماه عجب بیند


نک ماه رجب آمد تا ماه عجب بیند    وز سوختگان ره گرمی و طلب بیند
گر سجده کنان آید در امن و امان آید    ور بی‌ادبی آرد سیلی و ادب بیند
حکمی که کند یزدان راضی بود و شادان    ور سر کشد از سلطان در حلق کنب بیند
گر درخور عشق آید خرم چو دمشق آید    ور دل ندهد دل را ویران چو حلب بیند
گوید چه سبب باشد آن خرم و این ویران    جان خضری باید تا جان سبب بیند
آمد شعبان عمدا از بهر برات ما    تا روزی و بی‌روزی از بخشش رب بیند
ماه رمضان آمد آن بند دهان آمد    زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند
آمد قدح روزه بشکست قدح‌ها را    تا منکر این عشرت بی‌باده طرب بیند
سغراق معانی را بر معده خالی زن    معشوقه خلوت را هم چشم عزب بیند
با غره دولت گو هم بگذرد این نوبت    چون بگذرد این نوبت هم نوبت تب بیند
نوبت بگذار و رو نوبت زن احمد شو    تا برف وجود تو خورشید عرب بیند
خامش کن و کمتر گو بسیار کسی گوید    کو جاه و هوا جوید تا نام و لقب بیند


همچنین مشاهده کنید