عشق و زندگی مشترک

● در کتاب آیا تو گمشده ام هستی - ترجمه هادی ابراهیمی - میخوانیم
▪ پنج افسانه مهلک از عشق :
۱) عشق حقیقی بر همه چیز فائق می آید
۲) اگر عشق، عشق حقیقی باشد همان لحظه که دیدید خواهید دانست
۳) تنها یک عشق حقیقی در این دنیا وجود دارد که برای شما مناسب است
۴) همسر مطلوب شما را از هر لحاظ ارضاء میکند
۵) جاذبه جنسی همان عشق است
باربارا دی آنجلیس که خوشبختی خود را بعد از شکستهای مختلف در زندگی زناشوئی مدیون سعی و تلاش بی وقفه در شناخت خوشبختی و همسر مناسب میداند اشاره می کند از دیدن فیلمهای سراسر احساسی و عشقی و یا خواندن رمانهای احساسی در کنار نبودن آموزشهای صحیح درباره عشق ممکن است در ما این اعتقاد بوجود بیاید که بخواهم از احساس دوست داشتن بعنوان یک حس کامل و بدون نقص یاد کنیم و این احساس اشتباه مقدمه ای در ناموفق بودن زندگی زناشوئی شود .
شاید لازم باشد اشاره شود چنین احساسی در دختران باید شدت بیشتری داشته باشد چون آنها در این حس استعداد بیشتری دارند
▪ مطالبی را که این نویسنده در کتاب پر فروش خود اشاره میکند بقرار زیر است :
ـ عشق برای موفقیت یک ازدواج کافی نیست ، به این معنی که رابطه به تفاهم و تعهد نیازمند است .
ـ برای دلباختگی یک لحظه کافیست اما عشق حقیقی به وقت نیاز دارد .
ـ این امکان وجود دارد که عشق حقیقی را با بیش از یک نفر تجربه کنید شریکهای بالقوه زیادی وجود دارند که میتوانید با آنها خوشبخت شوید .
ـ اگر پیش از ازدواج احساس تهی بودن میکنید ، پس از ازدواج نیز به همان اندازه احساس تهی بودن خواهید کرد .
ـ همسر مناسب ، بسیاری از نیازهای ما را بر آورده میکند اما نه همه آنها را .
ـ روابط جنسی خارج از احساس هیچ مناسبتی با عشق حقیقی ندارد .
برداشت شخصی من از مطالعه کتاب این است که بسیاری از اتفاقات بد زندگی از جمله شکستهای زندگی بعضی از جوانها بخاطر مطق نگری آنها در مورد احساسات در بدو آشنایی باشد و خلاصه اینکه یک برداشت تک بعدی و دید سطحی و سریع مطمئناً نامی غیر از عشق دارد .
عشق مثبتی که از آن یاد شده رابطه احساسی و سالم و منطبق بر نیازهای انسان میباشد که به شکل صحیح بوجود میآید ، رشد میکند و موجبات خوشبختی و سعادت زندگی مشترک را فراهم میکند و هر لحظه در حال کاملتر شدن است در عین حالی که نگاه احساسی به زندگی نمیتواند برداشتی کامل از مقدمات خوشبختی باشد و باید به بقیه زمینه های خوشبختی در زندگی نیز توجه داشت اما افرادی که به این ملزومات خوب دقت نمیکنند بعد از مدتی خواهند گفت : چرا تا این حد کور بودم !
در قسمتهایی دیگر از این کتاب میخوانیم : انسان به شبیه خود جذب میشود و آینده پیشاپیش در خواسته ها و ضمیر نا خود آگاه ما آماده وقوع میشود
ما غالباً در جستجوی موقعیتهای احساسی مشابه آن چه در کودکی داشته ایم هستیم . صرف نظر از این که آن تجربیات مثبت یا منفی بوده اند.
وقتی بچه ای کوچک بودید خانه تان منبع اصلی عشق و ایمنی بود حتی اگر پر از خشونت و هرج و مرج بود، بنابر این فردی که در خانه هرج و مرج را شاهد است فکر میکند خانه یعنی هرج و مرج و از آنجا که خانه مامن و پناهگاه و جایگاه عشق هر کودکی میتواند باشد بر اساس همین فردی که خانه او محل هرج و مرج بوده عشق را بعنوان همان شناخته و از آینده زندگی مشترک خود همان برداشت را خواهد داشت
خانه =عشق و خانه = هرج و مرج و از اینجا نتیجه میگیریم عشق = هرج و مرج
اگر شما خانواده پر هرج و مرج را تجربه کرده باشید ممکن است بدنبال یک فرد بی ثبات بگردید تا با ارتباط زناشوئی با او موجبات یک زندگی دراماتیک را فراهم کنید در عین حالی که از خواسته درونی ضمیر نا خود آگاه خود بصورت مستقیم خبر ندارید و آموزه های کودکی شما را به این سمت سوق دهد .
از اینجاست که این احتمال وجود دارد با وجود اینکه فردی از نظر افراد دیگر غیر منطقی و غیر معقول باشد بر اساس تجربیات دوران گذشته زندگی و کودکی با نقص خود موجب علاقمندی شما بشود .
مثلا وقتی کودکی همیشه بین پدر و مادر محبت و از طرف دیگر انتقاد دیده نا خود آگاه به فردی منتقد و ایرادگیر علاقمند شود .
هر چند انتخاب صحیح و کامل بصورت صد در صد بعید است اما توجه به نکات مهم و دقت در نحوه انتخاب همسر و توجه به مواردی که باید در مورد آنها احتیاط کرد میتواند تاثیر زیادی در بهبود آتیه یک ارتباط زناشوئی داشته باشد همانطور که بی توجهی به آنها ممکن است روزی باعث شود بگوئیم چرا تا این اندازه اشتباه کردم .


http://ensaf.blogfa.com/cat-۵.aspx

منبع : مطالب ارسال شده