شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

بررسی حالت‌های روانی نوجوانان و جوانان


بررسی حالت‌های روانی نوجوانان و جوانان
متأسفانه بیشتر مادران و پدران فکر می‌کنند چون بچه‌ها را به‌وجود آورده‌اند، مالک آنان هستند و تصور می‌کنند که همه چیز را می‌دانند، مصلحت فرزندان را بهتر از خودشان تشخیص می‌دهند که چه چیزی برای آنان خوب است و چه چیزی بد! به‌جای فرزندان خود تصمیم می‌گیرند؛ حتی در کوچک‌ترین کار آنان دخالت می‌کنند. پدران و مادران ناآگاه، به‌تصور این‌که فرزندانشان تجربهٔ لازم را ندارند، سرد و گرم روزگار را نچشیده‌اند و رشد کافی نداشته‌اند، مسئولیت برطرف نمودن مانع‌ها و هموار کردن تمام راه‌ها، مشکل‌ها و مسائل فرزندان را به‌عهده می‌گیرند؛ ندانسته و ناآگاهانه سعی می‌کنند فرزندان مطیع، فرمان‌بر، متکی و وابسته به خود، بار بیاورند. در این شرایط، ”بحران هویت“ پیش می‌آید و نوجوانان، احساس بی‌لیاقتی و سردرگمی می‌کنند؛ چراکه همه چیز را برخلاف میل و خواستهٔ خود می‌بینند؛ ولی وقتی سعی و تلاش خود را در جهت رهائی و رسیدن به نیازهای طبیعی خود بی‌فایده دیدند، به‌سوی دوستان و هم‌فکران خود کشیده می‌شوند؛ سرکشی و طغیان می‌کنند؛ به مبارزهٔ فکری و فیزیکی با پدر و مادر، دست می‌زنند و ... تا خود را از قید و بندهای ساخته شدهٔ پدر و مادر رها سازند. رهائی از قید و بندهای موجود، به‌راحتی و سادگی ممکن نیست و هزینه‌های زیادی برای نوجوان و خانواده‌اش به‌بار می‌آورد. اگر پدران و مادران، موفق شوند نوجوانان خود را فرمان‌بر، مطیع و مجری نظریه و اوامر خود بار آورند، این امر، برای آینده‌ٔ نوجوانانشان، اتفادق نامبارکی خواهد بود.
● مادران و پدران بدانند که:
تا زمانی‌که پدران و مادران آگاهی‌های خود را بالا نبرده و برداشت‌های نادرست و بدفهمی را از رفتار نوجوانان کنار نگذارند، دچار خطاهای کوچک و بزرگ حتی جبران ناپذیر خواهند شد. در واقع با فهم درست و رفتار درست می‌توان به جنگ برخورد غلط و جهنمی رفت و نوجوانان را به‌درستی همراهی، ارشاد و راهنمائی نمود.
● مادران و پدران بدانند که:
گروه عظیمی از پدران و مادران، ندانسته و ناآگاهانه به‌جای نوجوانان و فرزندان خود تصمیم می‌گیرند؛ به‌جای آنان فکر می‌کنند؛ اگر بتوانند به‌جای آنان نفس هم می‌کشند! در نتیجه هرگونه فکر کردن، تجربه اندوختن، خلاقیت، خودباوری و فرصت اعتماد به‌نفس را از آنان می‌گیرند. پدران و مادران طبق عادت، می‌خواهند با نوجوانان، همانند کودک رفتار کنند و مورد نیاز آنان باشند؛ متوجه نیستند که نوجوانشان دیگر کودک نیست؛ او می‌خواهد روی پای خود بایستد و بی‌نیاز از پدر و مادر، دنیای جدید را تجربه کند؛ رشد کند و آیندهٔ خود را مطابق با رؤیاهای خود بسازد. آیا پدر و مادر می‌توانند نوجوانان خود را آزاد بگذارند و مسئولانه و به‌صورت غیر مستقیم نظرهای خود را بیان کنند؟
● مادران و پدران آگاه باشند که:
همهٔ مادران و پدران به آیندهٔ فرزندان خود علاقه‌مند هستند؛ تمام پدران و مادران قصد خیر داشته و در آرزوی خوشبختی فرزندان و نوجوانان خود هستند؛ فرزندان را امید زندگی خود می‌دانند؛ می‌خواهند فرزندان سالم و برومندی داشته باشند؛ دلواپس و نگران آیندهٔ آنان هستند؛ برای خوشبخت شدن فرزندانشان از هیچ کوششی فروگذار نیستند و دل‌سوزی‌های خود را به شکل‌های متعددی نشان می‌دهند.
● مادران و پدران بدانند که:
تعجب نکنید، اگر وقتی دلسوزی‌های بی‌وقفه و محبت‌های بی‌دریغ به نوجوانان خود نثار می‌کنید، فرزندان شما نه‌تنها خشنود و راضی نمی‌شوند، بلکه از دستتان ناراحت هم می‌شوند؛ چراکه دل‌سوزی‌ها و محبت‌های شما را نوعی مداخله در زندگی خود می‌دانند. وقتی شما می‌خواهید آنان را راهنمائی کنید، ارشاد و نصیحت شما را به‌ حساب اقتدار و قدرت‌نمائی شما می‌گذارند؛ نوجوانان می‌خواهند بالغ شوند؛ خودکفا باشند؛ مستقل عمل کنند؛ می‌خواهند نشان دهند که خود قادر هستند بدون کمک پدر و مادر راهشان را پیدا کنند؛ راهنمائی‌های شما را قبول ندارند؛ به محبت‌های شما ارج نمی‌نهند، در صورت اصرار به محبت زیاد، آنان را به دشمن تبدیل خواهید کرد و جواب شما را با گستاخی و بی‌ادبی خواهند داد.
● مادران و پدران توجه فرمایند که:
زمانی شما با نوجوانان به‌صورت مسالمت‌آمیز در صلح و صفا و احترام متقابل زندگی خواهید کرد که درک و فهم درستی از حالت‌های آنان را داشته باشید.
● پدران و مادران بدانند که:
با تلخ‌زبانی، رفتار نامناسب، خشونت، نامهربانی و خصومت نمی‌توان رابطهٔ درست و سالمی را با نوجوانان برقرار کرد؛ نمی‌توان مهر، محبت و دوستی آنان را به‌سوی خود جلب نمود و در اصلاح آنان قدمی برداشت و نمی‌توان درستی نظرهای خود را به نوجوانان اثبات نمود و تنفر آنها را به عشق و محبت تبدیل کرد.
● به مادران و پدران توصیه می‌شود:
فرزندان شما، برای رشد و تغییر و تحول، نیاز به خلوت و حریم دارند. می‌خواهند تفکر خود را داشته باشند، مستقل از شما رشد کنند؛ با تلفن، نامه، رایانه، چت و ... با دیگران ارتباط داشته باشند. شما با دخالت‌ها و واکنش‌های بیش از حد و کنجکاوی‌های غیرضروری می‌خواهید به تلفن‌های آنان گوش دهید؛ نامه‌های آنان را بخوانید و آنان را به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم بیش از حد لزوم کنترل کنید؛ خلوت آنان را به‌هم بریزید و ندانسته حس احترام متقابل بین خود و فرزندان را از بین می‌برید. بنابراین اگر در کارهای خصوصی آنان دخالت کرده و هیچ‌گونه حق و حقوقی برای آنان قائل نشوید و خلوت‌شکنی کرده و فاصلهٔ کمی با فرزندان ایجاد نکنید، به‌طور حتم بدانید که آنان را از خود، بیشتر دور می‌سازید.
● چرا نوجوانان به‌سوی سیگار جذب می‌شوند؟
کشیدن سیگار در میان تمام گروه‌های سنی، طبقاتی، فرهنگی و جنسی اعم از زن و مرد، بزرگ و کوچک (نوجوانان به بالا) غنی و فقیر و... به وفور دیده می‌شود. بیشتر سیگاری‌ها در سنین پائین‌تر از ۲۰ سالگی، کشیدن سیگار و بعضی، مواد مخدر را تجربه کرده‌اند. دوران بلوغ، سنی است که جوانان، بیشتر به‌دنبال تجربه‌اند؛ یا از بزرگ‌ترها کورکورانه تقلید می‌کنند یا می‌خواهند نشان دهند که بزرگ شده‌اند یا از روی کنجکاوی و هوس، اقدام به کشیدن سیگار می‌کنند. در واقع، دورهٔ نوجوانی و جوانی، مناسب‌ترین زمان برای کج‌روی‌های اجتماعی از قبیل اعتیاد و کشیدن سیگار است که ندانسته خود را در مسیر خطرهای فراوان قرار می‌دهند. همین جوانان در دوران کودکی به‌علت بوی بد سیگار و ناراحتی‌های ناشی از آن، به بزرگ‌ترهائی که نزد آنان، سیگار می‌کشیدند، اعتراض می‌نمودند. تعداد بسیاری از جوانان سیگاری را همین جوانان تشکیل می‌دهند. به هر دلیل وقتی نوجوان یا جوانی به‌ سیگار روی می‌آورد، خود را در مسیر خطرهای فراوان قرار می‌دهد از جمله:
ممکن است بیش از ۴۰ سال یا تا آخر عمر، مصرف‌‌کنندهٔ دخانیات شود.
سیگار، آغازی برای اعتیادهای دیگر از جمله حشیش، هروئین، ال.اس.دی و ... می‌گردد.
با مصرف سیگار، اکسیژن خون، کاهش می‌یابد، قوای دفاعی و توان بدن سیگاری، کم شده و در نتیجه سلامتی‌اش به خطر می‌افتد، دیر یا زود فرد سیگاری، دچار انواع بیماری‌های ناشی از مصرف سیگار خواهد شد.
● پدران و مادران بدانند که:
وقتی نوجوانان، به خواسته‌های خود نمی‌رسند، ممکن است، آنان با شما لج کرده و به قصد انتقام‌جوئی در جهت مبارزه با شما، دست به مقاومت منفی بزنند و آیندهٔ خود را ویران کنند.

دکتر میرعمادالدین فریور
منبع : مجله شادکامی و موفقیت


همچنین مشاهده کنید