چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا

بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد


بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد    بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد    معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد    شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده هم پاک به پاکی رفت    هر چند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل ماند به دام تو    جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته بر سنگ تو بشکسته    بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمی‌زد دم    بر بوی بهار تو از غیب دمید آمد


همچنین مشاهده کنید