شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

خلاقیت و یادگیری در کودکان


خلاقیت و یادگیری در کودکان
همه ما اغلب با دیدن کودکانی که رفتار قابل ملاحظه ای دارند، از آنها به عنوان کودکان نابهنجار یاد می کنیم. برخی از معلمان نیز با دیدن چنین دانش آموزانی، بدون ارزیابی هوش و توان خلاقیت او، برخوردهای نادرستی از خود نشان می دهند. البته این رویه در مورد پدر و مادران چنین فرزندانی هم صادق است. یکی از دوستان می گوید: چند سال پیش در گفت و گو با یکی از پدران مراجعه کننده به کانون اصلاح و تربیت، متوجه شدم که پدری، فرزندش را به خاطر شیطنت، شوخ طبعی، رفتار گاه احمقانه و در نهایت زبل بازی بر زمین کوفته بود، به عبارت دیگر او با این عمل خود، فرزند خلاق خود را ناخواسته به فرزند بزهکار مبدل کرده بود؛ چون فرزندش پس از این رفتارهای نابهنجار پدر، دچار دگرگونی اساسی شده بود: از آن فرزند خلاق با فکر مثبت دیگر اثری نبود. آیا او باید این بار خلاقیت اش را در رفتارهای بزهکارانه دنبال می کرد؟
به راستی شما پدران و مادران و اولیای مدرسه ها، چقدر با مقوله خلاقیت و ارتباط آن با یادگیری کودکان آشنایی دارید؟ مطلبی را که خانم «نگین برات دستجردی» در این مورد گردآوری کرده است، در ذیل می خوانید.
اگرچه تمدن و فرهنگ بشری نتیجه تلاش همه آدمیان در تمام دوران هاست، اما غنا و عظمت آن را مدیون گروه کوچکی از انسان ها هستیم که کاشف، مخترع، هنرمند یا متفکر نامیده می شوند. از کشف آتش تا اختراع رادیو و سفینه های فضایی، از نقاشی های دیواری در غارها تا آثار هنرمندانی نظیر کمال الملک و پیکاسو و از اولین آثار مکتوب نانوشته ها ، سروده های فردوسی و شکسپیر، همه محصول کار و اندیشه جمع کوچکی از بشریت است. تمدن بشر مرهون اندیشه خلاق آدمی بوده و دوام آن نیز بدون بهره گیری از خلاقیت که عالی ترین عملکرد ذهن انسان محسوب می شود، غیر ممکن خواهد بود. عصاره خلاقیت غیرقابل پیشگویی بودن است.
● مفهوم خلاقیت و تفکر خلاق از منظر دیگران
نگاهی به منابع معتبر مربوط به خلاقیت، نوآوری و تفکر خلاق نشان می دهد که ریشه این اصطلاح در نوع روش فکری انسان نهفته است. در حقیقت فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد. بررسی تعاریف خلاقیت نشان می دهد که عده ای از آنها به ویژگی های شخصیتی افراد، بعضی به فرآیند و برخی نیز به نتیجه و محصول خلاقیت پرداخته اند. بنابر تعریفی، خلاقیت توانایی مرزشکنی یا توانایی سفر به فراسوی چهارچوب استانداردهای علمی – شغلی – حرفه ای و اجتماعی را در بر می گیرد. به عبارتی دیگر خلاقیت هم درک و پذیرش الگوهای قبلی و هم تشکیل و ابداع الگوهای جدید را در حوزه های مختلف شامل می شود.
«هالپرن» خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظرات با ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می داند. از دیدگاه «پرکینز» تفکر خلاق، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه و خلاق می شود. خلاقیت را می توان با اشاره به چند توانایی ذهنی توصیف کرد که به تولید آثار خلاق منجر می شود.
فرآیند آموزش و یادگیری، می تواند تفکر خلاق را پرورش دهد و افرادی کاوشگر، آفریننده، مشکل گشا، نوآور، مولد و عامل تغییر را تربیت کند.
● خلاقیت در روند شکل گیری
تحقیقات تجربی و گسترده مربوط به خلاقیت به طور عمده از اواخر دهه ۱۹۵۰ در ایالات متحده آمریکا آغاز شده است. هر چند پیش از این نیز مطالعاتی محدود توسط گالتون، والاس، پاتریک راس من و دیگران در زمینه خلاقیت صورت پذیرفته بود، ولی تا آن زمان خلاقیت به عنوان موهبتی که به افراد قلیلی از اجتماع اعطا شده، در نظر گرفته می شد. شوک اسپوتنیک در اواخر ۱۹۵۰ حرکت گسترده ای را در مراکز علمی و تحقیقاتی آمریکا و اروپا موجب گردید. این جنبش با هدف جبران عقب ماندگی های علمی – تحقیقاتی غرب و با به کارگیری امکانات مالی قابل توجه صورت پذیرفت و باعث رشد سریع تحقیقات مربوط به خلاقیت شد.
گیلفورد یکی از پیشگامان این گرایش به حوزه خلاقیت محسوب می گردد.هدف پروژه تحقیقاتی گیلفورد و همکاران وی آن بود که درباره ی ماهیت هوش انسان و فرآیند ذهنی که منجر به ظهور رفتار خلاق می شود، تحقیق کند.
گروه گیلفورد موفق شد قابلیت هایی نظیر سیالی ذهن، انعطاف پذیری و حساسیت نسبت به مسائل را کشف کند. پس از گیلفورد گروه «بارون و مک میلان» با هدف تعیین ویژگی های شخصیتی افراد خلاق تحقیقات دامنه داری را در دانشگاه کالیفرنیا انجام دادند. همچنین تحقیقات پل تورنس در مورد روش های پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان نتایج پرباری را به همراه داشت.
تایلور و همکاران با جمع آوری سرگذشت افرادی که از لحاظ علمی سرآمد محسوب می شدند، سعی کردند خصوصیات و ویژگی های افراد خلاق را مشخص کنند. تحقیقات مربوط به خلاقیت از آن زمان تاکنون به طور خستگی ناپذیری ادامه یافت و روز به روز بر وسعت و غنای موضوعات مورد مطالعه افزوده می شود. آنها چهار کارکرد عمده برای ذهن خلاق قائل هستند که عبارت اند از:
- پدید آوردن یک محصول یا خدمت جدید
- پدید آوردن کاربردی جدید از یک محصول یا خدمت جدید
- حل یک مسئله.
- حل یک منازعه.
از آنجایی که شناخت مسائل، تحلیل و بازسازی اطلاعات، ابداع راه حل ها یا تعدیل های نو یا بدیع فعالیت های ذهنی است که برای فرآیند خلاقیت ضروری است و از آنجا که خلاقیت واژه ای بسیار مبهم است و بین محققان و روان شناسان در مورد تعریف آن اتفاق نظر جامعی وجود ندارد، لذا لازم است که مفهوم خلاقیت با دقت بیشتر بررسی شود.
از جمله به این نکته ظریف توجه شود که خلاقیت خود یک فرآیند است، نه تولید. در هر حال در مطالعه خلاقیت باید به دو نکته بسیار مهم توجه داشت:
الف) اول این که خلاقیت می تواند خلق شکل ها یا صورت های نو از ایده ها یا تولیدهای کهنه باشد، در این صورت عمدتاً فکرها و ایده های گذشته است که اساس خلاقیت های جدید قرار می گیرد.
ب) دوم این که خلاقیت امری است انحصاری و حاصل تلاش فردی و لزوماً موقعیت یا اقدامی عمومی نیست.
یعنی ممکن است فردی چیزی را خلق کند که قبلاً هیچگونه سابقه ذهنی از آن نداشته است، گرچه آن چه که او خلق کرده است، به صورت های مشابه یا کاملاً یکسان قبلاً توسط شخص دیگری و در موقعیت خاصی خلق شده باشد.
● ویژگی های تفکر خلاق
▪ ویژگی های تفکر خلاق عبارت اند از:
۱) خلاقیت در ارتباط با میل، رغبت و آمادگی شدید اتفاق می افتد.
۲) خلاقیت کار در نهایت ظرفیت شخصی را در بر می گیرد، نه در حد معمول آن.
۳)خلاقیت، تنظیم مجدد، بسط یا تفسیر و یا بازسازی اندیشه ها، نظریه ها و یا عقاید را در بر می گیرد.
۴) خلاقیت به یک مکان درونی برای ارزشیابی بیشتر از مکان بیرونی آن احتیاج دارد.
۵) خلاقیت بعضی اوقات، از طریق پرهیز از درگیری شدید برای مدتی به منظور اجازه دادن به بروز جریان آزاد فکر تسهیل می شود.
منبع : وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات


همچنین مشاهده کنید